۱۳۹۹/۵/۲، ۰۷:۵۸ عصر
به بلوغ روحانی نرسیده بودم و با توهم بهبودی نقاب پرهیزگاری بر چهره داشتم که دوستان با عشق انجمن به من اعتماد کردند و برای رابط بین گروه رای دادند و هر زمان در جلسات اداری به نحوه حضورم و عدم مسئولیت پذیری ام اعتراض میکردند توهین تلقی میکردم و در مقابل معترضین جبهه میگرفتم
نتیجه رنجیدن از اعضا و جلسات و بدنبال آن عدم حضور و قطع ارتباط و کنار نیامدن با زندگی طبق اصول قدمها و لغزش...
اعتراض همسرم به نحوه زندگیم
اعتراض مشتری به نوع کاسبی و ...
اعتراض دوستانم در جلسات بهبودی به حرافی و ....
دوستانی که در مسیر رشد هستند با این اعتراضات رشد میکنند و به بیداری میرسند
چون من در رکود بودم و از واقعیات فاصله گرفته بودم بیشتر به قعر فرو میرفتم و دچار غفلت روحانی شدم.
نتیجه رنجیدن از اعضا و جلسات و بدنبال آن عدم حضور و قطع ارتباط و کنار نیامدن با زندگی طبق اصول قدمها و لغزش...
اعتراض همسرم به نحوه زندگیم
اعتراض مشتری به نوع کاسبی و ...
اعتراض دوستانم در جلسات بهبودی به حرافی و ....
دوستانی که در مسیر رشد هستند با این اعتراضات رشد میکنند و به بیداری میرسند
چون من در رکود بودم و از واقعیات فاصله گرفته بودم بیشتر به قعر فرو میرفتم و دچار غفلت روحانی شدم.