امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 1 : ایا به هیچ شکلی در کارکرد قدم هشتم مردد هستیم چرا ؟
#1
 تردیدها 



 سوال 1 : ایا به هیچ شکلی در کارکرد قدم هشتم مردد هستیم چرا ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، admin ، ssaeedg
#2
بله مردد هستم چون فکرمیکنم حالا که دارم اسیب هارو مینویسم فردا هم باید برم معذرت خواهی وجبران خسارت.یا اینکه ترس دارم نتونم جبران کنم یا اینکه دردهای زیادی متحمل بشم .یااینکه فکرمیکنم بیش از حد دارم افراط میکنم بسه دیگه نمیخاد اینقدر سخت گیری کنم وهمش خسارت وعجز نشون خودم بدم میترسم نکنه اگر نوشتم نتونم دیگه خسارت بزنم ودرد نکشم چون اگاه میشم یانتونم دیگه خسارت نزنم یا ازاینکه اینکه بخام حساب کتاب رفتارهامو درست کنم ناراحتم فکر کنم نفس راضی نیست از اینکه خودموفراموش کنم ویا تاثیر رفتارهامواز دید وسیع تری ببینم میترسم نتونم درد دیدن این همه خسارت رو تحمل کنم یا اینکه مردد وناراضیم چون میگم من که خسارت نزدم دیگران هم زدن چرا اونها از من جبران خسارت نمیکنند یا قصد جبران ندارند چرامن باید اگاه بشم وخسارت نزنم ترس از اینکه نتونم همه خسارت هارو جبران کنم خجالت وغرورهم باعث شده مردد بشم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، admin.a ، s.s ، ناظر9 ، admin ، عباس23 ، فریبرز۶۵
#3
بله ترس از جبران خسارت توجیه می کنم من که دیگر اسیبی به کسی نمی رسانم و همه چیز خوب است - - همین که مواد نمی زنم کلی کار کرده ام بیش از حد خود را تنبیه کرده ام و نیاز به این همه سخت گیری نیست توان مالی ندارم تا جبران خسارت کنم غرورم اجازه نمی دهد و چشم در چشم سخت است
پیام سوال : ابتدای قدم هشتم لازم است عواملی که ما را برای انجام این قدم سست می کند شناساسیی و از سر راه برداریم
افکاری شبیه به اینکه من هنوز توانایی و امادگی ندارم هنوز وقتش نشده و مسائلی که ما را مردد می کند ....اما باید بدانم من فقط لازم است لیستی تهیه کنم و تمایل پیدا کنم فقط و فقط همین پس به اینده و عواقب ان فکر نمی کنم و از همه مهمتر یادم باشد ایمان به فرایند بهبودی و ایمان به خداوند من را کمک کرده کارهای سخت و ناشندنی بسیاری که در راس ان قطع مصرف مواد است را انجام داده ام و نیاز دارم راجب این موضوع و تردیدها مشارکت کنم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، ناظر9 ، admin ، ssaeedg ، عباس23 ، فریبرز۶۵
#4
از اینکه باز هم به گذشته نگاه کنم مردد هستم بازهم ترس ونگرانی از دست بردن به درونیاتم وزیرو شدنه احساساتم سد راه من است مرا یاد قدم چهار ودردهایکه کشیدم میندازد اما در قدم هشت مثل قدمهای دیگر نیروی وجود دارد که من تجربه کردم واین تجربه ودانش امروزم باعث میشود که من به منافه تراز نامه ای که در قدم چهار داشتم فکر کنم واین باعث میشود که من هر بار بهتر وبا شهامت بیشتر این قدم را کار کنم..
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin.a ، ناظر11 ، ناظر9 ، admin ، ssaeedg ، فریبرز۶۵ ، فریبرز۶۵
#5
من هنوزم بعد از ۲ دفعه کار کردن قدمها  مردد هستم و هستند اسامی که ننوشتم و خودم تشخیص دادم که باعث خسارت بیشتره , جبرا خسارت کردن از اونها . شاید توجیهی است که میارم . اما هنوزم نمیخوام که واسش قدمی بردارم . از بس شرایطش برام خاصه . هر چند که میدونم نیروی برتر کنارمه اگه شروع کنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر11 ، admin ، حـمـیـد ، ssaeedg ، فریبرز۶۵
#6
آنچه  مهم است باورها و عملکرد من
است  که  خودش را در قالب رفتارهای
من نشان می دهد.

بعضی ترسها و‌ موانع  باعث می شوند که من کمتر‌ حرکتی را برای جبران خسارتهای گذشته ام انجام دهم .

باورهای غلط  وعدم
آگاهی بر روی کارکرد این قدم تاثیر
گذاشته است و من مکررا نوشتن لیست
این قدم را به تعویق می اندازم  و دلیلش این است که هنوز درمورد تاثیرات کارکرد این  قدم دربهبودی خود آگاهی ندارم .

واقعیت این است که انجام این قدم یک فرایند و یک فرایند جدید در دل یک فرایند دیگراست وبه رشد روحانی من کمک می کند .

کمکم می کند تا حس همسانی و یکسانی را ازطریق خارج شدن از احساس گناه و خجالت تجربه کنم  وقبل
از اینکه دیگران بخواهند  به حسابم برسند ، خودم  به حسابم رسیدگی کنم 
و باورهای غلط را از روی دوشم برداشته واجازه دهم که اراده خداوند در زندگیم جاری شود .

چیزهایی که تردید ها را به وجود می آورند ، ترسهای من هستند .
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، حـمـیـد ، ناظر9 ، فریبرز۶۵
#7
قدم هشتم آغاز فرآیندی است که به ما اجازه می دهد تا خود را با دیگران مساوی کنیم . بجای احساس گناه و خجالت ، و بجای احساس این که همیشه از دیگران کمتر هستیم ، قادر خواهیم بود که در چشم دیگران نگاه کنیم .

دیگر نیاز نیست که از کسی اجتناب کنیم . دیگر لازم نیست از این بترسیم که به خاطر اهمال یا غفلت در انجام مسئولیتی ، ممکن است که گیر بیفتیم یا تنبیه شویم . ما آزاد خواهیم شد.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، admin ، حـمـیـد ، عباس23 ، ناظر9 ، فریبرز۶۵
#8
تریدبه علت ترسهامون هست ازروبروشدن باتجربیاتمون روبروشدن باحوادث ناخوشایندتوجیهاتی می اوریم که دلیلرموحهی نیست عدم شناخت نسبت به بیماریمون واینکه نمیدونیم این قدم باما چ می کند
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9 ، فریبرز۶۵
#9
هرکاری راوقتی اگاهی نداری می خواهی انجام بدهی ترس به سراغ من می اید که اتفاقی می خواهد بیفتدوهمیشه منتظراتفاق بدهستم ولی وقتی مشورت می گیرم وبه اگاهی میرسم وترس راکنارمیگذارم وازخداوندکه همیشه کنارمن هست کمک میگیرم وکارخودراانجام میدهم
پاسخ
 سپاس شده توسط عباس23 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، فریبرز۶۵
#10
سلام
یکی از اشکالات من در حین انجمن همین است که جلوتر از قدم ها و اجرای آن را فکر می کنم و در مورد خودم سخت گیر هستم و احساس گناه نمی گذارد که من بتوانم به راحتی فقط لیست کنم و کاری به جبران نداشته باشم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#11
مرددبودن یعنی اینکه دو دل باشم یعنی شک وتردید داشته باشم یعنی اینکه اعتمادواطمینان نداشته باشم یعنی اینکه امکان کارنکردن این قدم برایم وجودداشته باشد،یادمان باشد انجمن ما 12قدمی است وانجام ندادن این قدم بهبودیمان را متوقف وزندگیمان راحتما به خطر می اندازد.
قدم 8شایدنامش باعث ترس من بشود چون ممکن است شهامت صادق بودن را نداشته باشم ترس روبروشدن باخودواقعی ام راداشته باشم یابترسم ازاینکه واردمسیری ناشناخته بشوم ترس ازمرورخاطرات ناشناخته داشته باشم ازگندکاریهایی که باخبرنبودم که باکارکردن این قدم ازآنهاآگاه بشوم ترس ازکنترل وقضاوت وسرزنش دیگران خصوصا عوض شدن دیدراهنمایم نسبت بمن،ترس ازاینکه ببینم چقدرخسارت زده ام وشایدنتوانم آنهاراجبران کنم ویاازروبرو شدن بااعمال ورفتارگذشته ام شرمنده شوم ویااینکه چگونه باکسانی که به آنهاخسارت زده ام رودرروشوم.
بایدمراقب باشیم گاهی اوقات مسایل ساده وپیش پاافتاده ازنظرما،وترس های بی موردی که داریم سد راه شفافیت ترازنامه قدم هشتم میشود،گاهی اوقات فکراینکه دیگران هم بمن خسارت زده اند. ممکن است جلوی نوشتنم رابگیرد.
مهم واساسی دراین قدم نوشتن است ونبایدبه قدم 9 وجبران خسارتهافکرکرد مادرقدم8باکمک گرفتن از خداوند فقط لیست خساراتی راکه به خودمان ودیگران واردکرده ایم رامینویسیم البته بدون هرگونه پیش داوری.
قدم8فقط نوشتن ولیست کردن صدماتی است که درطول زندگی زده ایم وهمین نوشتن باعث قبول خطاهاوخساراتی که زده ایم میشودومارابانوع خساراتی که زده ایم وزیربناوچگونگی آن آشنامیسازد. قدم8مارابرای خسارت نزدن وخسارت ندیدن آماده میکند.
پس من به هیچ عنوان تردیدی درکارکردن قدم هشتم ندارم.
من بایدسهم واقدام وعمل خودم را انجام دهم من درحال خلاصی وجبران خسارت ازاعمال ورفتارهای خودمحورانه خودم هستم .?
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#12
سوال 1 : ایا به هیچ شکلی در کارکرد قدم هشتم مردد هستیم چرا ؟(قدم۸)
ما میخاهیم دیگران را نیز وارد فرایند التیام کنیم .
مردد یا دودل بودن من و شک داشتن من برای شروع این  قدم ، معمولا بخاطر مسؤلیت بهمراه داشتن ،ترس ، پیش داوری ، و روبروشدن من باخسارتهایی که زده ام و جبران  آنها میباشد.  
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9
#13
چون نمیخواهم با خودم روبرو شوم و ازروی آگاهی دارم می نویسم ترس دارم ترس از امنیت مالی دارم خستگی قدمهای قبلی مانع از کارکردن این قدم میشود ترس از قضاوت دارم نگاه صادقانه یعنی اینکه من باید قدم را بردارم و مشکلات و بعضی از مسائل را به عهده راهنما بگذارم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#14
سلام

-در گذشته برای این که ترس داشتم که چگونه باید جبران خسارت نمایم همیشه تردید داشتم اما امروزه با آگاهی از اجرای اصول روحانی وکمک نیرو برتر اعتقاد دارم که باید جبرا نخسارت نمایم تا روح خودم آزاد شود...
پاسخ
#15
بله گاهی این حالت برام بوجودمیاددلیلشم
اینه که تمام خسارتهایی که زدم یادم نیست
واوناییم که یادمن خیلی زیادن شایدنتونم این فرایندو
انجاموبدم ازخیلیاشون رنجش دارم خیلیا
رودیگه نمیشناسم یاازاین شهررفتن یامردن
خیلیاحقشون بوداونام بمن خسارت زدن
بعضیاروعمداخسارت زدم
وایاانرژی پول یاتوان کافی برااین کارودارم
ویااصلاچه لزومی داره این کارو....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#16
تنبلی وبی تفاوتی این روزابرام وجودداره گاهی خودموبادیگران که مرتب خسارت میزنن وبی تفاوت عبورمیکنن مقایسه میکنم اماهمه اینهافقط ی احساسه که ازانکارونواقصم مثل تنبلی سرچشمه میگیرن وبایدروندتکرارقدمهارامتوقف نکنم والاقدمهاکارنمیکنن برام

نوشتن همیشه برام سخته وگاهی فکرمیکنم چندین باراین قدمونوشتم وخیلی جبران خسارتهاباقی مونده تاهم اینجاکافیه گاهیم فکرمیکنم خیلیاارزش نوشتنوندارن ویااین خسارتهاروهمه میزنن ولی بهرحال وباهرترس واحساسی بایداین کارروتمام کنم درجازدن توقف بی تفاوت شدن ونصفه ونیمه عمل کردن ازعوارض اعتیادفعاله وباعث میشه بهبودیم متوقف بشه
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#17
قدم 8 شاید نامش باعث ترس من بشود چون ممکن است شهامت صادق بودن را نداشته باشم ، ترس روبرو شدن با خود واقعی ام را داشته باشم یا بترسم از اینکه وارد مسیری ناشناخته بشوم. ترس از مرور خاطرات ناشناخته داشته باشم از گندکاریهایی که باخبر نبودم که با کارکردن این قدم از آنها آگاه بشوم ترس از کنترل و قضاوت و سرزنش دیگران خصوصا عوض شدن دید راهنمایم نسبت به من، ترس از اینکه ببینم چقدر خسارت زده ام و شاید نتوانم آنها را جبران کنم و یا از روبرو شدن با اعمال و رفتارگذشته ام شرمنده شوم و یا اینکه چگونه باکسانی که به آنهاخسارت زده ام رو در رو شوم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان