امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 38 : ایا کاری هست که من در گذشته به انجام ان تمایل نداشتم اما اکنون این تمایل را
#1
سوال 38 : ایا کاری هست که من در گذشته به انجام ان تمایل نداشتم اما اکنون این تمایل را پیدا کرده ام ؟ ان کار چیست ؟
پاسخ
#2
مشورت کردن ، دوست شدن با افراد غیر معتاد ، مسئولیت پذیری ، ارتباط با نیروی برتر ، صداقت داشتن ، اقرار ، درخواست مکم ، تمایل برای تغییر بیشتر شدن صبرم ، به دنبال نتیجه نبودن و فقط اقدام و عمل کرد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، ناظر2 ، Nazer 5 ، ssaeedg ، ناظر10
#3
تمایل به حق انتخاب دادان به خانواده و اطرافیان تمایل به یاد گیری و اموزه های جدید و باورهای نو کارامد اجتماعی زندگی کردن انتقاد پذیری نپذیرفتن روابط احساسی و دردسر ساز نیاز به راهنما و برنامه تا اخر عمر اجازه ورود به نیروی برتر به دنیای خصوصی ام اعتماد به فرایند بهبودی
پیام سوال : در قدم دوم ما باید متمرکز بر کارهای شویم که عدم تمایل بر روی انها مانع از برگشت سلامت عقل می شود
و در این مرحله با دعا کردن و اجرایی قدم اول تسلیم شدن و نزدیک شدن به راهنما و نیروی برتر برای رفع و انجام انها تمایل پیدا می کنیم
پاسخ
#4
بلی؛
قطع مصرف ،سالم زندگی کردن ،سالم فکر کردن، رفتن به جلسات، راهنما گرفتن، تسلیم اصول بودن، زندگی به روال برنامه، چَشم گفتن، مطالعه ، مشورت کردن، صبرکردن، دعاکردن، خدمت کردن ،کارکرد قدم، راهنما گرفتن، تمایل ،صداقت، محبت، بخشش، پذیرش ،خویشتن پذیری ،فروتنی،تمایل به باور نیروی برتر و ارتباط آگاهانه با خداوند و ...
پاسخ
#5
سفر رفتن و گردش و تفریح با خانواده که من قبلا هیچ تمایلی به همراهی با خانواده نداشتم اما برعکس حالا هم مسافرت هامون زیاد شده و هم گردش و تفریح و بازار و چون دوتا بچه کوچکم بهمون اضافه شده دور دور و پارک هم زیاد میریم .
 در گذشته من در جمع ها  اصلا حاضر نمیشدم و در اصل از جمع فراری بودم اما الان تا حدودی بهتر شده و در بعضی جمع ها خیلی میرم و دارم اعتماد یه نفسو تمرین میکنم ...
پاسخ
#6
خواندن نشریات و گرفتن پیام وانرژی از ان چرا که من باورم بر این بود من اگر میخواستم مطالعه داشته باشم در زمان خودش درسم را میخواندم-مشورت میکنم-برای دیگران دعا میکنم-خدمت صادقانه و بدون زیر بنا میکنم-با خدای خودم در خلوتم عاشقانه مثل رفیقم حرف میزنم-فکر زندگی پاک هستم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، مهدی1 ، ناظر10
#7
بله:انجام مسئولیتهایم، مشورت کردن، تعادل در برقراری روابط جنسی، دعاکردن، زندگی آرام وبدون دغدغه داشتن، اقراربه عجز، باز زندگی کردن، اهمیت دادن به خودم وخانواده ام وزندگیم وبرنامه بهبودیم، بکارگیری اصول روحانی نهفته درقدمها، کمک گرفتن وکمک دادن، رعایت قوانین جامعه، برقراری ارتباط سالم با اطرافیان، کنارگذاشتن نواقص اخلاقی، برنامه ریزی در زندگی، رعایت سنت هفت در همه جا، احترام به عقاید دیگران، سپاسگزاری از خداوند، پیدا کردن نقش خودم درکارها ونگاه واقع بینانه به خود واشتباهاتم.
پاسخ
#8
در گذشته بر اثر عوامل ترس، غرور و خودمحوری، شهامت پذیرش اشتباهات و تکرار اشتباهاتم رو نداشتم و مدام در انکار بودم.
تواضع اینکه بدنبال راه حل باشم رو هم نداشتم و با توهم اینکه خودم می دونم در جهل و نادانی بسر می بردم.

و با انکار حقیقت در تضاد با اشخاص و عقایدشان بودم و عقاید خودم رو به دیگران تحمیل می کردم.

خوشبختانه امروز با تمرین اصل شهامت پا بر روی ترسهام میزارم.

امروز هر اعتراضی رو توهین تلقی نمی کنم و با تمرین اصل فروتنی سعی می کنم به حقیقت وجودم پی ببرم.

امروز دیگه درصد خودخواهی ها و خودکامگی هام کمتر شده و تمایل به ایثار و ازخودگذشتگی دارم.
پاسخ
#9
 کارهایی که ما درگذشته انجام میدایم بر اثر باورهای  غلطی بود که داشتیم ، ما درگذشته بعلت بیماری فعال ، به هنجارها علاقه ایی نداشتیم و اصولاً قانون شکنی و خلافکاری را می پسندیدیم ، شعار ما در گذشته اینبود ؛ (( بکش تا زنده بمانی ))   علاوه بر اینها ، دروغ ، دزدی ، ریا ، انکار ، شخصیت های کاذب ، خود محوری  ، بسته و دگم فکر کردن و . . . بنیان زندگی ما را شکل داده بودند در هر صورت ما با چنین وضعیتی وارد انجمن معتادان گمنام شدیم و با الطاف و حمایت نیروی برتر روز به روز تمایل ما نسبت به برگشت سلامت عقل رو به فزونی گرفت ، شعار های گذشته خود را تغییر دادیم و اینک میگویم  ؛ (( زندگی کن و بگذار زندگی کنند )) و با دور ریختن باورهای قدیمی و پذیرش باورهای جدید روش  وزندگی خود را تغییر دادیم
پاسخ
#10
من همیشه دربرابر خطرهای جدی واکنش های بدون فکر ازخودنشان می دادم وروزی رسید که نتوانستم ازخوددفاع کنم، به خاطر بحرانهای مادی واجتماعی توانایی روبروشدن با کسی را نداشتم، اگرحقم را می خوردند می گفتم واگذار می کنم به خدا، دراصل چیزی که باعث می شد من به این روز بیفتم بی تفاوتی هایی که درراس بیماری ام حکومت می کرد بئد یاانکاربیماری، انکار آشفتگی زندگی،انکارعجز ،خودکم بینی،ترس، ومعمولا ارزیابی خودو آگاهی داشتن از ضعف وناتوانی خودم موجب می شد نتوانم از خودم حمایت کنم و اوضاع هم چنان بدتر می شد.
پاسخ
#11
خوب در گذشته من تمابل من فقط مصرف بود

از مصرف لذت میبردم ولی خیلی  دوست داشتم کاری رو به سر انجام برسانم نمیشد
مسعولیت پذیر نبودم خود محوری میکردم  و برای انجام کاری مشورت نمیکردم
تو روابطم یا سیاه سیاه بودم یا سفید سفید  تعادل نداشتم  بخودم و اطرافیان  اهمیت نمیدادم
غرورم احازه نمیداد که من از کسی کمک بگیرم یا کمک کنم تو جامعه رفتار ناهنجار داشتم ولی الان جامعه قبولم کرده شکر گذاری از خداوند
و احترام به عقیده و نظر دیگران
وقبول اشتباهاتم
پاسخ
#12
به علت اجباری که داشتم درگذاشته تمام کارهام نیمه کاربودن ولی زمانی که واردبرنامه شدم سعی کردم کارهام را به نحو احسنت انجام بدم چون برنامه ای ما چگونگی عملکرد ات
پاسخ
#13
با سلام....
قطعا سوال از جنبه بهبودی و تغییر و تحولات درونی من میپرسد.
بله دعا کردن برای کسیکه از او نفرت دارم، گوش کردن به صحبتها و درد دلهای همسرم، شناخت خودم و نقاط عود بیماریم، بخاطر باورها و ارزشهای خیابانی دست به کارهای احمقانه میزدم امروز تمایل ندارم آنها را دوباره تجربه کنم، معذرت خواهی کردن، ناسزا را با ناسزا پاسخ نمیدهم، اهمیت دادن به ظاهر و پوشش خودم و خانواده ام، از ضعفهایم هرگز صحبتی نمیکردم، با نه مشکل داشتم و برای خودم و خانواده ام دردسرهای زیادی بوجود میاوردم، یکی از اشتباهات من این بود که میخواستم NA را به خانواده یا محیط کار ببرم اما امروز تمایل دارم تاثیرات حاصله از NA را به خانواده و محل کار ببرم، توجه کردن و گوش کردن به احساسات دیگران، احترام به عقاید دیگران و غیره.
تجربه دیگر عزیزان را در این سوال مطالعه کردم و نقاط مشترک زیادی پیدا کردم.
شخصا اگر بخواهم از جنبه دیگری این سوال را در خود جستجو و برسی کنم باید بگویم.

در زمان اعتیاد فعال بدلیل نداشتن شرایط لازم مثل ریخت و قیافه، پول، فن بیان، و غیره قادر به انجام بعضی کارهای ناسالم نبودم یا برایم ضد ارزش بود اما امروز چه شده که بدلیل رشد و توانایهایی که بدست آوردم گاهی تمایل دارم کارهای نکرده آنموقع را تجربه کنم مثل قمار، ارتباطات ناسالم، شهرت، قدرت، خالکوبی، و غیره که بواسطه نوشتن و خواندن آنها برای راهنما این تمایلات تا حد زیادی از من گرفته شد.

امروز تمایل دارم هر کاری که به شرف خودم و خانواده ام، به عزت و احترامم، به انسانیت درونم کمک میکند انجام دهم و در اختیار دیگران بگذارم. 
پاسخ
#14
Exclamationبا نام یاد خدا مرتضی هستم معتاد اول اینو بگم حالم خیلی بد چون لغزش کردم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#15
(۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۳ عصر)admin.a نوشته است: سوال 38 : ایا کاری هست که من در گذشته به انجام ان تمایل نداشتم اما اکنون این تمایل را پیدا کرده ام ؟ ان کار چیست ؟
سلام خدمت همدردانم در گذشته حتی دوران مصرف من میل به انجام خیلی کارها راداشتم مثل درست زندگی کردن ،هدفمند زندگی کردن ،برنامه ریزی داشتن ،ارتباطات صحیح و سالم ،مصرف نکردن مواد و....گاهی در رویا و خیالم تصور میکردم همه این اتفاقات خوب برام افتاده ولی نامیدی ،عدم اعتماد بنفس،نداشتن ایمان و اگاهی نسبت به خداوند ،ناتوانی و عجز خودم و عدم شناخت خودم  باعث میشد که من هیچ وقت تمایلم را عملی نکنم  و لی با اشنا شدن با برنامه و شناخت خودم و بیماری و داشتن ابزار های برنامه توانستم علاوه بر تمایل به انجام کارهایی که زمانی فقط در خیال و رویایم بود عملکرد انها را در زندگی داشته باشم و با تکیه به نیروی برترم امید دارم که میتوانم هر انچه را که لازمه بهبودی ام است رو در زندگی بدون ترس داشته باشم و انجام دهم ..گاهی ترسها و نیازها مانع میشوند که با شناسایی و اگاهی و داشتن حایگزین سالم تمایل به تسلیم انها هم در درونمون شکل میگیره   :heart:
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#16
(۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۳ عصر)admin.a نوشته است: سوال 38 : ایا کاری هست که من در گذشته به انجام ان تمایل نداشتم اما اکنون این تمایل را پیدا کرده ام ؟ ان کار چیست ؟
کارکردن قدم ها
خواندن نشریات
مشارکت در شبکه های مجازی به خاطر نبود جلسات فیزیکی به دلیل بیماری کرونا
بخشیدن
کنار گذاشتن رنجش
اعتماد به نیروی برتر
مشورت کردن
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10
#17
سلام داریوش معتاد
من تمایل به پاک زندگی کردن نداشتم اما امروز دارم.من تمایل به کار کرد قدم ها نداشتم اما امروزه دارم و زندگی بر اساس اصول انجمن برایم ترسناک بود اما امروز برایم شیرین است و تمایل به انجام آن دارم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد
#18
سوال 38 : ایا کاری هست که من در گذشته به انجام ان تمایل نداشتم اما اکنون این تمایل را پیدا کرده ام ؟ ان کار چیست ؟(قدم۲)
بله،درگذشته هرآنچه راهم که میدونستم درسته و کارایی داره باز هم 
' تمایل ' به انجام آن رانداشتم ، این مکانیسم عدم تمایل من برای انجام دادن کارهایی که به نفعم تمام میشد و زندگی مرا بهترمیکرد در دست موادمخدروبیماریم بود.
امروزباپیداکردن امیددرزندگیم تمایل دارم آنچه را که در انجمن میشنوم و برای بهبودیم خوبه در زندگیم بکارگیرم.
امروزمن تمایل،به مشورت گرفتن وعملی کردن آن مشورت دارم ، تمایل به درخاست کمک ازخداوندازطریق دعادارم ، تمایل به شنیدن و مشارکت کردن دارم،تمایل به گرفتن راهنمایی دارم، تمایل به ادامه مسیردارم،تمایل به پذیرفتن مسؤلیت دارم، تمایل به بخشیدن و عشق دادن و خدمت بدون چشم داشت، دارم.
امروز'تمایل'دارم هرکاری برای بهبودی خوبه انجام دهم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#19
در گذشته علاقه ای به خدمت کردن نداشتم ، یا از خواندن نشریات طفره می رفتم ، دعا نمی کردم ، و کمتر مشورت می کردم ، سریعا" تصمیم می گرفتم ، اغلب کارهایم را نیمه تمام رها می کردم، اما اکنون تمایل به انجام تمام این کارها را دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#20
بله هست مثل مطالعه شنیدن درست مطالب
پرسیدن ومشورت همراهی باجمع وخودمحوری
نکردن کمک به دیگران
شرکت درکارهای گروهی توجه کردن به
مصالح جمعی قهرنکردن وخیلی چیزهای
دیگه خصوصابرای من نصفه ونیمه رهانکردن
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#21
سلام

-بله
-مشورت کردن چیزی است که در گذشته اثلا نداشتم ولی امروزه می ایم وبا یک نفر در مورد موضوع مورد نظر مشورت می نمایم و خواندن ومطالعه کردن نیز همین گونه ویا یادگیری  یکی از چیزهایی بود که من نداشتم و امروزه من آموزش پذیر هستم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#22
بله مثل اقرارکردن ازخودم خوب گوش دادن به اتمام رساندن ونیمه رهانکردن کارهایم مطالعه داشتن سحرخیزی مسیولیت وتعهدپذیری حضوردرجمعهاوخانواده صحبت ودوستی باافرادخانه سرکاررفتن مرتب خدمت گرفتن خوش قولی رازداری و...
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان