بله در گذشته این جور به من فهمانده بودند که بیماری اعتیاد فقط باعث خسارت می شود من با این باور هروقت در معرض خطری قرار می گرفتم مسئولیت را گردن بیماری می انداختم و دیگر قادر به حمایت از خودم نبودم چون دست من نبود .........
اما امروز باورم بر این است که بیماری اعتیاد قادر به ایجاد خطر برای من نیست او یک انرژی هیجانی هست که در اختیار من است با آن میتوانم ورزش کنم کار کنم عشق بدهم قدم انتقال بدهم شادی کنم هم میتوانم دعوا کنم خسارت بزنم غیبت کنم وا عصبانی شوم من این را فهیدم که این انرژی هیجانی باید هدایت شود پس به نظر من هیچ ترسی از بیماری اعتیاد لازم نیست و حتی خوشحال هم باشیم