امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 3 : چه کارهای کرده ام که حالا وقتی به انها نگاه می کنم باورم نمی شود که من واقعا
#1
سوال 3 : چه کارهای کرده ام که حالا وقتی به انها نگاه می کنم باورم نمی شود که من واقعا چنین کاری کرده باشم . ایا خود را در شرایط خطرناکی جهت تهیه مواد قرار دادم . ایا رفتارهای کرده ام که حالا از انها خجالت زده باشم ؟ چگونگی ان شرایط را توضیح دهید ؟ 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، ssaeedg ، admin ، ناظر14 ، ناظر۸
#2
کارهایی که من در گذشته کرده ام حالتهای درونی من بوده است که سرچشمه گرفته از تفکرات من است که با اشاره ای از بیماریم به من حمله ور میشود
گاهی از روی وسوسه اجبار وحالات خود محورانه و ترس چنین رفتاری را از خودم بروز می دادم همه اینها شواهدی است از نداشتن سلامت عقل ما .
گاهی عمق خسارت انقدر زیاد است که حتی فکر کردن به ان موجب شرمساری من میشود .من همیشه یک کار اشتباه میکردم و انتظار نتیجه متفاوت داشتم
تنها هدفی که هیچگاه کنار نزدم مصرف مواد مخدر بود .....
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، Saghar d ، حـمـیـد ، ناظر11 ، ناظر9 ، admin ، ناظر14 ، ناظر۸
#3
مصرف مواد مخدر به شکل های گوناگون و تهیه ان در بدترین حالات روحانی خود زندان رفتن و پرداخت جریمه که توسط خانواده به زحمت زیاد جمع می شد دعوا و شرارت پرخاشگری دزدی کردن چه به خاطر تهیه مواد و چه به خاطر مادیات ان -
در بهبودی : دعوا کردن
کارهای ناعاقلانه مثل تهیه مواد برای فامیل با مصرف کننده نشستن و بحث کردن در شرایط دوستان ناموفق بهبودی قرار گرفتن -
بله همیشه از این رفتارها خجالت می کشم چون بر خلاف ارزشها و اعتقادات خود حرکت کرده ام
پیام سوال : در دوران اعتیاد فعال و حتی در دوران بهبودی متوجه می شویم که کار های می کنیم  که بر خلاف ارزشها و اعتقادتمان است و و خودمان نیز باورمان نمی شود که چنین کاری کرده ایم  خجالت می کشیم و به خود می لرزیم و احساس گناه می کنیم
اما باید بدانیم که این سیر طبیعی اعتیاد است  و گرنه ما در حالت طبیعی هرگز چنین کارهای نمی کنیم و این نشانگر نداشتن

-سلامت عقل ما است و اما امروز می دانم که قبل از هر رفتاری باید شرایط را در نظر بگیرم و مشورت کنم و دردسر و عواقب ان را بسنجم و خودم را در شرایط خطرناک قرار ندهم و اگر قرار گرفتم سریعا ترک موقعیت کنم 
پاسخ
 سپاس شده توسط Saghar d ، حـمـیـد ، admin.a ، ناظر9 ، ssaeedg ، admin ، ناظر14 ، ناظر۸
#4
در دوران مصرف ساقی از من درخواست کرد که با هم با موتور من برویم و مواد مخدر  و مشروب ‏ با موتور من بیاوریم الان که نگاه می کنم اگر گیر افتاده بودم معلوم نبود سرنوشتم چی میشد و مصرف در مکان هایی که هم ابروی خودم هم آبروی خانواده ام را می بردم
پاسخ
 سپاس شده توسط Saghar d ، حـمـیـد ، admin.a ، ناظر9 ، ssaeedg ، admin ، ناظر14 ، ناظر۸
#5
قرارگرفتن در شرایط خطرناک چیزی است که ما میخواهیم بشناسیم وراه کار هایش را بدانیم تا خودمان را در موقعیتش قرار ندهیم
یکی از این شرایط : رابطه گذاشتن با جنس مخالف است که ما خودمان را در ان قرار میدهیم
ما فکر میکنیم که شرایط خطرناک فقط مواد زدن است در صورتیکه این داستان تا اعدام هم کشیده شده است
خیلی ها سر این موضوع زندگیشان اشفته شده زنشان رفت رفیق گرفت خودشان هم زندان رفتن مواد زدن
در این نوع شرایط قرار گرفتن خلا ما را بیشتر میکند ما را از اصول دور میکند
ریشه بیماری اعتیاد ترس است ودر راس انها احساسات. ما با دست خود خودمان را در شرایط ترس واسترس قرار میدهیم.واین احساس ترس بشدت ما را بالا وپایین میکند
مگر غیر از این است که به خاطر همین احساسات و ترس ها برای سرکوب کردنشان مواد مصرف می کردیم؟
باید سعی کنیم که حد اقل نوسان در احساساتمان ایجاد شود ترس در ما کم شود نه زیاد تر
همش ترس از رسوایی... ترس از دستگیر شدن...ترس از ابرو ریزی...لو رفتن...
در عمل داریم با رفتارهایمان ترس را در خود زیاد میکنیم.توهم آدم کار درست داره کار دست ما میده
ما خودمان را خیلی گنده کرده ایم .آنقدر که جای خدا میشینیم..در صورتیکه با این بیماری که ما داریم زره ای بیش نیستیم...تمام این منم منم ها به یک ( پک)...به یک ( پیک ) بنده ...
همین غرور وخود بزرگ بینی داعما کار دست ما میدهد.هر اعتراضی را توهین تلقی میکنیم و واکنش جنون آمیز از خود نشان میدهیم...
ما با کار کرد این قدمها میخواهیم جایگاه خود را بشناسیم وسر جای خود قرار بگیریم(بابا من نمیتونم یه رابطه سالم بزارم
غرور وخود بزرگ بینی سپر بیماری ماست
کتاب میگوید:اصرار بیش از حد بکنی دیگه از مراقبت خبری نیست
تمام کار هایی اشتباهی که تا الان کرده ام توی بهبودی که باورم هم نمیشه دلیلش همین ها است
معمولا فکر یک معتاد قابلیت اینکه بخواهددور اندیش باشد را از دست میدهد
معمولا یک فکر کوته بین که در همان لحضه فقط به نیازهای همان لحضه نگاه میکند وبه آینده مشکلات ان نگاه نمی کند
قابلیت نگاه کردن و اندیشیدن به آینده را ندارد
این سوال فقط میخواد یه چیزو به من حالی کنه :
که اگه امروز من کاری رو دارم انجام میدم.اصلا به عواقب آن فکر نمیکنم وفقط به همان لحضه فکر میکنم وانجام میدم
وبعدا که به ان فکر میکنم باورم نمیشه که به چنین رفتاری دست زده ام..........تمام
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، ناظر9 ، ssaeedg ، admin ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#6
اولین بار مصرف من نه با مواد سبز و نه سیاه شروع شد بلکه مستقیم به آخر خط رفتم و سفید پودری ( این موضوع بر میگرده به چهل سال پیش که مصرفم فقط سفید _ ه. ر _ بود)مصرف کردم که همه از این موضوع شوکه شده بودند . حالا که به این موضوع فکر میکنم خطرناک ترین کار دنیا بوده . بدتر از اون یک زمانی که اعتیاد جرم بود و همه را میگرفتن مواد بازار سم خالص بود و وسیله مصرف سبز لجنی میشد که مشخص میکرد سم خطرناکیه ولی من هر روز از ترس اینکه گرفتار نشوم از همون میگرفتم مصرف میکردم و نمیدونم چرا نمردم . برای مصرفم هر روز آویزون خانوادم بودم که اونام از خدا میخاستن من بیرون نرم تا آبروشون حفظ بشه و من از این بابت هنوزم خجالت زده اونام  ...
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، ناظر9 ، admin ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#7
ق۱:بدترین رفتارهای بی شرمانه با خانواده.
کارهای بی شرمانه‌ی دیگری ازقبیل:ضرب و شتم ،دعواهای بد،شکستن دل عزیزان،دست بلند کردن به اعضای خانواده،فحاشی،و... که نمیشود حتی در اینجا بیان کرد و . . .
ق۲:ب دلیل دید تونلی و اجبار ب مصرف تنها تمرکز من رو مواد و مصرف و تهیه و خرید و فروشش بود و در مکانهایی حضور داشتم ک امکان افتادن بدترین و وحشتناکترین  اتفاقات را داشت.
ق۳:بلی ، بدلیل عدم سلامت عقل رفتارهای ضد اجتماعی و وحشیانه و غیر انسانی و مخرب مرتکب شده‌ام ک خسارات فراوانی ب خود و خانواده و اشخاص و حتی اجتماع زده‌ام،ک احساس گناه و خجالت میکنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin.a ، ناظر9 ، حـمـیـد ، admin ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#8
سلام
خجالت زده گی یا خجالت کشیدن از رفتارهای گذشته نشانه ای است از برگشت سلامت عقل در ان زمینه
بله کارهای زیادی انجام داده ام که خودرا در خطر انداخته ام وخجالت زده هستم ولی از این بابت هم خوشحالم که زمینه برگشت سلمت عقل من هم فراهم کرده است
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، admin ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#9
این سوال می خوهاد دوباره گذشته ام را به من یادآوری کنه که مبادا دچار فراموشی شوم ، من درگذشته کارهای زیادی انجام داده ام کارهای بی عقلانه ای که باعث شد به مرز جنون برسم و واقعا وقتی یه نگاه واقع بینانه به گذشته ام و کارهایم می کنم می بینم که من با یک آدمی که جنون دارد فرقی نمی کنم کارهایی که فقط بواسطه بیماری اعتیادی که من داشتم و به من دستور می داد انجام می دادم کارهایی از نظیر دزدی ها ، شرارتها ، راه زنیها ، دعوا ، کتک کاری ، گدایی در محل عام ، دست دراز کردن برای پول تا بتونم مصرفم را تهیه کنم ، زورگیری ها ، سواستفاده ها و غیره...

خیلی از کارهای منفی که به فکرمان بزند انجام دادیم و تمام این ها ناشی از سلامت عقل و یا تاییدطلبی بوده بس تا خودی از خودم نشان بدهم و بگویم که من هم می توانم ولی الان که نگاه می کنم می بینم غیر از آشفتگی ، شرم ، پشیمانی ، خجالت ، گناه ، هیچ چیزی آیدم نشد
بله: رفتارهایی انجام دادم که الان که بهش فکر می کنم باعث شرم خجالت می شود و احساس پشیمانی می کنم که چرا اینکار را کردم مثل عروسی ها و یا مجالسی که خانوادگی بودن و وقتی من در آنجا حضور داشتم در چشم همه نزدیکانم من یا مواد می کشیدم و یا در حال چرت زدن بودم طوری که چشم همه به من بود و مرا مضحکه خودشان کرده بودن غافل از اینکه این امر باعث شده بود که خانواده ام احساس خودکم بینی و سرافکندگی کنند ، چون درآن شرایط نمی توانستم قدرت زندگیم را در دست داشته باشم و تمام این ها بخاطر فعال بودن بیماریم و اوج آشفتگیها و اجبار به مصرفم بود که دست به چنین اعمالی می زدم ، امروز دیگر به خودم گیر نمی دهم که چرا این حرکت ها را انجام دادم چرا؟ چونکه امروزه پاک هستم وشروع به تغییر کردم و با رفتارم و اعمالم دارم به خانواده ام و اطرافیانم عشق می دهم و دیگر مثل گذشته رفتار نمی کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#10
کارهایی از من سر زده که فکر می کردم درسته ولی اینگونه نبود.

استفاده، سوءاستفاده و استفاده نابجا از مواد مخدر. و رفتارهام.
دستبرد زدن به مال دیگران و سوءاستفاده از اعتماد دیگران و ...


بارها در شرایط خطرناک تهیه و توزیع و مصرف مواد مخدر قرار گرفته ام.
شرایط خطرناک چون دستگیری و ابتلا به بیماری های لاعلاج و خطر مرگ بخاطر اوردوز و ....

رفتارهایی در روابطم ازم سر زده که تجاوز و خیانت محسوب میشه که وقتی در حال خود آگاهی هستم خجالت زده میشم.

چگونگی آن شرایط نداشتن سلامت عقل و مقید به باورهای غلط من بوده که باعث میشد بدانگونه عمل کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#11
بخش اول سوال:
من کارهایی انجام داده ام که وقتی به آنها فکر میکنم میبینم هیچ دیوانه ای انجام نداده است چرا که اصلا به عواقب آنها نگاه نمی کردم ودر گیر اجبار بودم...!!!
بخش دوم سوال:
بخاطر تهیه مصرف خود را در شرایط خاص وبسیار خطر ناک قرار میدادم،شرایطی که یک آدم سالم هرگز به آن نزدیک نمی شد...!!!
بخش سوم سوال:

بخاطراجبار در مصرف مواد و نواقص،توجیه بهانه ودست آویز داشتم ودلایل زیبا ولی غیر واقعی می آوردم...!!!
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#12
کارهای خطرناکی که انجام داده ام وکارهایی که به خاطر آنها خجالت زده هستم همگی از عوارض وعلائم بیماری من است وریشه درنداشتن سلامت عقل من دارند. ذهن من موقع انجام این کارها اینطور بود که بدون انجام این اعمال به هدفم نمی رسم وخودم راتوجیه می کردم که باید این کارها را انجام دهم ویا این بار با دفعات قبل فرق می کند.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#13
دوستان چه سوال زيبايي من چكارهاي درزمان بيماري كرده ام من زمان بيماري دروغ گفتم كه حس ترحم طلبي خانواده ام روجلب كنم غيبت پشت سرخواهرم كردم شايدتهمت هم زده باشم كه ازخواهرانم خودم راعزيزتركنم ولي الان كه به اون روزافكرميكنم ازخودم خجالت ميكشم خواهراني كه هم خون من بودن چراپشت سرشون بدگفتم  واقعاشرمنده ام
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#14
با سلام....
از گذشته.....
از به گردن جرم دیگران تا چوب حراج زدن به زندگیم از درگیری و بازداشت تا حمل مواد مخدر با خودرو دولتی از مصرف دیوانه وار مواد گرفته تا رفتارهای ناپسندی که انجام میدادم و خانواده و اطافیانم را به زحمت میانداختم....
از امروز....
از دست دادن شغل خوب،تند رانندگی کردن،پذیرفتن مسئولیتهایی که اصلا در حد و اندازه من نیست،وارد جنگ و جدل شدن به بخاطر دیگران......سوال میخواهد بگوید من به سادگی خودم را در شرایط خطرناک قرار میدهم وقتی بیماریم فعال میشود دست به کارهایی میزنم که بعدا باعث شرم و خجالتم میشوند.من بسادگی بخاطر احساسات برانگیخته و اعتقادات و باورهای پوسیده و نخنما شده پا روی ارزشهای انسانی و عرف جامعه میگذارم امروز اگر همینکه این کارها را میبینم و انجام نمیدهم در فرایند برگشت سلامت عقل هستم اما اگر فکر کنم سلامت عقل به من برگشته بازهم دست به کارهای خطرناک میزنم.
سلامت عقل یعنی داشتن تعادل در انتخابهایی که میکنیم این سوال راجب بخش روانی و کنترل اعتقاداتمان است و ربطی به خطاهایمان ندارد یعنی چه چیزی در افکار ما وجود دارد که انجام یک خطر بالقوه را در ما توجیه پذیر میکند امروز کنکاش کنیم و ببینیم چرا یک اشتباه را چند بار تکرار میکنیم و از آن تجربه نمیگیریم؟ ما بخاطر استدلاهایمان دچار مشکل میشویم،تصوارات باطل ما باعث آشفتگیهایمان میشود.


اقرار قدم دومی یعنی مشارکت افکار.

من فقط فکر میکنم با اعتیاد میتوانم به رهایی برسم.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#15
خیلی از کارهای منفی که به فکرمان بزند انجام دادیم و تمام این ها ناشی از سلامت عقل و یا تاییدطلبی بوده بس تا خودی از خودم نشان بدهم و بگویم که من هم می توانم ولی الان که نگاه می کنم می بینم غیر از آشفتگی ، شرم ، پشیمانی ، خجالت ، گناه ، هیچ چیزی آیدم نشد

بله: رفتارهایی انجام دادم که الان که بهش فکر می کنم باعث شرم خجالت می شود و احساس پشیمانی می کنم که چرا اینکار را کردم مثل عروسی ها و یا مجالسی که خانوادگی بودن و وقتی من در آنجا حضور داشتم در چشم همه نزدیکانم من یا مواد می کشیدم و یا در حال چرت زدن بودم طوری که چشم همه به من بود و مرا مضحکه خودشان کرده بودن غافل از اینکه این امر باعث شده بود که خانواده ام احساس خودکم بینی و سرافکندگی کنند ، چون درآن شرایط نمی توانستم قدرت زندگیم را در دست داشته باشم و تمام این ها بخاطر فعال بودن بیماریم و اوج آشفتگیها و اجبار به مصرفم بود که دست به چنین اعمالی می زدم ، امروز دیگر به خودم گیر نمی دهم که چرا این حرکت ها را انجام دادم چرا؟ چونکه امروزه پاک هستم وشروع به تغییر کردم و با رفتارم و اعمالم دارم به خانواده ام و اطرافیانم عشق می دهم و دیگر مثل گذشته رفتار نمی کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#16
از امروز سعی می کنم با شناخت از بیماری اعتیاد؛
احساس گناه نسبت به رفتارهای گذشته را از خود دور کنم.
و این رنجش ها را از ذهن خود پاک می کنم، چون این بیماری اعتیاد بود و نداشتن سلامت عقل که این کارها را می کرد.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر۸
#17
سلام
مصرف مواد مخدر و الکل جزو اولین کارهایی بود که من انجام داده ام.شروع اکثر اعمال اشتباهی که از من سر زده از روی مصرف مواد مخدر بوده.مانند از بین بردن حق خانواده.خسارت به خودم و...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، آرین ی ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر20 ، ناظر۸
#18
من برای مصرف کردن اجازه رفت آمد به حریم خانوادگی و خصوصی خودم را به کسانی می دادم که اکنون هیچ گاه این کار را انجام نمی دهم و از محله های  بسیار خطرناکی مواد تهیه کردم که با پسر کوچکم به آنجا می رفتم که امکان هر اتفاقی برای فرزندم یا خودم وجود داشت  یا با کسانی در مکانهایی مواد مصرف می کردم که بسیار خلافکار بودند که هر لحظه امکان دستگیریم با آنها وجود داشت و بابت رفتارهایی مانند این که برای مصرف و داشتن توجیح از پسر خردسالم سوء استفاده می کردم و در محل های خطرناک جهت مصرف او را با خودم می بردم خجالت زده هستم چون به جز مصرف به هیچ چیز فکر نمی کردم و به هر کاری دست می زدم تا موادم را بدست بیاورم و بتوانم مصرف کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط آرین ی ، mehdi9666 ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#19
سوال 3 : چه کارهای کرده ام که حالا وقتی به انها نگاه می کنم باورم نمی شود که من واقعا چنین کاری کرده باشم . ایا خود را در شرایط خطرناکی جهت تهیه مواد قرار دادم . ایا رفتارهای کرده ام که حالا از انها خجالت زده باشم ؟ چگونگی ان شرایط را توضیح دهید ؟(قدم۲)
بله،متأسفانه من تمام این کارهاراانجام داده ام ،آن هم بارهای بار .
همیشه هم نمیدونستم مشکل من از کجاست ، تا اینکه دراین قدم متوجه شدم که همه اینهانشأت گرفته از نداشتن سلامت عقل در من بود.
مصرف و خرید وفروش مواد و بیش مصرفی های زیاد ، دروغ گفتن و خیانت به خانواده ،پاگذاشتن رو ارزش ها ، درگیری و زد وبند های بی مورد، تهمت به این و اون زدن، خرابکاری ، سواستفاده گربودن، در هرجمعی و هرجایی حضورپیداکردن ، و.....
پاسخ
 سپاس شده توسط mehdi9666 ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر۸
#20
سلام

چه کارهای کرده ام که حالا وقتی به انها نگاه می کنم باورم نمی شود که من واقعا چنین کاری کرده باشم . ایا خود را در شرایط خطرناکی جهت تهیه مواد قرار دادم . ایا رفتارهای کرده ام که حالا از انها خجالت زده باشم ؟ بله- مصرف مواد مخدر خودش یک کاری است که هنوز باور نمی کنم که چگونه به این سطح از مصرف رسیدم و چرا تا این حد پیشرفت کردم یا چرا خود را در شرایط خطرناک تهیه ومصرف قرار داده ام.
پاسخ
 سپاس شده توسط mehdi9666 ، حـمـیـد ، ناظر14 ، ناظر20 ، ناظر۸
#21
بخاطرتهیه مواد زندان رفتم دزدی کردم موادفروشی کردم
دروغ وکلاهبرداری کردم دوستامودودره کردم
همچنین توجاهایی باافرادی بخاطر
تهیه ومصرف همنشین شدم که حالااصلاباورم
نمیشه من ازخانه خودم دزدی
کردم موادغذایی وتلویزیون توسرمابخاری وابگرمکن وفرش
و.....رافروختم بدهکاری زیادو....
پاسخ
 سپاس شده توسط mehdi9666 ، حـمـیـد ، یاسی ، یثنا ، ناظر14 ، ناظر۸
#22
انجام اعمالی برای تایید شدن خودم و بیماریم مثلا برای ارضا جنسی به هر شکلی 
اعتقادهای احمقانه .فروشو دستگیری .ناسازگاری با پیرامون . رها کردن اهداف . تحصیل . کار خود زنی زور گیری  خال کوبی فحاشی ...انتخاب با جسارت برای مصرف را ارزش میدانم و این شهامت هدیه اش رفتارهای پر خطر است من در زمینه فریب و توجیه استعدادهای زیادی دارم اما بهبودی تاریکترین زاویه پنهان ذهن من را اشکار میکند قدم دوم هیجانات بیماری را با روبرو کردن من با انها را از میان بر میدارد احساسات اگر در مسیر اقرار و مشورت نباشد تکرار میشود امروز شرایط خطرناک من دوری از برنامه است  Cool Cool Cool Cool Big Grin Big Grin Big Grin Heart Heart Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، tazarviman ، ناظر14 ، ناظر۸
#23
سلام

مصرف الکل را نمی دانستم که به چنین روزی میرسد وفکر می کردم که دارم کار درستی انجام می دهم به واسطه مصرف الکل گاها رفتارهای از من سر میزد که هنوز هم از خودم متعجب می شوم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، mehdi9666 ، ناظر14 ، ناظر20 ، ناظر۸
#24
تعداد این کارها خیلی زیاده.
مصرف در مغازه
مصرف در منزل
مصرف در مکان های پر خطر
ارتباط با افراد لاو بالی
خرید و فروش مواد 
بردن بدون اجازه وسایل دیگران
روابط نامناسب
و......
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر۳ ، ناظر14 ، ناظر۸
#25
تمام سوالات کارکردقدم حاکی ازکارهایست که بخاطراعتیادیامصرف
انجام دادم کارهایی که الان وقتی بهشون فکرمیکنم
بخودم میلرزم حمل وفروش موادرفتن بجاهایی
که اصلادرحدعقل نبوددزدی حالابهرصورتی 
سواستفاده ازدیگران چرت زدن توانظارعمومی
مست پشت فرمون نشستن باسرووصع اشفته
توخیابون ومحل کاربودن وکارهای خیلی زیادی
که درسطح یک سوال نمیشه بهمش پرداخت
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، یاسی ، یثنا ، ناظر9 ، ناظر۳ ، ناظر14 ، ناظر۸
#26
سوال 3 ـ چه کارهای کرده ام که حالا وقتی به آنها نگاه می کنم باورم نمی شود که من واقعاً چنین کاری کرده باشم . آیا خود را در شرایط خطرناکی جهت تهیه مواد قرار دادم . آیا رفتارهای        کرده ام که حالا  از آنها خجالت زده باشم ؟ چگونگی آن شرایط را توضیح دهید ؟
کارهایی که در زمان مصرف مواد مخدر انجام داده ام همه از روی اجبار بوده و تماماً دستورات اجرا میشده برای تهیه ، توزیع و مصرف مواد مخدر و یا بیماری ، که مسلماً نتیجه های مخرب وحشتناکی هم داشته است .
ولی بعد از ورود به انجمن هم بواسطه بیماری اعتیاد باز هم رفتارهایی انجام داده ام که همگی نبود سلامت عقل و یا عدم شناخت ، نبود دانش وآگاهی ازبیماری اعتیاد را نشان میدهد.
مثل : روابط ناسالم ـ شهوت رانی ـ دزدی ـ وابستگی ـ طلاق و .....
 به نظرمن این سوال می‌خواهد چیزی را به من گوشزد کند آن هم نبود سلامت عقل است :
اینکه باید قبل از هر کاری ،شرایط و عواقب آن را در نظر گرفته و مشورت کنم تا مجدداً در معرض خطر قرار نگیرم و یا وقتی رفتار اشتباهی را انجام دادم و در معرض خطر قرار گرفتم سریعاً اقرار کرده و درخواست کمک کنم تا گرفتار چرخه انجام آن کار یا  رفتار اشتباه نگردم .
دیگر باید اراده شخصی را کنار گذاشته چون توانایی اداره زندگی را با آن ندارم و اداره زندگی را به ارادۀ نیروی برتر بسپارم برای رسیدن به سلامت عقل و آگاهی

HH
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، Mohsen1365g ، ناظر۳ ، ناظر14 ، ناظر۸
#27
  درود

از مصرف مواد مخدر گرفته تا دروغ// کم کاری-- بی مسئولیتی و/...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۳ ، ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر20 ، ناظر۸
#28
من کارهایی انجام داده ام که وقتی به آنها فکر میکنم میبینم هیچ دیوانه ای انجام نداده است چرا که اصلا به عواقب آنها نگاه نمی کردم و درگیر اجبار بودم. بخاطر تهیه مصرف خود را در شرایط خاص و بسیار خطرناک قرار میدادم،شرایطی که یک آدم سالم هرگز به آن نزدیک نمی شد. بخاطراجبار در مصرف مواد و نواقص،توجیه بهانه ودست آویز داشتم ودلایل زیبا ولی غیر واقعی می آوردم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر۳ ، ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر۸
#29
تمام زندگیم برمحورتصمیمات رفتارهاوواکنشهای افراطی اعتیادی بودمثل مصرف موادرهاکردن موقعیتهاشرایط کارهاوادمهای درست زندگی دست کشیدن ازاهداف وارزوهادزدی خیانت بی برنامگی فروختن زندگی و....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۴ ، ناظر۳ ، ناظر14 ، حـمـیـد ، ناظر20 ، ناظر۸
#30
درود بررفقابله کارهای چه قبل ازاینکه مصرف کنم چه بعدکه مصرف کننده شودم مثل پول ازخانه دزدیدن چشم به مال ونوامیس دیگران داشتن دروغ وبی اعتبارکردن دیگران به دروغ باابروی مردم بازی کردن  پول گرفتن ازهمسایه ها به دروغ که خانواده ام لنگ است هرکاری که ازدستم برمی امد والا ازش نگذشتم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، ناظر9 ، ناظر20 ، حـمـیـد ، ناظر۴


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان