سخت به آنها نمیگیرم با محبت و عشق و خنده سرویس میدهم در بیشتر شرایط به تلفن آنها پاسخ میدهم در خدمت، کمترین نه را میگویم توقع اجرای اصول ،بعد از مشورت با من را ندارم عجله نکردن در صحبت کردن ،هنگام مشارکت آنها اگر انجام نمیدهی ،برو انجام بده
وقتی میروم جلسه ،تجربه و احساس واقعی و با احترام در اختیار دیگران میدهم یا اینکه سکوت میکنم اما اگر خداوند را دخیل کنم این عشق بلاشرط است?
اما اگر در کمک کردنهایت خداوند را همراه نکنی ،عشق بلاشرط نیست اما اگر خداوند در میان نباشد ،نمیتوان عشق بلاشرط داد
اگر خداوند را دخیل نکنی همیشه یک پای من در آن وجوددارد وابن نمیتواند عشق بلاشرط باشد
وقتی میروم جلسه ،تجربه و احساس واقعی و با احترام در اختیار دیگران میدهم یا اینکه سکوت میکنم اما اگر خداوند را دخیل کنم این عشق بلاشرط است?
اما اگر در کمک کردنهایت خداوند را همراه نکنی ،عشق بلاشرط نیست اما اگر خداوند در میان نباشد ،نمیتوان عشق بلاشرط داد
اگر خداوند را دخیل نکنی همیشه یک پای من در آن وجوددارد وابن نمیتواند عشق بلاشرط باشد