امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 1 : چگونه کارکرد هشت قدم قبلی . مرا برای کارکرد قدم نهم اماده کرده است ؟
#1
سوال 1 : چگونه کارکرد هشت قدم قبلی . مرا برای کارکرد قدم نهم اماده کرده است ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ssaeedg
#2
قدم یک معنای ابتدایی و مبهمی از تسلیم را به من ارائه داد و از سر ناچاری پذیرفتم که باید تسلیم باشم(تسلیم ناآگاهانه).
قدم 2 به من نشان داد که یک نیروی برتر از خودم فقط میتواند پاسخگوی رفتارهای ناشی از عدم سلامت عقل باشد و من از پس خودم بر نمی آیم.
در قدم 3 آموختم که من محوریت ندارم و گرداننده جهان کس دیگری است.به من یاد داد سرجایم بنشینم و اندازه های خود را بشناسم و مابقی را به خداوند(مبتنی بر درک خودم) بسپارم......(تصمیم به سپردن)
در قدم 4 به درونگری پرداختم تا ریشه بدبختی های خود را شناسایی کنم و برای اولین بار صداقت و شهامت واقعی را تجربه کردم و نگاهی به رنجشها ، ترسها ، روابط ، احساسات و آنچه در درونم بود باعث شد واقعیت خود را بپذیرم تا از این سیاهی های درونی خلاصی یابم.
در قدم 5 ضمن تمرین اعتماد به معنای واقعی به پالایش درونی پرداختم تا کیفیت های من آشکار شود و با اقرار بتوانم آنها را بیرون بریزم (مهم و ضروری در قدم نه)
در قدم 6 و 7 موجودی از داشته ها و نداشته هایم گرفتم تا نواقصم شناسایی و کمبودهای اخلاقی من مشخص شوند و از خدا برای بر طرف کردنشان یاری طلبیدم و نهایتا در قدم 8 این آمادگی و تمایل را پیدا کردم که سری هم به دنیای بیرون از وجودم بزنم و لیستی از افرادی که به هر نوعی به ایشان خسارت زده ام را تهیه کنم.
قدمها سلسله وار به هم متصلند و برای انجام هر قدم قدم قبلی ضروری و لازم است.اگر خوب دقیق شویم خواهیم دید برای قدم 8 فروتنی قدم 7 یک اصل ضروری و برای قدم 7 ، تمایل قدم 6 و برای کار روی نقص اخلاقی درون نگری و اقرار قدم 4 و 5 ضروری است و نهایتا برای اقدام عملی جهت جبران خسارت در قدم 9 تمامی قدمهای قبلی لازم الاجرا هستند تا ما قابلیت چنین کار بزرگی را کسب کنیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، sepher1877 ، ناظر11 ، ssaeedg ، محمد خدمتگزار ، mosafer8707 ، A.Nasihat
#3
در واقع کار کرد هشت قدم قبلی مرا در مسیر خود شناسی قرار داد و باعث شد بپذیرم انسان کاملی نیستم و برای رهایی از احساس شرم وگناه میبایست خسارتهایی را که به دیگران زده ام را جبران کنم....بنابراین من با کارکرد قدمهای قبلی متوجه شدم برای اینکه بتوانم خود را دوست داشته باشم چاره ای ندارم جز اینکه رابطه سالمی با جامعه انسانی ایجاد کنم به بیانی دیگر یکی از ارکان بهبودی ،بهبودی در روابط است و جبران خسارت یکی از راههایی است که مرا به سمت رعایت این اصول هدایت میکند.....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، حـمـیـد ، A.Nasihat
#4
قدم یک معنای ابتدایی و مبهمی از تسلیم را به من ارائه داد و از سر ناچاری پذیرفتم که باید تسلیم باشم(تسلیم ناآگاهانه)- قدم 2 به من نشان داد که یک نیروی برتر از خودم فقط میتواند پاسخگوی رفتارهای ناشی از عدم سلامت عقل باشد و من از پس خودم بر نمی آیم.- در قدم 3 آموختم که من محوریت ندارم و گرداننده جهان کس دیگری است.به من یاد داد سرجایم بنشینم و اندازه های خود را بشناسم و مابقی را به خداوند(مبتنی بر درک خودم) بسپارم......(تصمیم به سپردن)- در قدم 4 به درونگری پرداختم تا ریشه بدبختی های خود را شناسایی کنم و برای اولین بار صداقت و شهامت واقعی را تجربه کردم و نگاهی به رنجشها ، ترسها ، روابط ، احساسات و آنچه در درونم بود باعث شد واقعیت خود را بپذیرم تا از این سیاهی های درونی خلاصی یابم.- در قدم 5 ضمن تمرین اعتماد به معنای واقعی به پالایش درونی پرداختم تا کیفیت های من آشکار شود و با اقرار بتوانم آنها را بیرون بریزم (مهم و ضروری در قدم نه)- در قدم 6 و 7 موجودی از داشته ها و نداشته هایم گرفتم تا نواقصم شناسایی و کمبودهای اخلاقی من مشخص شوند و از خدا برای بر طرف کردنشان یاری طلبیدم و نهایتا در قدم 8 این آمادگی و تمایل را پیدا کردم که سری هم به دنیای بیرون از وجودم بزنم و لیستی از افرادی که به هر نوعی به ایشان خسارت زده ام را تهیه کنم.
قدمها سلسله وار به هم متصلند و برای انجام هر قدم قدم قبلی ضروری و لازم است.اگر خوب دقیق شویم خواهیم دید برای قدم 8 فروتنی قدم 7 یک اصل ضروری و برای قدم 7 ، تمایل قدم 6 و برای کار روی نقص اخلاقی درون نگری و اقرار قدم 4 و 5 ضروری است و نهایتا برای اقدام عملی جهت جبران خسارت در قدم 9 تمامی قدمهای قبلی لازم الاجرا هستند تا ما قابلیت چنین کار بزرگی را کسب کنیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، ssaeedg ، حـمـیـد ، A.Nasihat
#5
هر یک از قدم‌ها در جایگاه واقعی خود و بنا به نیاز بهبودی قرار گرفته‌اند. با اقرار به ناتوانی‌های خود و پذیرش بیماری، شناخت بهتری از بیماری کسب نمودم و با فرایند ایمان آوری و امید، باور و شناخت قابل قبول‌تری از خداوند پیدا کردم و تصمیم‌های جدیدی در رابطه با خود و خداوند اتخاذ کردم.

با شناخت تمام روزنه‌های وجودی از تاریک‌ترین تا روشن‌ترین نقطه‌ی درونی و با بیان آنها از درد و رنج‌ها رها شدم و به آگاهی رسیدم، نسبت به نقايص شخصیتی خود فروتنانه درخواست کمک نمودم و از خود رها شدم و به مبدأ هستی نزدیک‌تر شدم که آرامش نسبی حاصل شد، و در مرحله بعد پا روی خودخواهی‌های خود گذاشته و در مورد روابطم دیگران را هم در نظر گرفتم. کار کردن اولین قدم تا به امروز لحظه به لحظه به من آمادگی را داده که بپذیرم که من هم به دیگران خسارت زده ام و با کار کردن اصول روحانی قدم‌های قبلی و این قدم انگیزه و توان آن را دارم که برای به انجام رساندن قدم نهم حرکتی انجام دهم.
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، حـمـیـد ، A.Nasihat
#6
هر قدم من را با خودم و بيماريم اشنا مى كند و به من مى گويد كه بايد با تسليم و خدا محورى در چارچوب اصول روحانى قدم ها حركت كنم و خودم را در فراينده بهبودى به روز كنم تا برسيم به قدم نه كه از من شهامت شجاعت ايمان و ارزشها رو مى خواد تا يك قدم پر بار كار كنم
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، حـمـیـد ، mosafer8707 ، A.Nasihat
#7
زمانهایی که من فقط به فکر نیازها و خواسته های خودم هستم و تنها میخواهم خواسته من باشه و همه چیز همونی باشه که من میخوام،قسمت خودمحورانه یا خدایی کردن من فعال شده است
چون توقع دارم همه چیز مطابق میل من باشه و نتیجه به نفع من تمام بشه. برای رسیدن به اهداف خودمحورانه ام،باعث اتلاف انرژی حیات بخش شده و کاملا بی رمق و خسته و فرسوده میشوم آنوقت برای تامین سوخت و انرژی مجبور میشوم بر خلاف اصول انسانی رفتار کنم و همه چیز و ارزشها را زیر پا میگذارم و حتی برای تامین نیازم برای آرامش به سمت الکل و موادمخدر و نیکوتین و وابستگی های هیجانی بروم وهرکاریانجام دهم در رابطه با بیماری خودمحورانه خواهد بودمراحلی که انسان را به خود محوری می رساند باعث توقع و انتظارات بیمارگونه از دیگران خواهد شددر چنین مواقعی به خود میگویم من به دیگران کمک کردم و فلان و بهمان کردم با قطع رابطه خود وزیر پا گذاشتن اصول تامل در زندگیخسارت به خود و اطرافیان خواهم زد
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، حـمـیـد ، A.Nasihat
#8
سلام
در هشت قدم قبلی مثل یک قبول کردم که معتادم.در دو برای جبران مشورت کنم.در قدم ۳ بسپارم به نیروی برتر.در ۴ برای این که قضاوت نکنم رنجش هایم را نوشتم و در قدم ۵ انها خواندم و نقش خودم را پیدا کنم وترس های قدم ۶ و ایمان در قدم هفت به فرایند بهبودی...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، mosafer8707 ، A.Nasihat
#9
سلام
کارکردهرقدم جرات وشهامت لازم رابرای کارکردن قدم
وقدمهای بعدی بمن میدهدوانگارپله پله درمسیری
سربالاحرکت میکنم نوشتن درقدم چهارم شهامت ومهربانی 
برای اقرارقدم پنجم رابمن دادواین کاردرقدم شش وهفت
وهشت واکنون نه هم اتفاق افتاد
نوشتن واقراربرای خودوخداوندوشخص
دیگرترسهاونگرانی های مراقسمت به 
قسمت کم وکمترمیکندوشهامت وتمایل 
قدم بعدی رابمن میدهد
پاسخ
 سپاس شده توسط یاسی ، mosafer8707 ، ناظر14 ، A.Nasihat
#10
با کارکرد 8 قدم قبلی به این باور رسیدم که قبل از آمادگی جسمی و مالی، نیاز به آمادگی روحی و روانی دارم. نیاز دارم تا به نیروی برترم وصل باشم و کارکرد قدمهای قبلی این ارتباط و این آمادگی روحانی را بمن دادند. فروتنی ، عشق ، بخشش ، تمایل و شجاعت درکارکرد قدم 9 را از کار کردن صادقانه قدمهای قبلی بدست آوردم، خصوصا اینکه با فروتنی و تواضع با خودم و دیگران روبرو شوم. اما آمادگی نهایی من برای کارکردن قدم 9 و اجرای جبران خسارت هایم با قدم هشتم بود.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، A.Nasihat
#11
در قدم های قبلی به محدودیت ها و ناتوانی های خود اقرار کردم و متوجه شدم که باید کمک بگیرم و منبع قدرتمند و قابل اعتماد برای خودم  انتخاب کردم در قدم چهارم و پنجم با نقش خود در به وجود آمدن این خسارت ها روبرو شدم و متوجه شدم که در این قدم برای چه منظوری باید جبران خسارت کنم تغییر و رهایی از ان خود آزاری که داره من را به انزوا می کشه احساسات آزار دهنده که در قدم ششم و هفتم متوجه شدم
با فروتنی که در قدم هفتم آموخته ام مسئولیت خود را در قدم ۸ تشخیص و انجام دهم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۱۶ ، ناظر14 ، ناظر۴ ، ناظر9 ، A.Nasihat


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان