۱۴۰۰/۱۰/۱۱، ۱۲:۱۴ عصر
(۱۴۰۰/۸/۲۴، ۰۴:۴۴ عصر)ssaeedg نوشته است: سلامامیرم معتاد،سلام خدمت دوست عزیز و همدردم
سعید معتاد
همیشه به #رساندن_پیام به معتاد در عذاب فکر می کنم
واقعیت این است که گاهی با خود می اندیشم انگار به اندازه کافی #جاذبه نداریم
چراش را نمی دونم
در اطرافم معتادان در عذاب زیادی می بینم که گاهی اصرار و التماس اطرافیانشون منو به گریه میندازه
نمی دونم چه جوابی بدم
می گم بنای ما بر جاذبه هست تا تبلیغ
می گم نمی تونم دستشون رو بگیرم به زور ببرم به ان ای
میگن پس به چه دردی می خوری
اگه نمی تونی برادرتو پسر عمو تو پسرعمه تو دوستتو همسایتو .... ببری جلسه خوبشون کنی
نمی دونم چی بگم...
می گم براشون دعا می کنم
و اونها با تمسخر و حتی نفرت نگام می کنن...
به قول کتاب پایه گاهی یه #انفجار_اتمی لازمه
جاذبه انگار خیلی کمه
دعا انگار جواب نمیده
واقعا در برابر مادری که بهتون التماس میکنه که بچه معتاد در عذابش رو نجات بدین چی میگید؟
چه کار می کنید؟
انجمن دقیقا چی کار می کنه؟
یه انجمنی دقیقا چه کار باید بکنه؟
راهکارتون رو لطفا به اشتراک بگذارید
تجربه تون رو لطفا بگید
ببین دوست من سیستم روانیه انسان سیستم بسیار پیچیده ایه من خودم یادم میاد بارها اطرافیانم از روی دلسوزی و خیرخواهی خواستن به من کمک کنن اما هرچقدر که به من نزدیک تر میشدن اسیب بیشتری میدیدن،من نباید خودمو جدی بگیرم من نمیتونم نقش خدارو توی زندگیم بازی کنم من تنها میتونم نقش خودم رو پیدا کنم و به اون عمل کنم.من نباید تو تجربه ی بقیه ی ادم ها دخالت کنم.خود من تاوان های زیادی دادم تا تونستم ان ای رو پیدا کنم شاید اگر زودتر این اتفاق توی زندگی میوفتاد ارزش جایی که هستم رو نمیدونستم.اینکه شما فکر میکنی ان ای جاذبه نداره یا دعا راه به جایی نمیبره شاید دلیلش خودمحوری هاتون باشه یا اراده ی شخصی شما میل داشته باشه که این اتفاق بیوفته و چون اینگونه پیش نمیره تصور میکنین که برنامه کار نمیکنه در صورتی که ان ای بسیار زیباست اما من درک درستی از اراده ی خداوند ندارم.یادتون نره که من تنها در برابر رفتارهای خودم مسئولم نه رفتارهای دیگران حالا بقیه هرچیزی که میخوان بگن. پمفلت نگاهی دیگر میگه که اعتیاد خیرخواهی نیست، دلسوزی نیست