۱۳۹۹/۵/۶، ۱۱:۰۷ صبح
ما همیشه بر اساس پیش زمینه های فکری خود وارد جریان و یا فضاهای گروهی و تیمی میشدیم ولذا برای حضور در اینگونه عرصه ها لاجرم در چمدان بیماری خود ابزارآلات مورد نیاز را با خود حمل میکردیم ، یکی از این ابزارها " خودبرتر بینی " بیمار گونه بود . خودبرتربینی ، بیمارگونه ، یعنی ممکن است ما از دیگران در مواردی بالاتر باشیم ، اما نکته اینجاست که اینگونه برترهای ما تحت تاثیر بیماریمان قرار میگرد ، در اینطور مواقع گرفتار ، کبر ، و غرور و فیس و افاده میشدیم ولذا نهایتاً خود را محور اصلی این مجموعه احساس میکردم ، بنابراین در این هنگام انباشته از توقعات میشدیم ، بطور مثال ؛
توقع داشتیم همه باید فقط به ما پاس بدهند ، اما ما باید حرکات انفرادی انجام بدهیم و به کسی پاس ندهیم
توقع داشتیم همه باید فقط به ما پاس بدهند ، اما ما باید حرکات انفرادی انجام بدهیم و به کسی پاس ندهیم