امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
20.وقتی که تصمیمی بر بر وفق مراد من نیست ،چگونه می توانم باور داشته باشم که همه چیز خ
#1
20.وقتی که تصمیمی بر بر وفق مراد من نیست ،چگونه می توانم باور داشته باشم که همه چیز خوب خواهد بود؟رفتار من چگونه نشان دهنده پذیرش من است؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#2
ترسهای من بسیار زیاد است و وقتی چیزی برخلاف میل من اتفاق می‌افتد من همیشه واکنش مثبتی نشان می دهم وارد جنگ می شوم و پذیرش هم کم است اما گاهی با رعایت احترام برای وجدان و گروهی و شنیدن نظرات مخالف و ایمان به اینکه ممکن است نظرات دیگران نیز جلسات و چه در خانواده و چه در محل کار کامل نکته‌ای باشد که من از آن آگاه نیستم من را آرام می‌کند و باعث می‌شود که تسلیم شوم و موضوع را بپذیرم و این موضوع باعث آرامش من می شود و وقتی نتیجه کار را نگاه می کنم متوجه خواهیم شد که بیشتر موقع ها این پذیرش به نفع من بوده است
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#3
یکی از شاخه های بیماری من خود رای بودن است واین کار را درشرایت سخت میکند اما بادانستن اینکه دنیا حول محور من نمیچرخد صبر میکنم به تصمیم دیگران احترام میگزارم وحتی اجازه اشتباه میدهم برای رسیدن به یک خرد جمعی نظرم را میگم حتی اگر صدای تنها باشم اما پافشاری نمیکنم من باید این را بدانم خیلی مواقه حتی تصمیمات اشتباه هم باعث رشد میشود من دعا میکنم سعی میکنم صبور باشم ودر اولین فرصت با اصول تماس میگیرم تااز بعضی احساسها رها شوم..
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#4
 
 من درفرایند قدمها تسلیم شدن در برابر نیروی برتر را یاد گرفتم و سعی کردم که به این. نیرو اعتماد کنم
 
با تکیه به این نیرو است که ایمان دارم هیچ چیز به خودی خود بد یا خوب نیست .با روشن بینی به قضایا نگاه کردن به من در پذیرش کمک میکند . اســتــفــاده از تــجــربــیــات قــبــلــے خــودم وایــنــڪــه تــصــمــيمــات مــن همــیــشــه بــر پــایــه مــنــيت و غــرور بــود و بــاعــث شــڪــســت و نــاڪــامــے مــن مــے شــد،امــروز عــمــیــقــا بــه ایــن بــاور رســیــده ام ڪــه وجــدان گــروه صــداے خــداونــد اســت،بــه آن احــتــرام مــے گــذارم شــایــد عــلــے الــظــاهر مــطــابــق مــیــل مــن نــبــاشــد ولــے بــه نــفــع مــن اســت پــس بــا تــســلــیــم در مــقــابــل تــصــمــیــم گــروه پــذیــرش خــود را نــشــان مــے دهم
 
من با قبول تصمیمی که مورد قبول من نیست فروتنی را به اجرا میگذارم

قبل از آگاهی از سنت دوم همیشه اصرار ب اثبات نظر و خواسته خود داشتم ، ولی امروز یاد گرفته ام فقط نظرم را بگویم و پافشاری نکنم و احترام بگذارم ب وجدان گروه حتی اگر مخالف نظرم باشد چون باورم براینست که خواست خداوند باید ب اجرا درآید ن خواست من چون خداوند مرجع نهایی است
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#5
*استفاده ازابزار برنامه بهبودی مثل::ترازنامه نویسی،،،صحبت باراهنما ودوستان بهبودی،،،پذیرش وتسلیم،،،،دوراندیشی وروشن بین بودن،،،رهاشدن ازتعصب وغرائض شخصی وخودمحوری،،،اعتمادبه فرایندسنت دوم وایمان به نیروی برتر،،،عدم ناسازگاری،،*

قسمت دوم سوال:::
عدم ناسازگاری وبه زیرسوال بردن وجدان گروهی،،،،صبوری وتمرین اصولی مثل تسلیم وپذیرش درعمل،،،،نشان ندادن عمل ازروی رنجش وعکس العمل های افراطی،،،،داشتن روحیه مهربانی،،،،سکوت وکمک به حل مشکلات گروه
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#6
20.وقتی که تصمیمی بر بر وفق مراد من نیست ،چگونه می توانم باور داشته باشم که همه چیز خوب خواهد بود؟رفتار من چگونه نشان دهنده پذیرش من است؟(سنت۲)
من به مسیری که na تا به امروز طی کرده نگاه میکنم و هر چه دقیق تر میبینم بیشتر متوجه میشوم که این اتفاق تنها از عهده نیروی انسانی خارج بوده و دست یک نیروی مافوق در کار است.
این سنت به من یاد میده که من از نقش خدا بازی کردن دست بردارم و زمام امور را به دست صاحب اصلیش بسپارم. این باور،اعتماد و ایمان تا به امروز برای من کار کرده است .
_از تصمیم گرفته شده نصف و نیمه حمایت نکنم ، تمام سعی و تلاشم را در راستای کمک به آن پروژه یا پست خدماتی یاموضوع بکاربگیرم ، شایعه پراکنی بر علیه رأی گرفته شده نکنم ، به بارور شدن آن تصمیم کمک کنم ، اگر تصمیم گرفته شده نهایتا هم شکست خورد و به چالش کشیده شد باز هم منم منم نکنم و نگم که دیدیدکه حق با من بوده چون چه موافق بوده باشم و چه مخالف من هم جزئی از فرایندآن تصمیم بودم .
در راستای آن تصمیم حرکت کنم و نه تنها مانع ایجاد نکنم بلکه به حل مشکلات کمک کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حسن علینژاد ، ناظر14
#7
نقطه مقابل ترس ایمان است یعنی هر چقدر ترسم زیاد باشد نشانه کم بودن ایمان من است و بلعکس ، زمانی که در یک جمع برای تصمیم گیری قرار میگیرم اگر ایمانم قوی باشد از نتیجه بدست آمده ترس و واهمه ایی نخواهم داشت ، من در قدم یک اقرار کردم که عاجز هستم وتسلیم شدم ، در قدم دوم به این باور رسیدم که سلامت عقل ندارم و یک نیروی برتر میتواند سلامت عقل را بمن باز گرداند که درین قدم باورم زیاد شد ، من همیشه فکر میکردم در مرکز جهان قرار دارم وباید دنیا حول محور من بچرخد و همه چیز طبق میل و خواسته من باشد ولی با کار کرد قدمها به روشن بینی و فروتنی رسیدم و پذیرشم بالا رفت ، در مقابل تصمیم دیگران از خود فروتنی نشان میدهم وبر روی خواسته و هدف خودم پافشاری نمی کنم و سعی میکنم رای وجدان گروه را پزیرا باشم تا به یک خرد جمعی برسیم Heart Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، Darush sistan ، ناظر14


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان