امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 25 : اعتیاد من چگونه باعث آزار رساندن به خودم و دیگران شده است؟
#1
سوال 25 : اعتیاد من چگونه باعث آزار رساندن به خودم و دیگران شده است؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14 ، ali.ق
#2
با استفاده از بیماری وعادات بد باعث ازار رساندن به خود ودیگران میشویم مثلا ناصادقی با خود ودیگران نوعی ازار رساندنه توقعات بیجا زیاد ویا نابجا از دیگران ازار رساندنه بر قراری رابطه بخاطر منافع خودم وخودخواهی در روابطم باعث ازار رساندن به خودم و دیگران میشه
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، ناظر10 ، ناظر14
#3
جواب این سوال را در سوالهاای 6 16 و 20 به طور مفصل بررسی کردیم و متوجه شدیم که اعتیاد ما به مانند طوفانی بی رحم بر زندگی خودمان و اطرافیان تاخته است و از نظر جسمی و روانی و روحانی و احساسی به زندگی خود و دیگران خسارت زده ایم و همین امر ما را در زندگی و روابط با خود و دیگران عاجز و تنها کرده است 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#4
از لحاظ جسمی به خودم آسیب هایی زدم نظیر دندانهایم، چهره ام که فرتوت شده بود قدرت بدنی‌ام ک ضعیف شده بود ،لاغر شده بودم و غیره.

 از لحاظ روحی خود محور شده بودم خودم را مرکز و دیگران را حول محور خود می دانستم،فقط نیاز های خودم را در نظر میگرفتم،طوری ک من میخواستم باید میبود،
از لحاظ روانی همیشه مشغله ذهنی ،اشتغال فکری، دغدغه‌های چه کنم چه کنم، وسوسه ها، خود درگیری، خود نابودگری، چرخه بی انتهای وسوسه و اجبار

از لحاظ احساسی :احساس یاس و انزوا ،طالب ناراحت کردن خود ،دمقی ،گناه،شرم خجالت ،افسردگی شدید ،خود کم بینی،بدرد نخوردن،نا امیدی ،پوچی

ب دیکران:ابرو ریزی، نداشتن امنیت ،ازار روحی و روانی مخصوصا ب نزدیکترین ها ،نگرانی و ...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#5
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۵۴ عصر)admin.a نوشته است: سوال 25 : اعتیاد من چگونه باعث آزار رساندن به خودم و دیگران شده است؟
من بابیماری اعتیادم وازنظرجسمی ,روحی,روانی به خودم واطرافیانم آزاررسانده ام .بیماری من مانندآتشی شعله وربوده که خودسرمنشأ آتش بوده ام,هرکسی به من نزدیکتربود,بیشترسوخت.اولین علائم بیماری من دردیگران بروزکردن مثال رفتارهای خانواده ام ,روحانیت وشخصیت خانواده واطرافیان,امروز دیگران درکنارمن احساس آرامش نمیکنند,که مبادا مسخرشان کنم.امروزهم بیماری من,موتور محرک ,نواقص من  روشن است.دائمابالاوپایین میشود.مثال ازمنزل شروع میکنم تابه اجتماع ومحل کاربرسد.دادمیزنم وحال همه را خراب میکنم.چنان درخودمحوری خودغرق هستم که قادربه دیدن خسارتهایی که به خودم ودیگران میزنم نیستم.هرکجاحاضربه بخشیدن نیستی وسازگاری میکنی درمرحله آزاررساندن به خودودیگران هستی.
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، حـمـیـد ، ناظر14
#6
تفره رفتن در مورد همین سوال در قدم یک با این توجیه که دیگران باعث آزار رساندن من شدند و من مشکلی نداشتم و گلیم خودمو از آب می کشیدم و ...
باعث شد تا لغزش کنم

اعتیاد من با سه عامل اساسی این بیماری ترس، غرور و خودمحوری و ساختار آن افراط و تفریط، وسوسه و اجبار باعث آزار رساندن به خودم و دیگران شده

ترس همیشه منکر نقاط ضعف و قوتم است و با نارضایتی از شرایط زندگی خودآزاری میکنم

غرور باعث میشه تا از بالا به دیگران نکاه کنم و بهشون کم محلی کنم و ...

خودمحوری من مسبب صدور حکم اجرای خواسته هام از طرف دیگران میشه

افراط، عامل زیاده روی و زیاده خواهی من در لذت جویی میشه که خودخواه میشم

تفریط، عامل کم کاری و کم گذاشتن برای دیگران از جانب من میشه که بر اثر عدم مسئولیت پذیری و توقعات بیجا از خودمو دیگران میشه که این توقعات فراهم بشه موجب دلخوری دیگران و بالعکس باعث دلخوری خودم میشه

من با تمام وجودم و آنچه که دارم و ندارم اگه از برنامه دور باشم مدام در حال خراب کردن زندگی خودم و دیگران هستم


با توزیع و مصرف مواد و داروهای مخدر
با نواقص شخصیتی که عامل تمام صدمات وارده به خودم و دیگران هست
با پول و بی پول
حتی در بعضی موارد با محبت کردن

با دست و پا، چشم و گوش، زبان و ...
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، حـمـیـد ، ناظر14
#7
چه کسانی؟مثال?مصرف کننده 

?چه موقعی؟?زمانیکه کنترل میکنم

?به چه شکلی؟?سرزنش کردن او

?به چه زیربنایی؟?مقایسه کردن اوبا افرادی که پاکی دارند,ازروی خودخواهی 


آزار رسانده ام
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، toobchi ، حـمـیـد ، ناظر14
#8
زمانی که با رفتارهای اعتیادی خودم زندگی میکنم باعث آزار دادن خودم و دیگران میشوم .
قضاوت کردن ، کنترل کردن، افراط در انجام رفتاری اعتیادی ، خودخواهی ،
غرور و تکبر ، از بالا به پایین نگاه کردن ، بی انضباطی و به احساس دیگران اهمیت ندادن و غیره ...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#9
اعتیاد من در زمان گذشته از روی نا آگاهی و کسب تجربه وابسته یا همان نگاه اعتیادی و مسمم بودن رو باور ها اعتقادات و یا الگو برداری های اشتباع من بود در هرجا منافه شخصی من در میان بود ویا تبق خواست من زندگی پیش نمیرفت با دعوا یا رفتار خد محورانه خودم دیگران را وادار به همسان ساختن خود میکردم یا از نواقص هایم استفاده می کردم زور بد دهن بینی رعی دیگران را به سمت خودم می کشاندم  به عنوان مرد یا پدر دیدم از بالا به پاین بود
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#10
خودآزاری و دگرآزاری از شاخصه های بیماری اعتیاد است که  دال بر عجز در برابر بیماری است و تنها معطوف به زمان مصرف نمی شود. و هر طیف زمانی که بیماری ما فعال شود ما به خودآزاری و دگرآزاری روی می آوریم.

خودآزاری:

جسمی:  سیگار و قهوه افراطی . پرخوری و....

احساسی: بدخلقی. بیقراری . شماتت خود . استرس و....

روانی: رفتارهای قهرآمیز. بهونه گیری. خودخوری و....

دگرآزاری:

جسمی: ضرب و جرح و....

احساسی: سوء استفاده کردن. پایمال کردن حقوق و....

روانی: تحقیر. تمسخر. آزار رساندن و....

بنابراین با کارکرد دوازده قدم به یک خودشناسی و بیماری شناسی می پردازیم تا اجازه اینگونه آزارها را از خود سلب کنیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#11
با سلام....
وقتی میگوییم اعتیاد یعنی فهم و درک درست از مسائل ، موقعیت ، مکان ، زمان و انسانها نداشتن وقتی میگوییم اعتیاد یعنی در لحظه احساسات برانگیخته و رنجش داشتن وقتی میگوییم اعتیاد یعنی در لحظه احساس خلاء ، بی ارزشی و بی هویتی داشتن و جنبه های دیگر اعتیاد مثل خشم غرور ، توقع بیجا ووووووو
در چنین شرایطی مثلا از غذای همسرم ایراد بنی اسرائیلی میگیرم و باعث آزار خودم همسرم فرزندانم و میهمانانم میشوم یا توقع دارم درخواستی از کسی کردم جواب نه نشنوم وگرنه طرف مقابل رو خراب میکنم یا مثلا دوست دارم همه مرا درک کنند در حالیکه هیچکس نمیداند من از چه چیزی ناراحتم یا مثلا فکر میکنم چون پدر خانواده ام هر چی بگم درست است و همه باید اطاعت کنند یا وقتی برادرم یا خواهرم یا دخترم  اشتباهی میکنند من احساس بدی پیدا میکنم و بجای آنها خجالت میکشم وخودم رو سرزنش میکنم.
در کل وقتی اعتیادم در هر زمینه ایی فعال میشود از تعادل خارج میشوم و کنترل اعمال و رفتارم رو از دست میدهم و باعث اذیت و آزار خودم و دیگران میشوم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، جعفر۲۱ ، ناظر14
#12
اعتیاد یک بیماری موذی ورو به پیشروی و واگیر است وقتی یک نفر معتاد میشود باعث معتاد کردن بقیه افراد میشود  وهم زمان خانواده معتاد در رنج وعذاب قرارمیگیرند ...محل کار واجتماع ... وخسارتهای زیادی به خودش وجامعه وارد میکند برای همین نجات یک معتاد نجات یک جامعه است ...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#13
پذیرفته شدن از سوی دیگران واحساس محبتی که‌در گردهمایی های معتادان گمنام وجود دارد مارا قادر می‌سازد تا بهبودی خود را به دست بیاوریم ما روش جدیدی رابرای زندگی می آموزیم احساس تهی بودن که از آن در رنج بودیم با اجرای قدمهای دوازده گانه در زندگی برطرف خواهد شد

چگونگی عملکرد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#14
سلام
حق به جانب بودن همیشه من را در مقابل دیگران قرار می داد و من با دیگران بد برخورد می کردم فکر می کردم همیشه حق با من است.اشکال تراشی در کارها و مسائل باعث می شد که من هیچ وقت راضی نباشم و به همان نسبت باعث آزار دیگران می شدم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#15
با سلام

مسیر زندگی اعتیادی من از مسیر زندگی دیگران می گذرد ومن مجبور بودم برای ادامه اعتیاد و رسیدن به هدف ولذت های خود زخم هایی در قلب و روح ومال دیگران ایجاد کنم زیراکه ماهیت اعتیادمن آزاررساندن به دیگران است .
خودم :ظاهری (به خاطر مصرف بیش از حد مواد و عدم رعایت بهداشت و نظافت واستراحت نکردن ونخوردن غذای مناسب ) آشفتگی روحی و روانی (به جهت وجود نواقصی چون ترسهای افراطی ، خشم ، عصبانیت ، رنجش ، نا امیدی ، خودآزاری و...)با ازدست دادن فرصتها وروابط ودوستان (بخاطر بدقولی ، تنبلی ، تلف کردن وقت ،پایبندتعهدنبودن ) مشکلات جسمس براثر دعوا و ضرب وشتم ، ناقص کردن عضو بدن براثر توهم تا سهل انگاری.
دیگران :با بدقولی کردن ، کم توجهی ، بابی احترامی ، بافحاشی کردن ، سوءاستفاده ازموقعیت و مال وجسم دیگران غیبت وبدگویی کردن ، فاش کردن رازهای دیگران
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر12 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر14
#16
در اصل این سوال یک تراز است . امروز از زمانی که در بهبودی بودم چقدر به خودم و دیگران آزار و اذیت رساندم، به دلیل ندیدن واقعیت ها و نپذیرفتن مسئولیتها تا سر حد نارضایتی و جنگ با دیگران خود را آزار داده ام که نتیجه ی آزار خودم یاس، ناامیدی و پوچی بوده و حتی باعث اذیت و آزار دیگران تا حد جدایی کشیده شده، مثل: خشم که برای خودم امنیت مالی و اجتماعی را به خطر می اندازد و باعث پرخاشگری با خودم و انزوا رفتن خودم بوده. خود محوریم باعث رشد بیماریم و آزار دیگران شده. آزارهای من روحی ، عاطفی و مالی می باشد که باعث آزار خودم می شود که در برخورد با دیگران زود واکنش نشان می دهم که تماما از روی بیماریم می باشد. حال اگر بخواهم به خود و دیگران آزار نرسانم تنها راه این است که ،خودم را در شرایط قرار ندهم چون خودم را می شناسم اگر در شرایط قرار بگیرم تا آخر می روم چون افراط دارم .
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، admin.a ، ناظر14
#17
سلام

اعتیاد به طور کلی خودش مشکل ساز وباعث خسارت وآزار می شود.اعتیاد به بد دهنی .اعتیاد به خوابیدن وتنبلی و اعتیاد به مواد مخدر و... هر مساله ایی که باریم مشکل درست کند ودر مقابل ان مجبور به خسارت زدن بشوم .
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، admin.a ، حـمـیـد ، ناظر14
#18
خب صدرصدتصمیمات اشتباهم تاوانهای زیادی برای خانواده داشته وداردبخاطررفتارهای ناشایست من مدام دیگران رادرگیروگرفتارکردم بخاطرمصرف هم بهمین صورت رنجشی بودنم به شخصیت خیلیدهااسیب زداخلاق بدودرغگویی دادندقول ووعده های کذب باعث شدنه روی خودم کسیدحساب کندنه خانواده وبدترازان بعدازگذشت سالهای طولانی پاکی اسیبی که به تربیت وشخصیت زن وبچه ام زده ام انهاترسوعصبانیدعجول وناراضیدهستند
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#19
انجام ندادن سهم خود از بهبودی .اعتیاد من  من را در عملکرد های اجباری نگه میدارد که باعث خسارت زدن ب خودم و دیگران میشود 

به دلیل غیر اراده بودن ازار میدهم و ازار میبینم .مصرف از هر نوعی انتقام از خود است ذهن یک معتاد همیشه در فکر تلافی است .اعتیاد من را از واقعیت دور میکند دخالت در امور رهجو بدون در خواست .گاهی درد دیگران ابزاری برای تخلیه خشمم استفاده میکنم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#20
سلام

واژه اعتیاد از عادت می اید عادت به خسارت زدن حال در زمان اجبار به مصرف بارها سلامتی خود را به خطر می انداختم و متوجه نبودم به همان نسبت با رفتارهایم باعث از بین رفتن احترام خودم ودیگران می شدم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#21
باسلام ودرود بردوستان    با کارهای که ازروی اعتیاد چه درمصرف وچه اکنون انجام می دهم هم به خود وهم به اطرافیانم خسارت جبران ناپذیری می زنم مثل اینکه سم بریزم توی  دیگ غذا درمجلسی ومی گویم برای خودم ریختم به کسی ربطی ندارد دقیقن کارهایم همینطور بودند وهمه رادرگیر می کردند بارفتارهای  عصبی ودایم مامورامدن درخانه خانواده رامریض روانی وعصبی کرده ام باکارهای که ازمن سرمی زد دیگرادم حسابی درخانه ما رانمی زد وعزیزترین کسانم راهم باخود به انزوا برده بودم امروزهم با زیاده خواهی با کنترل کردن ومقایسه کردن حتی به درست باعث صدمه میشوم  با بخواهم باهمان کله فکرکردن دوباره خسارت پشت خسارت می زنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14
#22
اعتیادیک نیروی پیش برنده منفی ومخربه ک وقتی فعال میشه من بخودم ودیگران خواسته یاناخواسته اسیب میزنم روحی روانی جسمی عاطفی مالی حتی شخصیت دیگرانوخوردمیکنم برای خودودیگران ارزشرقایلدنمیشم ودقیقامقابل جهت زندگی حرکت میکنم وبهرچی وهرکی مقابلم باشه اسیب میزنم بقول قدم سوم مثل طوفان وگردبادبزندگی خودم ودیگران تازیانه میزنم وباخودمحوری همچیوخراب میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر14
#23
سوال 25 : اعتیاد من چگونه باعث آزار رساندن به خودم و دیگران شده است؟(قدم۱)
عاجز کسی است که برخلاف میلش مجبور به کاری میشود که تمایلی به انجامش ندارد،من واقعانمیخاستم به خودم و دیگران صدمه بزنم ولی نمیتوانستم ،چون نیرو محرکه زندگی خارج از کنترل خودم بود،به زبان ساده چیز دیگری من را اداره میکرد و آن موادمخدر وبیماری اعتیادبود.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14
#24
چ ازاری بدترازهدردادن انرژی وقت وجوانی خودم نرسیدن ب ارزوهام درجازدن شکست پشت شکست وناکامی ودیگران خصوصاخانواده بدترازخودم بپای من سوختندباتصمیمات اشتباهم باسرزنش شدن توسط خودم وخودازاری ودیگرازاری وحتی سرزنش روحی روانی ازطرف مردم وحتی خودمن بیماری من نه تنهاخودموبلکه افرادنزدیک وخانوادی منوهم دربرگرفت وسوختیم ازدرداعتیاد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر14
#25
سلام دوستان. اعتیاد یک بعد فردی دارد و یک بعد اجتماعی. از لحاظ فردی نیز جنبه های متفاوتی دارد: مادی، جسمانی، رفتاری، روحی و روانی. از لحاظ اجتماعی نیز می توان به آسیب های خانوادگی و جامعه پرداخت.
از جمله عجزهای فردی میتوان به مشکلات مالی جهت تهیه مواد، مکان و زمان اشاره کرد. بدخلقی، پرخاشگری، انزوا، چهره، شکل و لباس و ظاهر نامناسب فرد معتاد اشاره کرد. آسیب های اجتماعی نیز بسیار گسترده است: آسیب مالی وارده به اقتصاد کشور بابت توزیع، پخش و مصرف مواد تا دیدگاه منفی که معتاد در ذهن خانواده(همسر و فرزندان) و تک تک اعضای جامع برجا می گذارد.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۴ ، ناظر۱۶ ، ناظر14
#26
تصمیمات غلط وروابط اشتباهی وکه من انتخاب کردم تبعاتش براخانواده وفامیلم بود
کارهای نصفه ونیمه وبی جهت سرمایگزاری های ازدست رفته غیبت پشت این واون مصرف موادوخیلی کارهای بیهوده دیگه نتنهابراخودم بلکه برابقیه هم دردسرسازشد
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۴ ، ناظر۱۶ ، ناظر14
#27
عجزسلام من در حال حاضر  مصرف کردم متادون مصرف میکنم خودمو زندگیم و خود قبل از شروع  مصرف و فراموش کردم کمکم کنید خواش میکنم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۴ ، ناظر14
#28
(۱۴۰۲/۱۱/۱، ۰۸:۱۳ عصر)rezarahimian نوشته است: عجزسلام من در حال حاضر  مصرف کردم متادون مصرف میکنم خودمو زندگیم و خود قبل از شروع  مصرف و فراموش کردم کمکم کنید خواش میکنم
سلام دوست من پاسخ همه سوالات در یک جلسه هست لطفا دریک جلسه شرکت کنید 
برای هیچ کاری هیچ وقت دیر نیست
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر14 ، ناظر9


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان