۱۴۰۲/۶/۶، ۰۹:۳۷ صبح
امیر معتاد
از اونجایی که سوال مربوط به قسمت غیر قابل اداره هستش میخاد ببینه من تا اینجای کار چقدر یاد گرفتم که به بیماری و بهبودیم اهمیت بدم.دقیقا این اتفاق زمانی برای رخ میده که یه وسوسه به سراغم میاد،یه فکر منفی،یا یه احساس راجع به یه شخص یا مکان خودم میدونم مشکلم چیه و باید یه اقدامی بکنم اما با تکیه بر نیروی انکارم همه علائم رو دست کم میگیرم،و میگم هیچی نمیشه. *اینجاس که من*
*دارم در مقابل بهبودیم قرار میگیرم و از جریان روحانی ام جدا میشم و یقینا تسلیم وسوسه خواهم شد*.تماس با راهنما،مشارکت،نوشتن ترازنامه،تجارب دیگر اعضا،در این مواقع به من کمک میکنه
از اونجایی که سوال مربوط به قسمت غیر قابل اداره هستش میخاد ببینه من تا اینجای کار چقدر یاد گرفتم که به بیماری و بهبودیم اهمیت بدم.دقیقا این اتفاق زمانی برای رخ میده که یه وسوسه به سراغم میاد،یه فکر منفی،یا یه احساس راجع به یه شخص یا مکان خودم میدونم مشکلم چیه و باید یه اقدامی بکنم اما با تکیه بر نیروی انکارم همه علائم رو دست کم میگیرم،و میگم هیچی نمیشه. *اینجاس که من*
*دارم در مقابل بهبودیم قرار میگیرم و از جریان روحانی ام جدا میشم و یقینا تسلیم وسوسه خواهم شد*.تماس با راهنما،مشارکت،نوشتن ترازنامه،تجارب دیگر اعضا،در این مواقع به من کمک میکنه