۱۳۹۸/۱۱/۲، ۰۶:۰۳ عصر
مفهوم سلامت عقل : رسیدن به نقطه ای که دیگر اعتیاد و دیوانگی هایش زندگی من را کنترل نکند و روشن بینی و تناسب و اعتدال در تصمیم گیریهایمان مشهود باشد و برای نوع رفتار و اعمالمان حق انتخاب پیدا کنیم و قبل از اقدام و عمل با یک بلوغ فکری عقلانی عواقب ان را بسنجیم *
امروز در همه موارد زندگیم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم :
افکار : باید دست افکار پوچ و وخالی مثل اینکه من یکه تازم – دانش خوبی دارم – فکر قدرتمندی دارم – جواب همه سوالها را می دانم – دیگران نمی فهمند – مراقبه کنم – افکارم را تخلیه کنم – وارد بازیهای فکری خودم نشوم – داستان بی مورد و غیر واقعی وتخیلی در افکارم درست نکنم – به جای ان با افکار واقعی و مثبت زندگی کردن را تمرین کنم
گفتار : به جای وراجی تمرین سکوت – عفت کلام و خوش قولی – خوش زبانی – فحش ندهم – توهین نکنم – گمنامی نشکنم – مودبانه احساساتم را بیان کنم
خانواده : دست از توقعات از انها بردارم – دید و نگرشم را نسبت به گذشته ام در مورد انها عوض کنم و انها را مقصر اصلی ناکامی خود ندانم – درجه بندی نکنم و کوچک و بزرگ درست نکنم و با همه یکسان محبت کنم – باور های درست را در روابطم به کار بگیرم و روابطم را بر اساس عشق و احترام متقابل بسازم و در امورات انها تا از من نخواسته اند دخالت نکنم – رنجش های گذشته را ببخشم و به انها نزدیک شوم – اسیر بازیهای خانوادگی نشوم و در جنگ های انها طبق سنت دهم خنثی عمل کنم – از کس خاصی طرفداری نکنم - مرزهایم را در روابطم رعایت کنم و به انها احترام بگذارم تا به من و اعتقاداتم احترام بگذارند – اسرار انها را فاش نکنم – سنت هفتم را در خانواده رعایت کنم – و توقعات مالی از انها نداشته باشم تا روابطم با انها دارای هدف باشد
محل کار : از اعتقادات پوچ و پوسیده مثل : کار کردن خر خوردن یابو – اون می دزده پس من هم می دزدم – مزدم کم است پس باید دزدی کنم – ادم خوبی نیست پس اذیتش می کنم دست بردارم و توقعات غیر واقعی را دور بریزم – سر ساعت رفت امد کنم – به قوانین محل کار احترام بگذارم – صداقت و رو راسنی داشته باشم – در امورات شخصی صاحب کار و یا همکاران دخالت نکنم – مسئولیت بی مورد و غیر لازم به خود اضافه نکنم – اشتباهاتم را بپذیرم – قبل از اقدام و عمل مشورت کنم – غیبت نکنم و هماهنگ باشم – دو به هم زنی نکنم – مشکلات را با صاحب کار در میان بگذارم تا باعث رنجش نشود – از محبت انها سواستفاده نکنم – اگر کار بهتری انجام می دهم و صاحب کار توجه نکرد توقع نداشته باشم چون خودم خواسته ام ..........
در اجتماع : خسارت نزنم – چشم در چشم دنیا نگاه کنم و خودم را همسطح دنیا ببینم نه محور دنیا – به باورها و اعتقادات مردم احترام بگذارم و با انها جنگ نکنم منافع مشترک را در نظر بگیرم و عضو قابل قبول مسئول و سازنده اجتماع باشم
در برنامه و راهنما و رهجو ها :بر اساس اصول قدم ها و سنت ها و مفاهیم خدمت کنم –دنبال حکومت نگردم – باند بازی نکنم – بین راهنما و رهجو ها را به هم نزنم – به مشارکت کسی نخندم و قضاوت نکنم – به انها در انجام خدماتشان کمک کنم – به رای وجدان گروه احترام بگذارم و حمایت کنم – در مسائل مالی و خانوادگی رهجو دخالت نکنم و فقط تجربه ام را ارائه بدهم – به همه یکسان خدمت کنم – توقع نداشته باشم – سواستفاده مالی و کاری نکنم – حکومت نکنم – کنترل نکنم – در حریم شخصی انها دخالت نکنم – بدانم رهجو نوکر و برده و اسیر من نیست -
در رابطه با راهنما توقع نداشته باشم – من به او نزدیک شوم – اعتماد کنم و صمیمی شوم – فکر نکنم که او وظیفه دارد به من سرویس بدهد چون باعث فاصله می شود – احترام بگذارم و رهنمودهایش را به اجرا بگذارم
خداوند : از او درک شخصی پیدا کنم و طبق همان درک با ارتباط بگذارم – دعا را تمرین کنم و با دیدن شواهد و تجربه ها درک شخصیم را نسبت به او گسترش دهم – به او نزدیک شوم و اعتماد کنم و سر راه او قرار نگیرم – به او امید داشته باشم که می تواند سلامت عقل را به من باز گرداند
امروز در همه موارد زندگیم نیاز به برگشت سلامت عقل دارم :
افکار : باید دست افکار پوچ و وخالی مثل اینکه من یکه تازم – دانش خوبی دارم – فکر قدرتمندی دارم – جواب همه سوالها را می دانم – دیگران نمی فهمند – مراقبه کنم – افکارم را تخلیه کنم – وارد بازیهای فکری خودم نشوم – داستان بی مورد و غیر واقعی وتخیلی در افکارم درست نکنم – به جای ان با افکار واقعی و مثبت زندگی کردن را تمرین کنم
گفتار : به جای وراجی تمرین سکوت – عفت کلام و خوش قولی – خوش زبانی – فحش ندهم – توهین نکنم – گمنامی نشکنم – مودبانه احساساتم را بیان کنم
خانواده : دست از توقعات از انها بردارم – دید و نگرشم را نسبت به گذشته ام در مورد انها عوض کنم و انها را مقصر اصلی ناکامی خود ندانم – درجه بندی نکنم و کوچک و بزرگ درست نکنم و با همه یکسان محبت کنم – باور های درست را در روابطم به کار بگیرم و روابطم را بر اساس عشق و احترام متقابل بسازم و در امورات انها تا از من نخواسته اند دخالت نکنم – رنجش های گذشته را ببخشم و به انها نزدیک شوم – اسیر بازیهای خانوادگی نشوم و در جنگ های انها طبق سنت دهم خنثی عمل کنم – از کس خاصی طرفداری نکنم - مرزهایم را در روابطم رعایت کنم و به انها احترام بگذارم تا به من و اعتقاداتم احترام بگذارند – اسرار انها را فاش نکنم – سنت هفتم را در خانواده رعایت کنم – و توقعات مالی از انها نداشته باشم تا روابطم با انها دارای هدف باشد
محل کار : از اعتقادات پوچ و پوسیده مثل : کار کردن خر خوردن یابو – اون می دزده پس من هم می دزدم – مزدم کم است پس باید دزدی کنم – ادم خوبی نیست پس اذیتش می کنم دست بردارم و توقعات غیر واقعی را دور بریزم – سر ساعت رفت امد کنم – به قوانین محل کار احترام بگذارم – صداقت و رو راسنی داشته باشم – در امورات شخصی صاحب کار و یا همکاران دخالت نکنم – مسئولیت بی مورد و غیر لازم به خود اضافه نکنم – اشتباهاتم را بپذیرم – قبل از اقدام و عمل مشورت کنم – غیبت نکنم و هماهنگ باشم – دو به هم زنی نکنم – مشکلات را با صاحب کار در میان بگذارم تا باعث رنجش نشود – از محبت انها سواستفاده نکنم – اگر کار بهتری انجام می دهم و صاحب کار توجه نکرد توقع نداشته باشم چون خودم خواسته ام ..........
در اجتماع : خسارت نزنم – چشم در چشم دنیا نگاه کنم و خودم را همسطح دنیا ببینم نه محور دنیا – به باورها و اعتقادات مردم احترام بگذارم و با انها جنگ نکنم منافع مشترک را در نظر بگیرم و عضو قابل قبول مسئول و سازنده اجتماع باشم
در برنامه و راهنما و رهجو ها :بر اساس اصول قدم ها و سنت ها و مفاهیم خدمت کنم –دنبال حکومت نگردم – باند بازی نکنم – بین راهنما و رهجو ها را به هم نزنم – به مشارکت کسی نخندم و قضاوت نکنم – به انها در انجام خدماتشان کمک کنم – به رای وجدان گروه احترام بگذارم و حمایت کنم – در مسائل مالی و خانوادگی رهجو دخالت نکنم و فقط تجربه ام را ارائه بدهم – به همه یکسان خدمت کنم – توقع نداشته باشم – سواستفاده مالی و کاری نکنم – حکومت نکنم – کنترل نکنم – در حریم شخصی انها دخالت نکنم – بدانم رهجو نوکر و برده و اسیر من نیست -
در رابطه با راهنما توقع نداشته باشم – من به او نزدیک شوم – اعتماد کنم و صمیمی شوم – فکر نکنم که او وظیفه دارد به من سرویس بدهد چون باعث فاصله می شود – احترام بگذارم و رهنمودهایش را به اجرا بگذارم
خداوند : از او درک شخصی پیدا کنم و طبق همان درک با ارتباط بگذارم – دعا را تمرین کنم و با دیدن شواهد و تجربه ها درک شخصیم را نسبت به او گسترش دهم – به او نزدیک شوم و اعتماد کنم و سر راه او قرار نگیرم – به او امید داشته باشم که می تواند سلامت عقل را به من باز گرداند