۱۳۹۹/۵/۴، ۰۹:۳۴ صبح
ترس اگر بر اساس آگاهی باشد حصار امنی بوجود می آورد.?
من به واسطه ترس می خواهم حقارت هایم را دیگران نبینند و ترسها را هر چقدر بیشتر نگهدارم (مثل رنجش)بزرگتر میشوند.?
توضیح اینکه?نگاه کردن،به نواقص درونی برمیگردند??
(مثل روبرو شدن با واقعیت های خودمان)
و افشاء شدن به رازها بر میگردد
(مثل رازهایی که ما نسبت به دیگران یا دیگران نسبت به ما دارند)...?
حالا??
از افشاء و برملاء شدن نواقص و رازهای درونی--افشاء شدن خلاف ها و قانون گریزی های که داشتم--از اطلاع و آگاهی پیدا کردن دیگران از واقعیت های زندگی و فهمیدن گذشته ام?
سوءاستفاده های که داشته ام--دوستی با جنس مخالف و روابط نامشروع و خلاف عرفی که داشته ام?
دزدی ها ، دروغ ها ، تهمت ها و کلا کارهای زشت و خلاف عرف و قانون--شهادت های دروغی که داده ام--آسیب های که زده ام میترسم?
چون اینها خلاف ارزش ، اصول و خلاف عرف اجتماعی بوده اند که در آن زندگی میکنم.✌️
و اینکه فکر میکنم که اگر دیگران اینها را بفهمند چه قضاوتی در مورد من میکنند و دیگر من نمیتوانم سر بلند کنم و به آنها نگاه و در میان آنها زندگی کنم?
چون فکر میکنم با این وجود باید همیشه احساس گناه و خجالت بکنم..?
بنابراین باید از ترس هایم تراز
بگیرم و ریشه ی آنهاراپیدا کنم و
بپذیرم و اقرار ومشورت کنم تا
از شر افکار واحساسات بد ،
رهایی پیداکنم
من به واسطه ترس می خواهم حقارت هایم را دیگران نبینند و ترسها را هر چقدر بیشتر نگهدارم (مثل رنجش)بزرگتر میشوند.?
توضیح اینکه?نگاه کردن،به نواقص درونی برمیگردند??
(مثل روبرو شدن با واقعیت های خودمان)
و افشاء شدن به رازها بر میگردد
(مثل رازهایی که ما نسبت به دیگران یا دیگران نسبت به ما دارند)...?
حالا??
از افشاء و برملاء شدن نواقص و رازهای درونی--افشاء شدن خلاف ها و قانون گریزی های که داشتم--از اطلاع و آگاهی پیدا کردن دیگران از واقعیت های زندگی و فهمیدن گذشته ام?
سوءاستفاده های که داشته ام--دوستی با جنس مخالف و روابط نامشروع و خلاف عرفی که داشته ام?
دزدی ها ، دروغ ها ، تهمت ها و کلا کارهای زشت و خلاف عرف و قانون--شهادت های دروغی که داده ام--آسیب های که زده ام میترسم?
چون اینها خلاف ارزش ، اصول و خلاف عرف اجتماعی بوده اند که در آن زندگی میکنم.✌️
و اینکه فکر میکنم که اگر دیگران اینها را بفهمند چه قضاوتی در مورد من میکنند و دیگر من نمیتوانم سر بلند کنم و به آنها نگاه و در میان آنها زندگی کنم?
چون فکر میکنم با این وجود باید همیشه احساس گناه و خجالت بکنم..?
بنابراین باید از ترس هایم تراز
بگیرم و ریشه ی آنهاراپیدا کنم و
بپذیرم و اقرار ومشورت کنم تا
از شر افکار واحساسات بد ،
رهایی پیداکنم
