امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 27: امروز در چه قسمتهای از زندگیم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم ؟
#1
سوال 27: امروز در چه قسمتهای از زندگیم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم ؟
پاسخ
#2
درتمام قسمتهای زندگی جایی که نیازبه مشورت دارم جایی که باید بااصول وبرنامه ریزی زندگی کنم در روابط کاری واجتماعی درجایی که اشتباه کرده ایم اقرارکردن وبرگشتن به راه اصلی وبهبودی نیاز به سلامت عقل داریم درارتباط باخودم محیط مردم وخداوند درجایی که تخصص ندارم جایی که تمیم گیری عجولانه نکنم بدون اجازه واردحریم کسی نشدن برای باز نگه داشتن دریچه افکار برای مطالعه کردن برای اینکه درقضاوت وکنترل نرویم وپشت دیوار انکارنمانیم جاهایی که نیاز به تغییر دارم زمانی که اسیر خودخواهی وخودمحوری وغرور شده ام زمانی که اسیر مرض میشوم وافکارمخرب به سراغم میایدمیخواهم مثبت اندیش وسازنده باشم زمانی که دچار وسوسه میشوم برای استفاده نکردن از ابزار گذشته وتقویت روند ایمان آوری وخیلی جاهای دیگرنیاز به سلامت عقل دارم.زمانی که براساس اصول ودرست زندگی کنیم باکمک خداوندسلامت عقل هم پیدامیکنیم.:
پاسخ
#3
مفهوم سلامت عقل : رسیدن به نقطه ای که دیگر اعتیاد و دیوانگی هایش زندگی من را کنترل نکند و روشن بینی و تناسب و اعتدال در تصمیم گیریهایمان مشهود باشد و برای نوع رفتار و اعمالمان حق انتخاب پیدا کنیم و قبل از اقدام و عمل با یک بلوغ فکری عقلانی عواقب ان را بسنجیم *
امروز در همه موارد زندگیم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم :
افکار : باید دست افکار پوچ و وخالی مثل اینکه من یکه تازم دانش خوبی دارم فکر قدرتمندی دارم جواب همه سوالها را می دانم دیگران نمی فهمند مراقبه کنم افکارم را تخلیه کنم وارد بازیهای فکری خودم نشوم داستان بی مورد و غیر واقعی وتخیلی در افکارم درست نکنم به جای ان با افکار واقعی و مثبت زندگی کردن را تمرین کنم
گفتار : به جای وراجی تمرین سکوت عفت کلام و خوش قولی خوش زبانی فحش ندهم توهین نکنم گمنامی نشکنم مودبانه احساساتم را بیان کنم
خانواده : دست از توقعات از انها بردارم دید و نگرشم را نسبت به گذشته ام در مورد انها عوض کنم و انها را مقصر اصلی ناکامی خود ندانم درجه بندی نکنم و کوچک و بزرگ درست نکنم و با همه یکسان محبت کنم باور های درست را در روابطم به کار بگیرم و روابطم را بر اساس عشق و احترام متقابل بسازم و در امورات انها تا از من نخواسته اند دخالت نکنم رنجش های گذشته را ببخشم و به انها نزدیک شوم اسیر بازیهای خانوادگی نشوم و در جنگ های انها طبق سنت دهم خنثی عمل کنم از کس خاصی طرفداری نکنم  - مرزهایم را در روابطم رعایت کنم و به انها احترام بگذارم تا به من و اعتقاداتم احترام بگذارند اسرار انها را فاش نکنم سنت هفتم را در خانواده رعایت کنم و توقعات مالی از انها نداشته باشم تا روابطم با انها دارای هدف باشد
محل کار : از اعتقادات پوچ و پوسیده مثل : کار کردن خر خوردن یابو اون می دزده پس من هم می دزدم مزدم کم است پس باید دزدی کنم ادم خوبی نیست پس اذیتش می کنم دست بردارم و توقعات غیر واقعی را دور بریزم سر ساعت رفت امد کنم به قوانین محل کار احترام بگذارم صداقت و رو راسنی داشته باشم در امورات شخصی صاحب کار و یا همکاران دخالت نکنم مسئولیت بی مورد و غیر لازم به خود اضافه نکنم اشتباهاتم را بپذیرم قبل از اقدام و عمل مشورت کنم غیبت نکنم و هماهنگ باشم دو به هم زنی نکنم مشکلات را با صاحب کار در میان بگذارم تا باعث رنجش نشود از محبت انها سواستفاده نکنم اگر کار بهتری انجام می دهم و صاحب کار توجه نکرد توقع نداشته باشم چون خودم خواسته ام ..........
در اجتماع : خسارت نزنم چشم در چشم دنیا نگاه کنم و خودم را همسطح دنیا ببینم نه محور دنیا به باورها و اعتقادات مردم احترام بگذارم و با انها جنگ نکنم منافع مشترک را در نظر بگیرم و عضو قابل قبول مسئول و سازنده اجتماع باشم  
در برنامه و راهنما و رهجو ها :بر اساس اصول قدم ها و سنت ها و مفاهیم خدمت کنم دنبال حکومت نگردم باند بازی نکنم بین راهنما و رهجو ها را به هم نزنم به مشارکت کسی نخندم و قضاوت نکنم به انها در انجام خدماتشان کمک کنم به رای وجدان گروه احترام بگذارم و حمایت کنم در مسائل مالی و خانوادگی رهجو دخالت نکنم و فقط تجربه ام را ارائه بدهم به همه یکسان خدمت کنم توقع نداشته باشم سواستفاده مالی و کاری نکنم حکومت نکنم کنترل نکنم در حریم شخصی انها دخالت نکنم بدانم رهجو نوکر و برده و اسیر من نیست -
در رابطه با راهنما توقع نداشته باشم
من به او نزدیک شوم اعتماد کنم و صمیمی شوم فکر نکنم که او وظیفه دارد به من سرویس بدهد چون باعث فاصله می شود احترام بگذارم و رهنمودهایش را به اجرا بگذارم
خداوند : از او درک شخصی پیدا کنم و طبق همان درک با ارتباط بگذارم دعا را تمرین کنم و با دیدن شواهد و تجربه ها درک شخصیم را نسبت به او گسترش دهم به او نزدیک شوم و اعتماد کنم و سر راه او قرار نگیرم به او امید داشته باشم که می تواند سلامت عقل را به من باز گرداند 
پاسخ
#4
 در تمامی قسمتهای زندگی‌ام.
 در تمامی جوانب زندگی با توجه به عدم سلامت عقل به نوعی گند زده‌ بودم و آشفتگی موج می زد و زندگیم غیر قابل اداره بود.
من در گذشته سلامت عقل نداشتم پس در نتیجه هر کاری که با عدم سلامت عقل انجام گیرد مسلماً نتیجه منفی در بر خواهد داشت...
پاسخ
#5
من به دلیل بیماری اعتیاد و افراط و تفریط که موجب عدم سلامت عقل من شده بودند در تمام قسمت های زندگی خرابکاری به بار آورده بودم و بعد از ورود به جلسات به این درک رسیدم که من از هر جهتی به زندگیم نگاه می کنم (چه روحی ، چه روانی ، چه احساسی ، چه جسمی و چه عاطفی ) سلامت عقل نداشته و ندارم و نیاز به برگشت سلامت عقل دارم.

من در بخش روابط ، تصمیم گیری ، مدیریت خانواده ، خرج و مخارج و مدیریت هزینه ای و....در هرجایی از زندگی که نیاز به تصمیم گیری داشته باشم بدون شک به دلیل خودمحوری هایم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم.

و برای برگشت سلامت عقل من باید جلسه بروم ، قدم کار بکنم ، از تجربه دیگران استفاده کنم ، در چارچوب اصول باشم و در نهایت مشورت کنم.

در مواردی که اشتباهاتمان مملوس تر است باید در آن قسمت تلاش بیشتری کنیم مثلاً ؛ مشاوره ، استفاده از تجربه دیگران و بالا بردن سطح آگاهی خود.

ما در همه زمینه‌های زندگی مشکل داریم و زمانی که احساس دانایی کنیم ( در هر زمینه ای ) در آنجا راکت می مانیم و دیگر روشد نمی کنیم.

تا اشتباه هست نیاز به سلامت عقل است.
پاسخ
#6
در تمام قسمتهای زندگیم بخصوص در قسمتهایی که عدم تعادل و تناسب باعث آشفتگی زندگیم شده و آرامش و آسایش خودم و اطرافیانم رو سلب کرده.

مثال؛
در روابط مالی و اقتصادی
روابط عاطفی و خانوادگی
روابط خصوصی و عمومی
و در مورد تفریحات ناسالم و همین فضای مجازی
پاسخ
#7
در اغلب بخش های زندگیم ، گرچه دیگر از آن دیوانگی های گذشته اثری نیست
در روابطم ، به اینصورت که احساساتم اجازه نمیدهد کار درست را انجام بدهم
بطور مثال :
با مشتری قرارداد کاری نمیبندم ، چون فکر میکنم اصل اعتماد میبایست جاری شود و همین موضوع باعث بروز مشکلات میشود
پاسخ
#8
بیشتر ب زندگی سابق و ب زندگی امروزم ک نگاه میکنم میبینم در همه جا نیاز ب این سلامت عقل دارم...در خوردن ..کم نخورم زیاد نخورم...در پوشیدن...خوب بپوشم جلف نپوشم..در رابطه ..زیاده روی نکنم (احساسی  و جنسی)در خوابیدن...کمتر بخوابم زیاد نخوابم ...ب موقع بخوابم...در فضای مجازی بودن..ب اندازه ایی باشم ک ب زندگیم خسارت نخوره ...از همه مهمتر در مشورت کردن بیشتر کارها چون کله ی من معتاد برای خودم کار نمیکنه و قطعا همیشه باید در کارهام با دوست یهبودیم یا راهنمام مشورت کنم ...در کار کردن
پاسخ
#9
من درهمه قسمتهای زندگیم نیاز به
سلامت عقل در در رفتارم گفتارم کردارم اعمال م عملکردم   و باور ها و حتی پذیرشم فروتنیم  و حتی طریقه صبحبت کردن بر خورد با دیگران هر چیزی


هرچه که من امروز در باورهایم است   همه اندوخته های دوران بیماری فعال است حال با مقطعی پاکی نمیتوان  گفت نه تو یک قسمت  شاید  من کاری انجام دهم فکر کنم سلامت عقل در ان قسمت اسیب پذیر است   اما  شاید علت ان یک وسوسه یا یک فکر بسته یا یک باور غلط باشد و حتی فکر کنم در خیلی جاها سلامت عقل دارم و لی به دیگران لطمه بزنم بی انکه  خود بدانم 

پس من نیاز است هر روز روحم جلا بدم با رفتن به جلسات تا شکلهای مخلتف بیماریم بشناسم
پاسخ
#10
با سلام....
مفهوم من از سلامت عقل یعنی کاری را درست با انگیزه درست و نتجه درست گرفته باشم.
امروز در هر کجای زندگی که بیشترین مشکل را دارم نیاز به سلامت عقل دارم.چون ابتدای قدمها هستم تقریبا در بیشتر قسمتهای زندگیم به سلامت عقل نیاز دارم بهتر است الویت بندی کنم و از پر دردسر هاش شروع کنم.
مثلا جایکه:برای گفتن ضعفها و کمبودهایم....جایکه از روی ترس میخوام یه تصمیم خیلی مهم بگیرم....جایکه برای فرار از تنهایی به ازدواج یا رابطه فکر میکنم....جایکه فکر میکنم در فلان مقطع دیگر مشکل نخواهم داشت یا روزی مشکلات من تمام خواهد شد....جایکه فکر میکنم تنهایی یا نیازهای عاطفی ام را میتوانم با خریدها و مسافرتهای افراطی پُر کنم....جایکه از جلسه رفتن برای فرار از چیزی استفاده میکنم....جایکه در پرهیز هستم و درد میکشم....جایکه میخواهم بین خانواده ام عشق ، محبت ،عاطفه ،احساسات ، پول و انرژی را به مساوی تقسیم کنم....جایکه دارم انرژی هدر میدهم....جایکه حتی تمام امنیت هایم برقرار است خیلی نیاز به سلامت عقل دارم...برای روابط سالم در محیط کار و اجتماعی که در آن زندگی میکنم نیاز به سلامت عقل دارم.


