امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال اول 55 : اكنون كه مجبور نيستم روي اعتيادم سرپوش بگذارم، آيا توجه كردهام كه ديگر
#1
سوال اول 55 : اكنون كه مجبور نيستم روي اعتيادم سرپوش بگذارم، آيا توجه كردهام كه ديگر نيازي ندارم مثل گذشته

دروغ بگويم؟ آيا به خاطر اين رهايي و آزادي سپاسگزار هستم؟ با چه روشهايي در بهبوديم شروع به
داشتن صداقت كرده ام؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر14 ، Reza.z1362 ، ناظر۳
#2
این سوال در مورد صداقت با دیگران است.
من اگر با خودم صادق باشم از درون بهبود پیدا می کنم و برآیند این اتفاق تغییر در زندگی بیرونی من و صداقت با دیگران است .

رهایی و آزادی به خاطر عدم نیاز به زدن ماسک و فریب دادن دیگران و نداشتن چیزی برای مخفی کردن باعث می شود با ارامش بیشتری زندگی کنم .
من به خاطر این موهبت با تمرین روزانه صداقت،( مشارکت صادقانه ، زنگ زدن به راهنما ، تراز گرفتن ) خدا را شکر می کنم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، ناظر2 ، ناظر9 ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#3
قسمت اول : بله دیگر مجبور به ناصادقی نیستم چون از اعتیاد فعال رهایی پیدا کرده ام و اجبار در درون من نیست
قسمت دوم : بله گاهی به صورت کلامی و گاهی با خدماتم سعی کرده ام که سپاس گذاری کنم
قسمت سوم : با یان روش ها شروع به تمرین صداقت کرده ام : اقرار به وسوسه ها و رسوا کردن بیماریم
مشارکت کردن اقرار نزد راهنما در تماس دائم بودن  با واقعیت بیماری مرتب رفتن به جلسات دست از توجیه و بهانه برداشتن فرو ریختن سیستم انکار در درون خودم -
پیام سوال : معتادان گمنام اخرین جایگاه من است و من در این انجمن به ازادی رسیدم و به خاطر این ازادی سپاس گذارم و دیگر پیش هیچ کس لازم نیست ماسک بزنم و دروغ بگویم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#4
بلی.
بلی.
کارکرد قدم بیشترین تاثیر را در عمیق‌تر کردن صداقتم داشته است.
شرکت در جلسات ،همنشینی با یاران بهبود یافته‌ و زندگی به روال برنامه و رعایت اصول برنامه.

دیگر مرتکب کاری نمی شوم که در آن سعی کنم ناصادقی کنم حتی با نقاب صداقت یا خود فریبی یا دیگر فریبی.
 به هیچ قیمتی حاضر نیستم با نا‌صادقی این آرامش درونی و الهی که حاکم شده را در وجودم از بین ببرم.
 الان دیگه صداقت عضوی از وجودم می باشد ،اصلا دلم نمیخواد به هیچ قیمتی لطمه بخورد.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#5
دروغ گفتن,توجیه آوردن ,گمنامی شکستن,نداشتن رابطه با راهنما,
زمانی که بیماریم راپشت خدمتم مخفی میکنم,زمانیکه بیماریم را پشت کارم مخفی میکنم,ازاسم راهنمایم برای سرپوش گذاشتن برای استفاده کردن ازبیماریم استفاده میکنم,موقعی که میترسم چیزی را ازدست بدهم,یاچیزی را بدست نیاورم,سرپوش میگذارم,
باجنس مخالف وخودفریبی
چه موقعی دروغ میگویم؟
موقعی که میخواهم خودم را تحمیل کنم
موقعی که میخواهم دنبال تاییدباشم
موقعی که میخواهم تکروی کنم
به اندازه ای که بیماری فعال باشددروغ میگویم.
موقعی که میخواهم خودم راخوب جلوه دهم برای استفاده کردن ازنواقصم,چون صداقت یک اصل است ,پس مطمئنم جواب میدهد.
دروغ گفتن نشانه سرپوش گذاشتن است.چون تسلیم عمیق نیست ودرفرآیندبهبودی قرارنگرفته ام.
ارزش خودم راپیدانکرده ام ودروغ میگویم.
برای سپاسگزاری بایدبرعکس مواردبالا را انجام بدهم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر14 ، Reza.z1362
#6
بله. سپاسگزار این رهایی و آزادی هستم.
یکی از دلایل لغزشم ناسپاسی از رهایی و آزادی حاصل از عشقی که دوستان بهبودی به من ابراز داشتند بود.

عوامل ناسپاسی، بی تفاوتی و بی حوصلگی نسبت به اصول و ناصادقی و خودفریبی من بود که فراموش کردم از کجا اومدم و چه رسالتی دارم...

امروز سعی میکنم صداقت رو در عمل تمرین کنم (رعایت بایدها و  نبایدها)
با پرهیز از مصرف در بار اول
حضور فعال در جلسات
بکارگیری اصول قدمها در زندگی
ارتباط با دوستان در حال بهبودی و راهنما
دعا و مراقبه
و با کمک به دیگران
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#7
بله - لحظه ای که مواد مصرف نمی کنیم نیازی نداریم روی خبری سر پوش بگذاریم و دروغ بگویم و چون صداقت اعتماد اعتبار شخصیت خود را از دست داده بودن دنبال شخصیت تازه بودم که ان را با دروغ برای خودم دست و پا کنم خداوند را شاکرم و لحظات تلخ را با زندگی پر انرژی بر نشات امروز مقایسه نمی کنم .همین برسی حاکی از رضایت و سپاس گذاری از خداوند است

روشنی بین قداصت زمانی اقاز می شود که بدانم تمام پنهان کاری گذشته مرا به بحران ها کشاند وقتی صداقت پیدا می کنم شانس پیشتری برای رسیدن به ارامش خواهم داشت .
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر2 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#8
وقتی شرایط امروزم را با گذشته خودم مقایسه میکنم حس سپاسگزاری عمیقی بهم دست میده چرا که امروز دوستان من دوستان بهبودی هستند اهدافم اهداف خیرخواهانه هستش و در سراشیبی خود نابودی و.دیگر نابودی نیستم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#9
با سلام....
اگر بیماریم را مخفی نکنم مجبور نیستم مثلا بخاطر یه دروغ ده تا دروغ دیگر بگم یا اگر اشتباهی کردم مجبور نیستم هزار جور توجیح و بهانه درست کنم بخاطر یه اشتباه.با رعایت اصل صداقت تمامیت خود را میپذیرم و دیگر دست و پا نمیزنم.اصل صداقت میگوید تسلیم شو تا رها شوی و رهایی همیشه به معنی درد کشیدن نیست بلکه پذیرش آنچه که واقعیت من است باعث رهایی ام خواهد شد پذیرش آنچه که در لحظه پیش پیش میاید و نجنگیدن با آن باعث رهایی من میشود.وقتی حد و حدودم را تواناییها و ضعفها میپذیرم با خودم در صلحم و این صلح باعث تلاش ، حرکت ، صبر ، شکیبایی و پذیرش میشود روزگارم بهتر پیش میرود.
اقرار به نیَتها و تمرین صداقت خیلی بهتر و راحت تر از این است که برای اشتباهاتم دلیل و سند و مدرک جور کنم.
ما هر وقت که حالمان خوب است شکرگزاریم و وقتی اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم کمتر درد میکشیم و این همان حالت روحانیت است.
من از طریق....نجنگیدن با اتفاقات بد-مشارکت صادقانه-اقرار به خطاها همانگونه که بود-سعی و تلاش برای NA-راهنما گرفتن و راهنما شدن-مطالعه نشریات-اقرار جلوی آینه-توجه به تازه واردین-درآمد سالم-رحم و انصاف-کمک به دیگران..... تمرین صداقت و تمرین شکرگزاری میکنم.
در کل امروز شاید هنوز آنچیزی که NA میخواهد نشده ام اما آنچیزیکه قبلا بودم هم نیستم و بابت این رهایی خداوند را شاکرم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر14 ، Reza.z1362
#10
با سلام

1 - اعتیادبرابراست باهمه بیماری های من ومن مجبور بودم به خاطر اعتیاد فعال ابزارهای فراوانی رابه صورت غلط دردست بگیرم که اولین ومهمترین آن ناصادقی ودروغ گویی من بود وامروز به دلیل عدم اجبار درمصرف وتهیه نیاز به خسارت زدن ویا دروغ گفتن وانکار ندارم ، من امروز نیاز ندارم که با صرف انرژی فراون پنهان کاری کنم .
2 – بله با حضورم در جلسات وبا مشارکت خود سپاسگزاریم را ازاین رهایی اعلام میکنم وهمچنین با انجام دادن اصول این برنامه وگرفتن راهنماو حمایت یک تازه وارد دوست دارم یک فرد سپاسگزار باشم .
[b]3 – بامشارکت واقرار به عجز وغیر قابل اداره بودن زندگی ، با رعایت هفت فاکتور بهبودی ، حضوردرجلسات بهبودی وقدم ،بااعلام پاکی ونام خودپس از پسوند معتاد  Heart
[/b]
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر14 ، Reza.z1362
#11
سلام
من اعتیاد دارم.و انکار اعتیاد باعث شده بود که نتوانم زندگی را درست انجام بدهم.حال نیاز به پنهان کاری ندارم و از این که می توانم زندگی را به همان سبک دیگران و مانند باقی جامعه انجام بدهم سپاسگذارم و دیگر نگران حرف مردم هم نیستم.من این نعمت را با دیگران به اشتراک می گذارم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، عبدالرحیم_بوشهر ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#12
-قسمت اول : ریشه بیماری من چه در مصرف مواد چه در مصرف نواقص ناصداقتی است و اکنون که به بیماری ام اقرار کرده ام و عجز خودم را پذیرفته ام بله دیگر نیازی به دروغ پردازی مانند گذشته ندارم و از این بابت بسیار شاکر و سپاسگزار هستم، اما در برخی موارد که در انکار و مصرف نواقص می روم باز ناصداقتی خود به خود ظاهر می شود مانند مصرف نواقص و این ناصداقتی با عدم اقرار صادقانه در جلسات و در برابر خداوند و راهنما بروز پیدا می کند مانند عدم تسلیم در تغییر ندادن دیگران و شرایط، استفاده از نواقصی مثل تایید طلبی ، پر خوری، جنس مخالف و لذت جویی ، خود خواهی و اینکه همه چیز و همه کس باید بر وفق مراد من باشند
-قسمت دوم :  من در بهبودیم صداقت را در جلسات با مشارکت صادقانه و اقرار به عجز و ناتوانیکردن ، در دعا کردن با نیروی برتر و درخواست کمک خواستن ، با تراز قدم ده و ارزیابی روزانه خودم ، و مشارکت با راهنما و دوستان بهبودی ، و در انجام  قدم ها تمرین می کنم ، یا در انجام خدمات تمرین می کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط عبدالرحیم_بوشهر ، حـمـیـد ، ناظر14 ، Reza.z1362
#13
بله بخوبی متوجه شده ام وبرای شکرگزاری درستداستفاده کردن ازداشته هاوپاکی خدمت درجلسات ب تازه واردین انتقال قدم خدمات ساختاری وگروهی شرکت درکمیته های فرعی خوش رویی تکراروتمرین اصول روحانی و......بهترین راه شکرگزاری ازهرچیزاستفاده درست وبجاازهمان چیزاست
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، حـمـیـد ، ناظر10 ، اریا،ب ، ناظر9 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#14
سلام

اعتیاد به دلیل مساله جامعه شناسی از دیدگاه جامعه مورد پسند نبود وبه همین دلیل برای استفاده باید دروغ وکم کاری واز بین بردن حقوق دیگران را ایجاد می کرد.وقتی این انجمن را جایگزین کردم احساس آزادی می کردم دیگر نیاز به پنهان کردن چهره ام نبود.دیگر نیاز به دروغ گفتن بابت مواد مخدر نبود ومن می توانستم آزادانه در جامعه رفت و آمد نمایم واز زندگی لذت ببرم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر20 ، ناظر14 ، Reza.z1362
#15
سوال 55 ـ اكنون كه مجبور نيستم روي اعتيادم سرپوش بگذارم ، آيا توجه كرده ام كه ديگر نيازي ندارم مثل گذشته دروغ بگويم ؟ آيا به خاطر اين رهايي و آزادي سپاسگزار هستم ؟ با چه روشهايي در بهبوديم شروع به داشتن صداقت كرده ام ؟
 
بله ـ سرپوش گذاشتن یا همان دروغ گفتن یا اقرار نکردن مرا دوباره در چرخه یک وسوسه برای تکرار اشتباه بدون در نظر گرفتن عاقبت کار گرفتار خواهد کرد و اجبار ، تکرار و خودمحوری شروع شده و شکست ها یکی پس از دیگری برایم دوباره اتفاق خواهد افتاد .
وقتی پس از مدت های مدیدی بدون در نظر گرفتن قضاوت ها پا روی ترس هایم گذاشته و توانستم اقرار کنم ،  با این عمل اولین و مهمترین قدم را برای درخواست کمک انجام دادم و این اقدام راه کمک گرفتن یا کمک شدن به من را باز کرد .
روزانه هم بصورت شکرگزاری کلامی  و هم بصورت رفتاری یعنی کمک کردن به همدرد یا مسئولیت پذیری در خانواده یا محل کار مشارکت کردن در جلسات ، خدمت در انجمن و مهترین آنها عمل کردن به یادگرفته هایم در حال سپاسگراری هستم و برای من شروع روش های بهبودیم خروج از انکار و قبول واقعیت های خودم و زندگیم میباشد .
و در آخر مفهوم صداقت برای من این روزها به تعادل رساندن افکار ، رفتار و کردارم می باشد که لازمه اش کمک خواستن از نیروی های برتر که برایم در دسترس می باشند است ( جلسه ، راهنما ، اعضاء با تجربه با بهبودی نمایان ، اصول روحانی ، نشریات )  که در نهایت یعنی همان کمک خواستن از خداوند . 

HH
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر14 ، Reza.z1362 ، ناظر۳ ، حـمـیـد
#16
بله من فقط برای امروزهرگزمجددامجبوربه مصرف نیستم
بنظرمن اگه یک معتادبتونه یروزازاصول برنامه
واقراروتوپ ویاروزمین بازی درامان باشه
وازوسوسهاش حرف بزنه وسرپوش روی اونا
نزاره میتونه پاک بمونه ومن بخاطراین 
ازادی ورهایی همیشه سپاسگزارم
وبرای این سپاسگزاری هم خدمت میکنم وهم
ازپاکیم درست استفاده میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، اریا،ب ، ناظر9 ، ناظر14 ، Reza.z1362 ، ناظر۳ ، حـمـیـد
#17
سوال اول 55 : اكنون كه مجبور نيستم روي اعتيادم سرپوش بگذارم، آيا توجه كردهام كه ديگر نيازي ندارم مثل گذشته دروغ بگويم؟ آيا به خاطر اين رهايي و آزادي سپاسگزار هستم؟ با چه روشهايي در بهبوديم شروع به داشتن صداقت كرده ام؟(قدم۱)
بله، و ازصمیم قلبم خوشحالم که متحمل تجربه مجدد درد دروغ گفتن و تاوان پس دادن های بی اساس نیستم.
صداقت با دروغ نگفتن شروع میشود اما به آن خاتمه نمیابد.صداقت با خود و دیگران پایه و اساس بهبودی است.من امروز سعی میکنم در مشارکتم فرافکنی نکنم ، غلو نکنم ، وانمود به چیزی که نیستم نکنم ، احساسات واقعیم را بگم ، از خودم بگم ، دیگه فرار رو به جلو نکنم و انگشتم به سمت دیگران نباشد ، سعی میکنم تا جایی که امکان داشته باشه و به خودم و کسی خسارت نزنه همیشه واقعیت خودم را بگم و آدرس دقیق به خانواده و اطرافیانم بدم ، در مساعل پیچیده امروز مشورت بگیرم که با گرفتن راه حل  مجبور به دروغ گفتن نشم ، ...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، ناظر۱۶ ، Reza.z1362 ، ناظر۳ ، حـمـیـد
#18
  سلام

آزادی وحق انتخاب چیزیست که من در قطع مصرف مواد مخدر پیدا کرده.دیگر نیاز ندارم با دروغ زندگی نمایم ودیگر نمی خواهد من به خودم دروغ بگویم من آزاد هستم...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر20 ، ناظر14 ، ناظر۱۶ ، Reza.z1362 ، ناظر۳ ، حـمـیـد
#19
بله هرلحظه وهرثانیه چ زبانی چ عملی مثل خدمت کردن اعانه سنت هفتم شرکت درجلسات مشارکت ازامیدتجربه دادن وهرکاری که بتونموبراشکرگزاری انجام دادم وسعی درصداقت داشتم نمیگم دروغ نگفتم ولی برای پول وموادحدالعقل سالهاست دروغ نگفتم واین صداقتوروزانه تمرین میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، اریا،ب ، ناظر14 ، ناظر۱۶ ، Reza.z1362 ، ناظر۳ ، حـمـیـد
#20
بله سپاسگزارم اقراربهترین ومهمترین ابزاربرای رهایی ازنقشه کشی ووسوسه های ذهنیست وخدمت بهترین نوع شکرگزاری
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر14 ، ناظر۱۶ ، ناظر۴ ، Reza.z1362 ، ناظر۳ ، حـمـیـد
#21
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۱۸ عصر)admin.a نوشته است: سوال اول 55 : اكنون كه مجبور نيستم روي اعتيادم سرپوش بگذارم، آيا توجه كردهام كه ديگر نيازي ندارم مثل گذشته

دروغ بگويم؟ آيا به خاطر اين رهايي و آزادي سپاسگزار هستم؟ با چه روشهايي در بهبوديم شروع به
داشتن صداقت كرده ام؟
بله در گذشته بخاطر اینکه اطرافیان از کارهایی که میکنم مطلع نشوند ومورد نصیحت وقضاوت قرار نگیرم مخفی کاری میکردم وفکر میکردم کارهای من به دیگران ربطی ندارد وهمیشه از قبول مسئولیت کارهایم امتناع کرده و همه چیز را انکار میکردم  . بهانه های بی مورد نسبت به رفتار و گفتار شان میگرفتم و با قصه سرایی ودروغ عملکردم را توجیه میکردم  برای خودم میدان جنگی بزرگ ساخته بودم که همه در یک طرف آن و من  یکه و تنها در این طرف بودم وهمیشه احساسات بد و ناخوشایند داشتم  و هر روز بدتر و بدتر و بدتر و وسیع تر میشد .  از لحظه ای که تصمیم گرفتم مسئولیت رفتارم را بپذیرم و اقرار کردم اعتیاد دارم ومصرف مواد کنترل همه چیز را از من گرفت واختیار و اراده ام را از دست دادم متوجه شدم از میدان جنگی که برای خودم ساخته بودم اثری نیست  وتمام انها مانند دوست در کنارم هستند و به من کمک میکنند و نیازی به دروغ گفتن ندارم  برای انکار کردن تلاش نمیکنم                                     با رها شدن از این حالتها وقرار نگرفتن در چنین شرایطی آرامشی بی نظیر در زندگی به دست آوردم با صداقت وانتخاب راه درست دستاوردی دارم که در گذشته با تلاش بی وقفه و مصرف مواد در جستجویش بودم  و سپاسگذار نیروی برتر و دوستانم هستم  سعی میکنم در تمام کارها و هر لحظه با گفتن احساس و حال و هوای خودم وشرایط و افکاری  که همراهیم میکنند از قدرتشان کم کنم و از راهنمایی و کمک اطرافیانم استفاده کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۴ ، ناظر۳ ، ناظر14 ، ناظر9 ، ناظر۱۶ ، حـمـیـد ، ناظر20


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان