امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 46 : من هنوز به چه دست آویز یا بهانه ای چسبیده ام ؟
#1
سوال 46 : من هنوز به چه دست آویز یا بهانه ای چسبیده ام ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ssaeedg ، admin ، ناظر9 ، ناظر14
#2
بهانه یکی از عوامل بزرگ در زندگی من است و بعضی از دست اویزهایی که برای خودم نگه داشتم ریشه در خاطره یا رفتاری در گذشته من است امروز هم وقتی بیماری بر من تسلط پیدا میکند بهانه ودست اویزهای زیادی برای خودم درست میکنم و بعضی مواقع انکار واقعیتها ویا بی تفاوتی دستاویزی است برای این که من نتوانم این اصول رارعایت کنم من نباید فراموش کنم که لغزش به یک باره اتفاق نمی افتد وهیچ کس ضد لغزش نیست و باید این اصول را رعایت کنم تا دستاویزی باقی نماند
پاسخ
#3
امتیاز در خانواده مسائل مالیم را گردن خانواده و دیگران می اندازم بهبودی را بهانه کرده تا کمتر کار کنم ماسک زدن و خودم را خوب نشان دادن -
توجیه بهانه به دو صورت است : 1- یا چیزی حال من را بد می کرد مثل مرگ عزیزان و یا کمبود مالی
2- چیزی حال من را خوب می کرد مثل عروسی و شادی و هیجان
زیر بنای توجیه و بهانه ناصادقی است
معتاد استاد توجیه و بهانه دیوانگی من در همین است که چیزی را که می دانم درست نیست می خواهم به خودم ثابت کنم که درست است و موضوع نادرست را منطقی جلوه دهم - توجیه و بهانه پلی است که بیماری را به بهبودی ما مرتبط می کند -
بهانه و دست اویز معمولا در ماورای فکرمان قرار دارد و ما درباره ان اگاه نیستیم و نقاطی است که ما در برنامه خود جهت لغزش محفوظ نگه می داریم
مثلا من بیمارم و این بیماری همیشه با من است پس ازادم هر کاری بکنم فرصت اشتباه به خودم می دهم توجیه ها و بهانه مقاسه خود با دیگران سن پاکی کنترلی مصرف کردن مقایسه خود با اعضایی قدیمی حالا می خواهم تجربه کنم خواسته خدا بوده تقدیر من اینگونه است و من شا نسی ندارم از کار فرما دزدی می کنم به این بهانه که حقوق کافی نمی دهد به بهانه کار کردن جلسه نمی روم به بهانه جلسه و خدمت کار نمی کنم مرد باید غرور داشته باشد -
در این قسمت از قدم اول بعد از شناخت اعتیاد اشنایی با انکار و عجز و غیر قابل اداره بودن زندگی متوجه می شوم که از نظر فکری و روانی چقدر با توجیه هاتم زندگی می کنم و هنوز ابعاد کامل بیماریم را نپذیرفته ام( شاید با انها اشنا شده ام و اگاه هستم ولی عملا هنوز به خیلی از دست اویز ها اویزان می باشم ) یعنی هنوز کسانی که برای من لذت اور هستند با انها رفت و امد می کنم یا مکانهای را که با این توجیه شاید به دردم بخورد برای خود حفظ کنم
در فکر روزی هستم که اگر لازم شد از انها استفاده کنم متوجه شدیم چطور بعضی اوقات سن پاکی برای من درد سر ایجاد می کند و یا اینکه با چه بهانه های  از بیماریم استفاده می کنم و در کل اینکه من باید بدانم با همان تجربه ای که با اقرار و پذیرش با مواد مخدر خاتمه داده ام  می بایست ان فکر ها را رسوا کنم تا از انها ضربه نخورم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر9 ، ناظر14
#4
 من برای مصرف مواد مخدر هیچ دلیل و توجیه و بهانه و دستاویزی ندارم اما چیزهایی مثل خسته شدن از جلسات و یا قدم یا اینکه یک سری از اصول به دردم نمی خورد می تواند مرا از بهبودی جدا کند.

 اگر بهانه و دستاویزی را شناسایی کنم ،باید با اصولی چون: مشورت ،صداقت ،تسلیم و روشن بینی آنها را رفع کنم .

صداقت با خود یعنی حذف تمام بهانه ها و دستاویز ها.
 صداقت با خود یعنی همان وجدان بیدار نهفته در من که هیچگاه به من دروغ نمی گوید .

بهانه و دستاویز ها فقط در رابطه با مصرف مواد مخدر نیست بلکه بهانه و دستاویز های مرتبط با نواقص بسیار مخرب تر و بدتر از بهانه‌های مصرف مواد است
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، 2993414542 ، admin ، ناظر9 ، ناظر14
#5
(۱۳۹۸/۱۰/۲۲، ۱۰:۵۹ عصر)admin.a نوشته است: سوال 46 : من هنوز به چه دست آویز یا بهانه ای چسبیده ام ؟
بهانه ودست آویزدرمورد مواد مخدرچیزی نیست,درمورد مصرف بیماریم,مشورت نمیکنم,مشورت نمیگیرم,انتظاردارم دیگران مرا درک کنند,میگویم وقت برای رعایت اصول هنوزهست.

فرارکردن ازمسئولیت های فردی,چیزهایی که دوسدارم را انجام میدهم.استفاده ازاصول برای انتقام ,هرچه پاکیم بالامیرود,بهانه ودست آویزبیشترمیشود.خستگی را بهانه میکنم برای انجام کارهایم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر9 ، ناظر14
#6
جربه ام میگه بیماریم بواسطه زیرکی همیشه یک قدم از من جلوتره و فکرم مدام در حال تراوش دستاویز و بهانه های بروز هستش و مهمتر از هر چیزی بیوگرافی منو داره و میدونه کجاها احساس توانایی میکنم از همون ناحیه وارد میشه و زمین گیرم میکنه.

در اون قسمتهای زندگیم که عاجزانه رفتار میکنم نمیتونه بهانه بتراشه.

از این رو اینبار بطور روزانه قدمهامو با دعا و درخواست کمک آهسته و پیوسته برمیدارم تا بهانه ای برای برگشت نداشته باشم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر9 ، ناظر14
#7
امروزه باشناخت بیماری زمانی که احساسات وافکارسمج منوتحت تاثیرقراربده وبه اون افکارخوراک بدم وبهابدم وفکرلذت باشم وبه عواقبش فکرنکنم دنبال بهانه ودست اویزمیگردم برای اقدام وعمل که یکبارمشکل سازنیست درصورتی که بیماری ماسیری ناپذیره زمانی که بهانه میارم برای انحام کارم واقعاداشته هاموفراموش میکنم به خودم مجوزمیدم که خلع دارم ومبتونم اون خلع روازبیرون بایه چیزی پرش کنم بی مسولیتی میادسراغم بی تفاوتی میادسراغم من امروزه باشناخت بیماری وآگاهی که نسبت به بیماری دارم باهاش مبجنگم باراهنمامشورت میکنم اقرارمیکنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر9 ، ناظر14
#8
بعضی مواقع ازروی بیماری کارهای غیراخلاقی ازمن سرمیزند که خسارت عاطفی...روحی...روانی....درپی داردیااگردرمشملاتم کم بیارم بهانه هام شروع می شود...یکی ازاساسی ترینذدلایل برای بهانه ودست اویز احساس تنهایی ومتفاوت بودن می شود
این احساس به مرورزمان باعث ایجاددیواربین من واصول بهبودی می شود

من خیلی اجاها بخاطربیماریم کارهایی را انجام میدهم که برای خودم ودیگران انهارا توحیه میکنم ویاخودم را دریک سری شرایط قرارمی دم که ازنظرخودم اشتباه کردن دران شرایط کاملامنتطقی است
تسلیم یعنی قبول کردن وپرهیزازانجام دادن
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، kakam04 ، ناظر9 ، ناظر14
#9
با سلام....
من به هیچ بهانه و دست آویزی مستقیم برای مصرف نچسبیده ام ولی بهانه هایی دارم که اگر با راهنما مشوزت نکنم پس از طی فرآیندی به مصرف مواد یا نواقص ختم میشوند.
مثلا کار را بهانه میکنم که در خانه کمک نکنم-بزرگ کردن عیبهای دیگران برای مخفی کردن عیبهای خودم-مغلطه درست میکنم برای فرار از پاسخگویی-برای پاک کردن نقش خودم نقش دیگران را بزرگنمایی میکنم-
در کل این سوال به من میگوید عادتهای بد خود را شناسایی کنم و ببینم چه دست آویزهایی دارم و چرا میخواهم آنها را حفظ کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، kakam04 ، ناظر9 ، ناظر14
#10
مهم ترین مسئله که هیچ بهانه و دستاویزی برای خودم نذارم اینه که
خودم و بیماری ام رو بپذیرم
و اینکه بدونم من نسبت به مواد مخدر آلرژی دارم.
مثه بعضی آدما که به باقلا آلرژی دارن و دچار کم خونی میشن
یا بعضیا به پنی سیلین آلرژی دارن
من به مواد آلرژی دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، admin ، ناظر9 ، ناظر10 ، ناظر14
#11
سلام
بهانه و دست آویز برای مصرف مواد ندارم.اما برای نواقص بهانه برای خودم جور می کنم.دست آویزی برای سرزنش کردن و بهانه ایی برای انجام ندادن کاری و یا مسئولیت...پیش داوری برای انجام یک کار و...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، آریا داریوش ، ناظر14
#12
با سلام
بهانه ودست آویز معمولا در پس افکار ما قرار می گیرد وما اغلب به طور کامل از آن آگاه نیستیم پس لازم است که ما این بهانه ودست آویزهارا به هرشکل ممکن آشکار کنیم و آن را همین حالا با اقرار وصحبت  درمورد آن ویا نوشتن ازبین ببریم . بهانه ودست آویزها همیشه به صورت غیرمستقیم ما را به سمت مواد مخدر هدایت می کنند . مثلا : من با بقیه فرق می کنم ، من آدم مذهبی هستم ، اگر وضعیت مالی من درست شود. Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد ، yagoub ، ناظر14
#13
بهانه زمانی اتفاق میافتدک من بیماری وبیماریم را قبول ندارم دنبال مکانهاوتوپهای جدید افرادهای گوناگون مصرف باشند واقع ازروزاول منتظرچنین حالی درخودبودم احساس تنهاپاک ماندن دارم فرارازجایی ک باورش ندارم یاوسوسه مختلف ازبیماری راهنوزدارم باشنیدن وگفتن کلمه معتادمشکل دارم در واقع مصرف رادوست دارم و دنبال دستاویزوبهانه میگردم تابروم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14
#14
درود بر شما 
در هر مقطع از پاکی به‌بهانها تغییر می‌کند وآنها از ماورای افکار من بیرون می آید مثلا امروزه با رعایت نکردن اصول روحانی.  فردا با کار نکردن قدمها و...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر14
#15
سلام
من هنوز به چه دست آویز یا بهانه ای چسبیده ام ؟
هیچ بهانه و دست آویزی برای نابود کردن زندگی قبول نیست.هیچ نوع وضعیت احساسی و ...نمی تواند بهانه ای برای لغزش شود.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، آریا داریوش ، ناظر14
#16
امروزودرحال حاظربهیچ بهانه ای برای مصرف مجددنچسبیده ام زیرایادگرفته ام درهنگام وسوسه حتی وسوسه گزراانراسریعااقرارکنم وتاب امروزتوپ بازی یاربازی وزمین بازی تنهایی عصبانیت گرسنگی وخستگی رارعایت کرده ام وسعی دردادن پیام بصورت تکی وشخص خارم ازجلسه رانکرده ام بنابراین برامصرف بهانه ای ندارم ولی درمور نواقص وانجام ندادن کارهایی که بایدچراگاهی تودخوری دارم رنجشیم ازافکاربحرانزاگاهی پیروی میکنم و....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14
#17
سلام

 --بهانه و دست آویز یکی از ویژگی های مصرف مجدد وعود کردن دوباره بیماری اعتیاد است ومن نباید برای خود بهانه یا دست آویزی ایجاد نمایم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، آریا داریوش ، ناظر14
#18
من با اینهمه عجز ، ناتوانی ، بدبختی و آشفتگی هایی که دیدم باز بیماریم را انکار می کردم .
با اینکه آسیب های روحی و روانی حتی جسمانی زیادی دیدم ولی باز با توجیه و بهانه های مختلف یا با میدانم و میتوانم ها بیماریم را نپذیرفتم .
من بارها از یک نقطه ضربه خوردم ولی باز دنبال نتیجه دیگری بودم .
مثلاً : هنوز هم دنبال تغییر دیگران هستم با اینکه در تغییر خودم مانده ام . یا هنوز هم فکر میکنم دایه مهربان تر از مادر هستم اگر می توانی باغچه خودت را بیل بزن . یا بخاطر اشتباهات گذشته آنقدر خودم را سرزنش می کنم که به یأس و نامیدی مطلق می رسم . گذشته گذشت مراقب امروز باش تا فردا را هم از دست ندهی .
من باید تمام بهانه ها و دست آویزهای خود را برای انجام دوباره رفتارهای دیوانه وار گذشته کنار بگذارم . باید بپذیرم که نمی دانم و نمی توانم و عاجزانه رفتار کنم .و هرکس یا هر چیزی که می خواهد سد راه آرامش و بهبودیم شود کنار گذاشته و بدنبال تعادل بر روی تمام امور زندگیم باشم رو به جلو حرکت کرده و به عقب برنگردم و از انکار و توهم اینار تفاوت دارد خارج شوم .

HH
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#19
درود برهمدردان درموردمصرف مواد بهانه ندارم چون تمرکزم راگذاشتم بروی پاک ماندن وروشن شدم درمورد این یکی ولی درموارد دیگرخیلی بهانه ودست اویز دارم مثلن برای تنبلی کردن هایم  یابرای مسیولیتهایم یا زندگی اجتماعی یا چشم چرانی هایم یابداخلاقی هایم یا ولخرجی جلسه وخدمت نکردنهایم والا......باید بیشترتمرکز برروی بهبودیم داشته باشم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#20
دست اویزیابهانه ای که درذهنم کاشته وپرداخته کرده باشم ندارم امااکثرابهانه هاودست اویزهادرموقعیت خاص یاشرایط جسمی روحی وروانی بخصوصی رشدودرجانمودارمیشوند امااقراردرلحظه بهترین راه رهایی ازوسوسه است من توپ بازی زمین ویاربازیوتاامروزرعایت کرده ام بجلسه میرم باراهنمادرتماسم واقراربه تمام وسوسه هام دارم وتاامروزپاکم ومصرف یکبارزیادوهزاربارکافی نیست رادرهرشرایطی رعایت کرده ام البته تاامروزوتازمانی که تمایل بپاکی داشته باشم این کارراادامه میدهم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#21
درود

من باید دنبال بهانه نباشم بهانه نرفتن به جلسات- بهانه زنگ نزدن به راهنما- بهانه قدم کار نکردن و...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Darush sistan ، ناظر10 ، ناظر14
#22
سوال 46 : من هنوز به چه دست آویز یا بهانه ای
 چسبیده ام ؟(قدم۱)
امروز که من آگاهانه بهانه نمیگیرم، و به خودم میگم که هیچ دستاویزی ندارم، چون پیه موادمخدر به تنم خورده،اما این درحالیست که خیلی اتفاقات و واقعیات زندگی و قسمت های زیادی از بیماریم  را هنوز نپذیرفتم ، و همینا دقیقا دستاویزهایی هستند که من هنوز آنها را تسلیم برنامه نکردم .
هر کس خودش میداند باخودش چند،چند است .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#23
سلام
 هیچ
تمام سعی من این است که بهانه ها و دست آویزها را از خودم بگیرم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14
#24
امیر معتاد
یکی از علائم شدید بیماری اعتیاد یا فعال شدن بیماری اعتیاد اینه که من برای انجام ندادن هر چیز خوبی به دنبال یک بهانه و دستاویز می‌گردم
در واقع من در سفر بهبودی وقتی به پیش میرم بیماری اینو دوست نداره و می‌خواد که من به عقب برگردم
و برای سفر من به عقب و مصرف مواد مخدر له نقلیه‌ای مهیا می‌کنه که من سوار بر اون به سمت مصرف مجدد و انزوا از هم گسستگی و نابودی
برم
بهانه‌های امروز من همون وسایلیست ک من می‌خوام سوار بر اونا بشم و به قهقرا برم
اما امروز من خوشبختم ابزاری دارم که به وسیله اون می‌تونم اینا رو شناسایی کنم اول از همه تماس می‌گیرم با راهنمام
و سعی می‌کنم رهنمون‌ها رو انجام بدم. خوب شناساییش کردم
الان به مرحله‌ای رسیدم که بعد از شناسایی دیگه می‌تونم باهاش برخورد درست داشته باشم و به خوبی جلوشو بگیرم
اینجا باید از ابزارهای برنامه و بهبودی استفاده کنم مثل فروتنی پذیرش تمایل صداقت با خود
اما ایمان دارم و شناختی که تا الان از بیماری دارم می‌دونم که بهانه و دستاویز آنچنان موذیانه به من نفوذ می‌کنه که من بدون مشورت و بدون تماس نمی‌تونم تشخیصش بدم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#25
تاامروزوخصوصاامروزهیچ بهانه ودست اویزی برای سرسری گرفتن برنامه واصول نداشته ام وهرگاه بهانه ای باشدسریعاان رااقرارخواهم کرد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#26
با سلام

یکی از پیش رونده ترین قسمت اعتیاد توجیه ، فرار ، و دیگران را مقصر قرار دادن به خاطر بروز نبودن ، انتقاد پذیر نبون ، پاسخگو نبودن و اشتباهات پی در پی من است.تواناییهایم را بالا نمیبرم ، به نقش خودم در اتفاقات توجه نمیکنم ، قانون احتمالات را در برنامه ریزیهایم در نظر نمیگیرم ، با کسانیکه تخصص خاص در مورد مشکل من دارند مشورت نمیکنم ، صبر نمیکنم ، به اندازه کافی وقت و هزینه نمیکنم بعد که از تصمیماتم نتیجه مطلوبی نمیگیرم شروع میکنم به سرزنش کردن خودم و دیگران چرا؟چون سرزنش کردن دیگران خیلی راحتتر از تسلیم و پذیرفتن نقش خودم است.در این مواقع جمله(اشتباه کردم و سعی میکنم دفعه بعد بهتر عمل کنم) برای من خیلی جواب داده

با سلام

یکی از پیش رونده ترین قسمت اعتیاد توجیه ، فرار ، و دیگران را مقصر قرار دادن به خاطر بروز نبودن ، انتقاد پذیر نبون ، پاسخگو نبودن و اشتباهات پی در پی من است.تواناییهایم را بالا نمیبرم ، به نقش خودم در اتفاقات توجه نمیکنم ، قانون احتمالات را در برنامه ریزیهایم در نظر نمیگیرم ، با کسانیکه تخصص خاص در مورد مشکل من دارند مشورت نمیکنم ، صبر نمیکنم ، به اندازه کافی وقت و هزینه نمیکنم بعد که از تصمیماتم نتیجه مطلوبی نمیگیرم شروع میکنم به سرزنش کردن خودم و دیگران چرا؟چون سرزنش کردن دیگران خیلی راحتتر از تسلیم و پذیرفتن نقش خودم است.در این مواقع جمله(اشتباه کردم و سعی میکنم دفعه بعد بهتر عمل کنم) برای من خیلی جواب داده.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#27
سلام من تازه واردم نمیدونم چطورباید بیام جلسات آنلاین
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر14
#28
(۱۴۰۲/۶/۲۴، ۰۷:۰۱ عصر)Masih0030 نوشته است: سلام من تازه واردم نمیدونم چطورباید بیام جلسات آنلاین
سلام ،خیلی خوش آمدید ، دوست خوبم شما میتونید به قسمت آدرس جلسات سایت برید و از آنجا شماره تلفن شهر مورد نظر و همچنین آدرس نزدیک ترین جلسه را ببینید
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#29
برای مصرف بهانه ای ندارم توپ یاروزمین بازیورعایت میکنم ووسوسه هامواقرارمیکنم ولی خیلی ازاسرارموحفظ میکنم ودرموردشون حرف نمیزنم وگاهی برای جلسه رفتن بهونه میارم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، اریا،ب ، ناظر14
#30
سوال میخواد بگه ک تو هرچیزی ک در ذهنت میاد ک دلیلی باشه برا مصرف کردن میشه بهانه و دست اویز.
مثال: خواسته خدا بوده.
مشکل دارم
بدون مواد مخدر نمیشود
هیچی حال منو خوب نمیکنه ..
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، ناظر14
#31
امروز هیچ بهانه و دست اویزی ندارم تا حالا هم هرگاه دچار بهانه و دست اویز بوده ام سریعا بهشون اقرارکردم و از این به بعد هم همین کارو خواهم کرد.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۱۶ ، ناظر14 ، ناظر۴
#32
با اطلاع یافتن از بیمار بودن خود ودرک انجام کارهای بیمار گونه دستاویزی برای برگشتن وجود ندارد با رها شدن از انها وکمک گرفتن از نیروی برتر ودوستان بهبودی وحس زندگی بهتر از قبل و آرامشی که تاریکی به دنبالش میگشتم و....دلایلی هستند که برای نگهداشتن انها به دنبال بهانه ها و دستاویز هایی هستم وسعی در نگهداری انها دارم مثل جلسه مشارکت کلاس قدم دوستان بهبودی تازه واردها راهنما سنتها حمایت سبد رعایت اصول انجمن
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۱۶ ، ناظر۴ ، ناظر14


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان