امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 27 . اکثر ما دریافته ایم که تمرکز بر روی هر مورد جبران خسارت پس از انجام آن به
#1
حرکت به جلو


 

  اکثر ما دریافته ایم که تمرکز بر روی هر مورد جبران خسارت پس از انجام آن به ما کمک زیادی خواهد کرد .
 
اکثر ما این کار از طریقن نوشتن احساس خود هنگام جبران خسارت و اینکه چه چیزهایی از این تجربه آموخته ایم انجام می دهیم .
 
سوال 27 .   احساس من هنگام جبران خسارت چه بوده است ؟ چه چیزهایی آموختم ؟ 
پاسخ
#2
Heart 
درود به همه
وقتی در یک فرآیند جبران خسارت ناچار به گوش دادن به حرف های طرف مقابل شدم، فهمیدم که هرگز سخن نیش دار یا طعنه دار به کسی نگویم، خودم را مرور کردم که چه کسانی دیگری را به این صورت آزرده ام
با خودم عهد کردم که همیشه سعی کنم کلمات را از دل بگویم که جایگاه خداوند است نه ذهن که بیمارگونه و بدبین است، تا با کمک برنامه و خداوند و فهم این قدم، خسارت کمتری به دیگران بزنم.
پاسخ
#3
احساساتی هم‌چون آزادی از قید و بندها، رها بودن، داشتن خداوندی که همواره در کنارم حضور دارد، احساس بالندگی و گاهی هم شرم، احساس امید، گاهی هم سرخوردگی که تلنگری است برای رهایی و احساس داشتن یک رابطه‌ی سالم.
جبران خسارت به ما فروتنی، عشق، شجاعت، آگاهی، مسوولیت‌پذیری، تعهّد و آزادی را می‌آموزد
پاسخ
#4
رفتار و عملکرد گذشته من سبب شده که مدام خودم را مورد قضاوت و سرزنش قرار دهم که این خودآزاری قسمتی از زندگی روزمره من شده بود . 

تصمیمات دیوانه وار ، آشفتگی های زندگی ، قرار گرفتن در موقعیت هایی که بیش از حد سرزنش و تحقیر شدم ، صدمات جسمی که به خودم وارد کردم ، جاهایی که باعث شدم در موردم قضاوت شود 

و پست ترین صفات شخصیتی به من دادند ، عکس العمل های آنی که باعث شد خسارت بزنم و تبعات خسارت احساس خجالت و گناه در من داشت ، جاهایی که باعث شدم ارزش و احترام من خدشه دار

 شود و ...

همگی اینها ، علائم و عوارض بیماری من بوده که امروز با پذیرش این واقعیت و انتخاب مسیر بهبودی و قرار گرفتن در جایگاه واقعی خودم از حمایت خداوند برخوردارم و اصل بخشیده شدن از طرف خداوند 

را تجربه کردم و کمکم کرد تا خودم را بخاطر رفتارهای مخرب گذشته ام ببخشم و خودم را دوست داشته باشم .
پاسخ
#5
خود را نبخشم چه چیزی گیرم می آید شخصا باور کردم که بیماری خطرناکی دارم به نام اعتیاد که بسیار مرموز و کشنده است در دوارنی که مصرف میکردم چهره واقعی اعتیاد را دیدم و عجز خودم را به وضوح دیدم  ناتوانی خودم را کامل حس کردم و متوجه شدم که واقعا همه ی مجموعه کارهای من نشات  گرفته از اعتیاد فعالم است با اصول قدمها خود را اینگونه شد که پذیرفتم و سپس بخشیدم
پاسخ
#6
سلام
بیشتر مواقع بابت احساس گناه یا شرم از این خسارت ها جبران آن را به تعویق می اندازم.من در اکثر مواقع ترس دارم اما گاها که برای جبران اقدام می کنم بهتر می شوم احساس می کنم که یک بار احساسی سنگین از روی دوش من برداشته شده.تلاش برای خسارت نزدن .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، حوریا ___Bu ، عبدالرحیم_بوشهر
#7
سلام--

-- احساس من هنگام جبران خسارت چه بوده است؟  اول که ترس از اتفاقات ناخواسته وبرخورد ها و نگاه های دیگران وبعد احساس امنیت و خوب که من هم توانستم در چشم دنیا نگاه کنم.
--چه چیزهایی آموختم ؟
- فروتنی و صبر کردن و شهامت
پاسخ
#8
من درابتدااحساس شرم گناه وخجالت وترس راتجربه کردهام
احساس پشیمانی وگاهیدحقارت
ولی درطی این فراینداحساساتم عوض شدوهمین
احساسات رانه بتندی وشدت اول تجربه کردم
روان تروارامتروبعدازجبران هرخسارتی
احساس شادی وقدرت وشکرگزاری بسراغم
امد بهترین تجربه دراین موردبرام 
حس خودبودن جدی نبودن انعطاف داشتن
بودواینکه خیلی هم توروابط جدیدم بهتر
عمل میکنم وهم قسمتی ازروابطی که ازدست رفته ونابودشده بودنددوباره قوت گرفتندولی مندخودمودوست دارم وبعدهرجبران خسارتاحساسم نسبت بخودم ودنیابهتروازادترمیشه
چه تجربه ای بهترازحس خودبودن وانسان بودنه
حس رهایی وازادی
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان