۱۴۰۰/۱۰/۱۳، ۰۶:۱۳ عصر
سلام
محسن معتاد
_این ماهیت باورهاواعتقادات ماست که تعیین کننده نوع وچگونگی انجام دعاهای ماست.
فقط باید مطمئن باشیم که نظام اعتقادات وباورهایمان وخداوندی که خود درک کرده ایم درلحظه برایمان کار میکند.
دعاکردن نام قسمتی ازرابطه زیبای من با خداوندمیباشد که درآن مشغول راز ونیاز وگفتگومیگردم بدون هیچ واسطه ای.
دعاکردن برای من یعنی صحبت کردن من وشنیدن وگوش کردن خداوند،یعنی درمیان گذاشتن شادیها وغمهایم بانیروی برترم،البته این دعا لزومأ نبایدهمیشه بصورت حرف زدن باشد.
درنهایت نوع دعاکردن فقط به میل ونظر شخصی خودم بستگی دارد.
زمانیکه باعجزفراوان واردانجمن شدم و خودم راتسلیم خداوندواصول برنامه کردم گویی تمامی دعاهایم مستجاب شدند،من دعامیکنم چون دعاکردن بمن آرامش واعتمادبنفس میدهد،وشهامت رابرای پاک زندگی کردن ودرمسیربهبودی بودن را بمن بازمیگرداند.
وقتی دعامیکنم صلح وآرامش وقدرت مافوق نیروی برترم رااحساس میکنم وحس میکنم قویترشده ام وشروع به همدلی ودرک دیگران میکنم چیزی که درزندگی گذشته ام باآن بیگانه بودم.
من دعاکردن رابرای آگاهی ازآنچه که خداوندبرایم میخواهدانجام میدهم وپس از آن است که متوجه قدرت دعا ومسئولیتی که پیدامیکنم میشوم،پس میتوانم ازقدم یازده به عنوان یک چراغ روشن راه دربرنامه روزانه ام استفاده کنم.
من ازبابت درک وفهم این قدم ازخداوند سپاسگزارم چون متوجه شده ام که چیزهایی که دریافت کرده ام به صلاح من بوده است نه خواست واراده شخصی خودم.
وچه زیباست که این دعا،ساده،بی ریا، و صادقانه ومنظم باشد
محسن معتاد
_این ماهیت باورهاواعتقادات ماست که تعیین کننده نوع وچگونگی انجام دعاهای ماست.
فقط باید مطمئن باشیم که نظام اعتقادات وباورهایمان وخداوندی که خود درک کرده ایم درلحظه برایمان کار میکند.
دعاکردن نام قسمتی ازرابطه زیبای من با خداوندمیباشد که درآن مشغول راز ونیاز وگفتگومیگردم بدون هیچ واسطه ای.
دعاکردن برای من یعنی صحبت کردن من وشنیدن وگوش کردن خداوند،یعنی درمیان گذاشتن شادیها وغمهایم بانیروی برترم،البته این دعا لزومأ نبایدهمیشه بصورت حرف زدن باشد.
درنهایت نوع دعاکردن فقط به میل ونظر شخصی خودم بستگی دارد.
زمانیکه باعجزفراوان واردانجمن شدم و خودم راتسلیم خداوندواصول برنامه کردم گویی تمامی دعاهایم مستجاب شدند،من دعامیکنم چون دعاکردن بمن آرامش واعتمادبنفس میدهد،وشهامت رابرای پاک زندگی کردن ودرمسیربهبودی بودن را بمن بازمیگرداند.
وقتی دعامیکنم صلح وآرامش وقدرت مافوق نیروی برترم رااحساس میکنم وحس میکنم قویترشده ام وشروع به همدلی ودرک دیگران میکنم چیزی که درزندگی گذشته ام باآن بیگانه بودم.
من دعاکردن رابرای آگاهی ازآنچه که خداوندبرایم میخواهدانجام میدهم وپس از آن است که متوجه قدرت دعا ومسئولیتی که پیدامیکنم میشوم،پس میتوانم ازقدم یازده به عنوان یک چراغ روشن راه دربرنامه روزانه ام استفاده کنم.
من ازبابت درک وفهم این قدم ازخداوند سپاسگزارم چون متوجه شده ام که چیزهایی که دریافت کرده ام به صلاح من بوده است نه خواست واراده شخصی خودم.
وچه زیباست که این دعا،ساده،بی ریا، و صادقانه ومنظم باشد
