۱۳۹۹/۱/۱، ۱۰:۵۸ عصر
3. وقتی نسبت به شخصِ دیگری احساسِ شدیدی دارم، چه خوب و چه بد، چگونه ترجیحِ اصول به شخصیت ها را تمرین می کنم؟
3. وقتی نسبت به شخصِ دیگری احساسِ شدیدی دارم، چه خوب و چه بد، چگونه ترجیحِ اصول به شخ
|
|||||||||
۱۳۹۹/۱/۱، ۱۰:۵۸ عصر
3. وقتی نسبت به شخصِ دیگری احساسِ شدیدی دارم، چه خوب و چه بد، چگونه ترجیحِ اصول به شخصیت ها را تمرین می کنم؟
۱۳۹۹/۴/۱۷، ۰۹:۴۸ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳۹۹/۴/۱۷، ۰۹:۴۹ صبح، توسط sepher1877.)
من معمولاخوب بنا به سن پاکیم و فرآیند بهبودی روشم عوض شد مثال: قبا تخریب میکردم پافشاری میکردم حتی
اگر حرفم درست بود ولی ثمره روحانی نداشت چون به بار نمی نشست اان روش روحانی تر شده مثال: اگر تو رای گیری خدماتی باشه به احساسم اجازه ورد نمیدم که من از فانی خوشم نمیاد پس مثال رای ندم قابلیت و ویژگی هاش رو در نظر میگیرم یا در پیش داوری هام کسی که بیشتر دوستش دارم و میدونم خطا کرده اجازه نمیدم بخاطر دوست داشتن حقیقت و خطاش رو نگم با مهربانی میگم و راهی پیدا میکنیم واسه درست کردن یعنی این بلوغ و وجدان تو فرآیند باعث شده اصول رو به شخصیت ها ترجیح بدم حاا به سود من تمام بشه یا ضرر به مرور یاد گرفتم که احساساتم را شناسایی کنم و بدون تردید تا قبل از شناسایی احساساتم و کار کرد قدم و سنت و درک پم فلتها خسارتهای زیادی به خود و دوستان بهبودی و در کل به انجمن زده ام به مرور یاد گرفتم که احساساتم را شناسایی کنم و با در نظر گرفتن چرا اینجا هستیم ،اجاره نمیدهم احساساتم چه خوب و چه بد باعث شود که شخصیتها را به اصول ترجیح دهم. من سعی میکنم که بروز ندم بخصوص احساسات منفی ام (جلسات اداری) وحتی به هیچ عنوان یه ذره هم سعی میکنم که واکنش های بعد اش بر اساس این نباشد
۱۴۰۱/۳/۲۰، ۱۲:۳۸ عصر
سلام
ترجیح دادن اصول به معنی بی اهمیت بودن اشخاص نیست.اما اول باید بدانم که اصول انجمن چه چیزی را مد نظر دارد بعد اگر حرف های شخص مهم بودند وقابلیت اجرا داشتند بر اساس اصول انجمن بسنجم و اجرا نمایم ونه اینکه کور کورانه بپذیرم.
| |||||||||
|