خلاصه تا زمانیکه بیماری اعتیاد هست نیاز به سلامت عقل هم هست.
پاسخ
#11
سلام

در زمینه رفتارهایی که در خانواده دارم.در زمینه گوش دادن به تجربیات راهنما و در زمانی که نمیدانم چه کاری درست و یا نادرست است نیازمند است که در مورد آن با راهنمای خود مشورت کنم و در اجرای اصول کوشش نمایم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حوریا ___Bu ، حـمـیـد ، ناظر10
#12
این سوال به شدت شخصی است اما نیاز من به سلامت عقل در تمام امور زندگی ام است و بصورت مستمر و روزانه می باشد که می بایست در تصمیماتم صبر پشیه کنم و سریعا" تصمیماتم را اجرایی نکنم حتما" مشورت داشته باشم چون من همیشه با تصمیمات عجولانه خراب کاری می کنم، از جمع دوستان انجمن دور نشوم به خاطر گرفتن رنجش های نابجا و بر اساس بیماری، برای تغییر پیدا کردن و خارج شدن از عادت هایی که مانع پیشرفت من هستند مانند در جا زدن در کسب و کار و عدم تمایل به تغییر درآن ، در قسمت تربیت فرزندانم، در قسمت توجه به سلامتی جسمی و روحی ام  مانند ورزش کردن و رفتن به مشاور خانواده و برخورد با همسرم و ارتقاء آگاهی ام ، در قسمت تخصیص وقت برای دعا و مراقبه آگاهانه و اجرای قدم 11 دهم    
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد
#13
سلام
 سلامت عقل به صورت کلی است و اجرای آن همیشه مورد نیاز است و باید کارهایی برای اشتباه نکردن انجام دهم.تماس گرفتن با راهنما و راهنمایی گرفتن نیاز است.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد
#14
امروزدرتمام قسمتهای زندگی نیازمستقیم به سلامت
عقلدندارم چون دراین مواردسلامت
عقل بازگشته بمن
ولی نیازبه مراقبت دایم به این داشته ها
رودارم ولی درمواردی مثل روابط نامناسب
درمورددخل وخرج وطمع نیازبه سلامت
عقل دارم شایدفرداموردی کم یازیادشود
ولی امروزدراین مواردنیازاست
سلامت عقل بمن برگردد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#15
سلام
 داشتن سلامت عقل برای یک جای خاص نیست.برای هر کار وعملی که می خواهم انجام دهم باید فرآیند مشورت کردن وفکر کردن را در راس کار داشته باشم تا این عملکرد به ناکجا نرسد.
پاسخ
#16
امروزبرای من بیشترتمرکزروی قسمتهایی که سلامت عقل برگشته مثل حفط روابط پاکی بهبودی جلسه واصول روحانی کارم سلامتی خانواده وهمچنین
قسمتهایی که هنوزسلامت عقل برنگشته مثل پرخوری طمع فضولی توکارمردم ول خرجی لازم وضروریه برای امروزاینهاست فرداشایدموضوعات بیشتریاکمترشود

این سوال ترازیست برای تمرکزبرروی امروزومشکلات امروزمنودربرمیگیرهوفرداهم مجددااین سوال برای خودش ترازجدیدیه
پاسخ
#17
سوال 27  ـ  امروز در چه قسمتهای از زندگیم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم ؟
وقتی به آشفتگی‌ها و دیوانگی‌هایی که به واسطه بیماری اعتیادم و نبود سلامت عقل فکر کرده و آنها را مرور می‌کنم ، می‌بینم در اکثر موارد نیاز به بازگشت سلامت عقل دارم .
در روابطم که اکثراً با مشکل مواجه بودم ، همیشه از روی خودخواهی و خود محوری عمل کرده و معمولاً دیگران را در نظر نمی‌گرفتم و فقط به منافع خودم فکر می‌کردم. عمدتاً روی قول و قرارهایم تعهدی وجود نداشت و مسئولیت کارهایم را به عهده نمی‌گرفتم و همیشه از دیگران انتظار و توقع بیجا داشته‌ام .
در محل کارم این جزو باورهایم بوده چون حقوق درست نمی‌دهند می‌توانم بفروشم و برای خودم بردارم و این را حق خودم می‌دانستم با اینکه این حق انتخاب من بوده که آنجا کار کنم یا نکنم .
با حرافی و صحبت‌های بی‌مورد در صدد القاء باورها و اعتقادات و رفتارهای خودم به دیگران بوده و همیشه در صدد تغییر آنها هستم و در اکثر مواقع دچار مشکلات زیادی شده‌ام .
یکی از مهمترین مشکلاتم زودرنجی‌ها و عکس العمل‌های وحشتناکم با عصبانیت و پرخاشگری بوده همیشه اطرافیانم را از خودم آزرده کرده‌ام
در زندگیم برنامه‌ای نداشته و کاملاً به صورت دیمی و خودمحورانه زندگی کرده‌ام که باعث شده کاملاً عقب بمانم .
هیچ وقت هیچ نیرویی را از خود قدرتمندتر نه دیده و نه قبول داشتم و همیشه خودم را کامل دانسته و فکرهایم را بکر و کامل می‌دانستم ولی همیشه عملکرد به این افکار زندگیم زندگیم را آشفته کرده و مشکلات بسیار بزرگی برایم در زندگی ایجاد کرده‌ است .

HH
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان