۱۴۰۰/۹/۵، ۰۷:۳۴ عصر
اصولا من انتقادپذیرنیستم.وقتی انتقاد پذیر نیستم، دیواری روی رشدو روشن بینی خودمی کشم، وهر اعتراضی راتوهین تلقی میکنم، چون شخصیت معتاد گونه من باعث میشود من خود را کامل ببینم.
درتصورات باطل ورویاهایم خودراازدیگران بهترمی دانم، ووقتی درذهنیت خودم خودرابی عیب میدانم هرکس انتقاد کند توهین میدانم، این ازغرورزیادمن است.
وقتی توهین تلقی میکنم معمولاواکنش منفی نشان میدهم آن هم عدم پذیرش من است. غرور اجازه نمیدهد،که باعث دلخوری میشود. خودخواهانه میخواهم ثابت کنم که حق با من است، دراین شرایط اعتمادم نسبت به دیگران کم رنگ،برخوردوروابط هایم بد،ودرنتیجه خودم ازخودم بدم می آید وچراها شروع میشود ،این جاست که روی روابطه من تاثیر منفی میگذارد.
درتصورات باطل ورویاهایم خودراازدیگران بهترمی دانم، ووقتی درذهنیت خودم خودرابی عیب میدانم هرکس انتقاد کند توهین میدانم، این ازغرورزیادمن است.
وقتی توهین تلقی میکنم معمولاواکنش منفی نشان میدهم آن هم عدم پذیرش من است. غرور اجازه نمیدهد،که باعث دلخوری میشود. خودخواهانه میخواهم ثابت کنم که حق با من است، دراین شرایط اعتمادم نسبت به دیگران کم رنگ،برخوردوروابط هایم بد،ودرنتیجه خودم ازخودم بدم می آید وچراها شروع میشود ،این جاست که روی روابطه من تاثیر منفی میگذارد.