امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تعهد
#1
تعهد
ابزاری که برای تمرین بهبودی مان بکار می گیریم در تمام مراحل زندگی مان کاربرد دارند. قوۀ تخیل نیز نوعی ابزار است و زمانی که ما به خود اجازه می دهیم رویا داشته باشیم, از قوۀ تخیلمان برای کندو کاو قلب هایمان استفاده می جوییم. مشاهدۀ آنچه که واقعأ باورداریم, آنچه که می خواهیم و آنچه که هستیم می تواند موجب ترس مان شود. با تمرین دعا و مراقبه یاد می گیریم به صدای درونی خویش گوش فرا دهیم و زمانی که چیزی برایمان حقیقی است, آن را شناسایی کنیم. آنهایی که مورد اعتمادمان هستند کمک می کنند حقیقت درونی خویش را از صدای تحریک کنندۀ
اجبار, تمیز دهیم. تصمیماتی که می گیریم از خواسته هایمان نشأت می گیرند – دقیقأ مانند پاک ماندن. یکی از اعضا سؤال کرد: "ما همه به تازه واردها می گوییم لباس رزم را به تن کن, حضورداشته باش و هرچه درتوان داری به NA اهدا کن. پس چرا نباید همین کار را درسایر موارد زندگی ام به کار بگیرم؟". آموختن اینکه رویا داشته باشیم حائز اهمیت است اما چنین کاری روال معمولی زندگی نیست .داشتن تمایل بدون اقدام به عمل توهمی بیش نیست.

داشتن ایمان به نیرویی برتر با داشتن ایمان به خودمان کاملأ فرق می کند. بعضی از ما مدت زیادی زمان نیازداریم تا به این باور برسیم که می توانیم در دنیا و به نحوی که به اهداف بزرگ جامعه کمک کند سهیم باشیم و نقشی که ایفا می کنیم مطابق با ارزشها و اهدافمان باشد. برخی از ما این را درستکاری می دانیم اما قدم ششم آن را شخصیت می نامد . بدون توجه به نامی که به آن می دهیم ,چنین طرز رفتاری, نظمی است که شالودۀ بلوغ درحال رشدمان می باشد.

دربین اصول برنامه, شاید اصل خود نظمی طرفدار زیادی نداشته باشد. تقریبأ از همان اولین روز پاکی مان ما راجع به تعهد صحبت می کنیم. متعهد می شویم که حضور داشته باشیم, تا جلسۀ بعد پاکی خود را حفظ کنیم و قبل از اینکه مواد مخدر روی بیاوریم به کسی تلفن بزنیم. مسئولیت پذیربودن درقبال تعهدات مان به خود نظمی نیاز دارد و این مهارتی است که با تمرین مستمر , گسترش پیدا می کند .اکثر ما در حالت طبیعی چنین مهارتی را بدست نمیاوریم اما با به تعویق انداختن لذت های آنی, به ما کمک می شود تا به اهداف درازمدت مان دست یابیم. خود نظمی با نیروی اراده و یا ارادۀ شخصی تفاوت دارد زیرا ما در طی آن تلاش نمی کنیم تا خود را مجبور به تغییر کنیم, بلکه درحال تغییر رابطه مان با خودمان خواهیم بود. هرچه بیشتر به فرایند اعتماد کنیم, تمایل بیشتری برای تمرین خودنظمی خواهیم داشت. یکی از اعضا اینطور مشارکت کرد: " من به لطف خداوند – و همچنین یک ثابت قدمی لجوجانه, به جایگاه فعلی ام دست یافتم". هنگامی که خودنظمی و ایمان درکنارهم قرارمی گیرند, ما به تدریج به کسانی که آرزو می کردیم باشیم, تبدیل می شویم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، مرجان
#2
من همیشه معتقدم که NA برای من یک مدرسه نهایی است البته این موضوع درس خواندن را نقض نمی کنه
بلکه در تمام زمینه ای آموزشی برای من برنامه داشت
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Essi.toobchi
#3
شاید استعداد و علاقه به صورتی طبیعی درما ظاهر شوند اما کسب مهارت به تمرین نیاز دارد. یکی از چالش ها در
این رابطه گسترش تمرکز و انرژی لازم برای ادامۀ کار بوده و دیگری دادن اجازۀ ریسک برداشتن به خودمان
می باشد. مقابله با خلاقیت خودمان و نظم دادن به آن درراستای بوجود آوردن آنچه که می خواهیم, به شهامت نیاز
دارد. یکی از اعضا اینطور مشارکت کرد: "فکر نمی کنم آزادی درونی مورد نظر را برای انجام کارهای بیرونی که
توانش را دارم, دراختیار داشته باشم. من بدان به عنوان یک آزادی که می خواهم در آینده کسب کنم, می نگرم".
پاسخ
#4
اهداف آرزوهایی هستند که درراستای دستیابی بدانها از خود اقدام بعمل نشان می دهیم. زمانی که اهداف مان را به قدم های کوچک تری تقسیم می کنیم کارهای مورد نیاز را بهتر درک نموده و راحت تر می توانیم پیشرفت مان را
ارزیابی کنیم. به هر حال ما یکی دو چیز راجع به انجام کارها بصورت قدم به قدم یادگرفته ایم! تعیین اهدافی که قابل
دسترسی هستند و بزرگداشت نقاط عطف و مهم, اجازه می دهد پیشرفت مان را ببینیم و لحظه هایی را برایمان فراهم می کند که طی آنها خود را ارزیابی نموده و ببینیم کجا هستیم و به کجا می رویم.


_پاک زیستن_
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، آریا داریوش ، ناظر10
#5
 سلام
اگر من نصف و نیمه به جلسات بروم و یا قدم کار کنم نمی توانم مسائل را پیش ببرم اما اگر تعهد داشته باشم و در راستای بهبودی قدم بردارم می توانم تعهد خود نسبت به اصول انجمن در زندگی نشان دهم...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، آریا داریوش


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان