۱۳۹۹/۵/۴، ۰۸:۳۹ صبح
من همیشه دربرابر خطرهای جدی واکنش های بدون فکر ازخودنشان می دادم وروزی رسید که نتوانستم ازخوددفاع کنم، به خاطر بحرانهای مادی واجتماعی توانایی روبروشدن با کسی را نداشتم، اگرحقم را می خوردند می گفتم واگذار می کنم به خدا، دراصل چیزی که باعث می شد من به این روز بیفتم بی تفاوتی هایی که درراس بیماری ام حکومت می کرد بئد یاانکاربیماری، انکار آشفتگی زندگی،انکارعجز ،خودکم بینی،ترس، ومعمولا ارزیابی خودو آگاهی داشتن از ضعف وناتوانی خودم موجب می شد نتوانم از خودم حمایت کنم و اوضاع هم چنان بدتر می شد.