۱۴۰۲/۲/۸، ۰۶:۱۴ صبح
درواقع خیلی احساسات هستندکه توتجربه مجددشون مشکل دارم وبهمم میریزندمثل ترس ناامیدی شکست پوچی حتی گاهی ارامش ازخودبیخودمیشم وحس میکنم خوب شدم هراحساسی که شناسایی نام گزاری تملک نشه بهش احترام نزارم نظاره گرش نباشم وباهاش درست عمل نکنم یاسرکوبش کنم ودربرم ازش برام همچنان غیرمنتظرست وهروقت بیادکاردستم میده مثل خشم مثل رنجش