۱۳۹۹/۵/۴، ۰۹:۳۵ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳۹۹/۵/۴، ۰۹:۴۱ صبح، توسط Essi.toobchi.)
گاهی برای دوستیهایمان به جهت ترس از آزار ديدن و صدمه خوردن نقشههایی معتادگونه میکشیديم، مثلاً اگر کسی محبّت بیش از حد میکرد بهطور سریع قضاوت میکردیم و طوری عمل میکردیم که موجب دور شدن آن شخص از ما میشد. خیلی از دوستیهایمان به خاطر ترس از آزار ديدن و صدمه خوردن مدّت کوتاهی بیشتر دوام نداشت چون رفتار ما سالم نبود. در هر دو صورت ما دچار یک سری از احساسات میشدیم بنابراین باید به دنبال این بگردیم که احساس واقعی است یا غیرواقعی نداشتن درك درست از واقعيت باعث ميشود که هنوز اتفاقی نیفتاده رفتارمان تغییر کند. در دوستیهایی که با زیربنای ترس است.
ترس از من چیزی میسازد که من نیستم و تحت تاثیر رفتار معتادگونه یا احساسات قرار خواهم گرفت.
در گذشته به دلیل عدم مدیریت در روابط و سوءاستفاده دیگران(که ریشه در انتخاب ناصحیح من داشته)در زندگیم روابط رمانتیکی ام کمتر واقعی بودند.?
به همین دلیل دید من نسبت به روابط رمانتیک منفی شده بود و امروزم هم همان دید گذشته (نسبت به روابط رمانتیک)روی روابط من تاثیر گذاشته است.?
من باید فرق بین رابطه ی رمانتیک واقعی و غیر واقعی را بدست بیاورم تا بتوانم در این مورد(روابط) انتخاب صحیح داشته باشم..?
همیشه در ایجاد روابطم ترس وجود دارد اما من باید به این درک برسم که در ایجاد رابطه انتخاب درستی داشته باشم که ناآگاهانه رابطه ای برقرار نکنم که موجب شود روی رابطه های دیگرم تاثیر بگذارد که بدون دلیل رابطه هایم(رابطه های درست)را با دیگران به هم بزنم.?
رابطه های غلط گذشته و حتی امروزه ی من نوعی ترس را در وجود من کاشته که همیشه مرا محدود میکند و هیچ وقت اجازه نداده و نمیدهد که رابطه ی جدیدی ایجاد کنم?
چرا که من در گذشته رابطه های نا آگاهانه ای گذاشته بودم که همین نا آگاهی موجب سوءاستفاده دیگران از من شده بود که امروز موجب ترس در من شده است✌️
روابط رومانتیک براساس نیاز های نفسانی و انتظارات مادی بنا می شود ?
چون دارای کمال ظاهریست و از طرف مقابل چشم داشت های نفسانی و مادی می رود همواره با ترس است..?
ترس از اینکه مبادا در ایجاد یک رابطه خواسته ی من برآورده نشود...?
ترس از اینکه نیت شووم من برملاء شود?
ترس از اینکه نقاب و ماسکی که زده ام برداشته شود و خود واقعیم دیده شود?
?(مثلا من در برقراری یک رابطه جوری دیگر خودم را معرفی کرده ام و الان می ترسم طرف به خود واقعیم پی ببرد)?
ترس از اینکه مورد آزار روحی ، روانی ، جسمی ، مالی و احساسی قرار گیرم?
ترس از اینکه نکند درخواست مالی از من شود??
(میترسیدم با کسی رفیق بشوم چون میگفتم نکند بهم بگوید پول میخواهم)..?
بنابراین تمام این ترس ها به خاطر این است که من متحمل درد و اندوه نشوم از این رو این گونه دوستی ها و روابط متاثر از روابط معتادگونه است ...?
این گونه ترس (ترس ایجاد رابطه) پیوسته از کودکی تا امروز بوده است که مرا آزار داده است .زیرا از تجربه کردن آن می ترسم...?
ترس و توقع باعث برهم زدن خیلی از روابط در ما شده اند مثل:??
ترس از اینکه مورد سوءاستفاده قرار گیریم--ترس از اینکه توقعاتمان برآورده نشود یا اینکه من توقع طرفم را برآورده نکنم..?
ناگفته نماند که دوستی حقیقی و عشق حقیقی هیچ تضادی ندارند?
?(یعنی اینکه طرف مقابل را به خاطر خودش دوست داشته باشی)
و اگر رابطه ی غیر از این باشد نه دوستی است نه عشق بلکه فقط نیاز نفسانی است
ترس از من چیزی میسازد که من نیستم و تحت تاثیر رفتار معتادگونه یا احساسات قرار خواهم گرفت.
در گذشته به دلیل عدم مدیریت در روابط و سوءاستفاده دیگران(که ریشه در انتخاب ناصحیح من داشته)در زندگیم روابط رمانتیکی ام کمتر واقعی بودند.?
به همین دلیل دید من نسبت به روابط رمانتیک منفی شده بود و امروزم هم همان دید گذشته (نسبت به روابط رمانتیک)روی روابط من تاثیر گذاشته است.?
من باید فرق بین رابطه ی رمانتیک واقعی و غیر واقعی را بدست بیاورم تا بتوانم در این مورد(روابط) انتخاب صحیح داشته باشم..?
همیشه در ایجاد روابطم ترس وجود دارد اما من باید به این درک برسم که در ایجاد رابطه انتخاب درستی داشته باشم که ناآگاهانه رابطه ای برقرار نکنم که موجب شود روی رابطه های دیگرم تاثیر بگذارد که بدون دلیل رابطه هایم(رابطه های درست)را با دیگران به هم بزنم.?
رابطه های غلط گذشته و حتی امروزه ی من نوعی ترس را در وجود من کاشته که همیشه مرا محدود میکند و هیچ وقت اجازه نداده و نمیدهد که رابطه ی جدیدی ایجاد کنم?
چرا که من در گذشته رابطه های نا آگاهانه ای گذاشته بودم که همین نا آگاهی موجب سوءاستفاده دیگران از من شده بود که امروز موجب ترس در من شده است✌️
روابط رومانتیک براساس نیاز های نفسانی و انتظارات مادی بنا می شود ?
چون دارای کمال ظاهریست و از طرف مقابل چشم داشت های نفسانی و مادی می رود همواره با ترس است..?
ترس از اینکه مبادا در ایجاد یک رابطه خواسته ی من برآورده نشود...?
ترس از اینکه نیت شووم من برملاء شود?
ترس از اینکه نقاب و ماسکی که زده ام برداشته شود و خود واقعیم دیده شود?
?(مثلا من در برقراری یک رابطه جوری دیگر خودم را معرفی کرده ام و الان می ترسم طرف به خود واقعیم پی ببرد)?
ترس از اینکه مورد آزار روحی ، روانی ، جسمی ، مالی و احساسی قرار گیرم?
ترس از اینکه نکند درخواست مالی از من شود??
(میترسیدم با کسی رفیق بشوم چون میگفتم نکند بهم بگوید پول میخواهم)..?
بنابراین تمام این ترس ها به خاطر این است که من متحمل درد و اندوه نشوم از این رو این گونه دوستی ها و روابط متاثر از روابط معتادگونه است ...?
این گونه ترس (ترس ایجاد رابطه) پیوسته از کودکی تا امروز بوده است که مرا آزار داده است .زیرا از تجربه کردن آن می ترسم...?
ترس و توقع باعث برهم زدن خیلی از روابط در ما شده اند مثل:??
ترس از اینکه مورد سوءاستفاده قرار گیریم--ترس از اینکه توقعاتمان برآورده نشود یا اینکه من توقع طرفم را برآورده نکنم..?
ناگفته نماند که دوستی حقیقی و عشق حقیقی هیچ تضادی ندارند?
?(یعنی اینکه طرف مقابل را به خاطر خودش دوست داشته باشی)
و اگر رابطه ی غیر از این باشد نه دوستی است نه عشق بلکه فقط نیاز نفسانی است