۱۳۹۸/۱۲/۲۱، ۰۴:۳۷ عصر
قسمت اول)
تفاوت این دو در این است که در بهبودی،نیازی به حرفه ای بودن نیست و کلاس مشاوره نمیخواد و برای رساندن پیام نباید حرفه ای عمل شود. دکتروکلینیک لازم نیست یا تجویز دارو در اینجا اتفاق نمی افتد. حسابگر و مسائلی حقوقی لازم ندارد-مشاوره ازدواج و یا طلاق لازم نیست. برخورد حرفه ای یعنی درنقش روانشناس ومشاوره خانواده عمل کنیم
کمپ معرفی کنیم توکار حرفه ایها دخالت کنیم راهکارهای حرفه ایی بدیم توجلسات .
اما غیر حرفه ایی یعنی اینکه مایک عده معتادیم دور هم جمع شدیم وبهبودی خودمون رو دنبال کنیم وتوسط تجربیات خودمون پاک بمونیم.
برخورد عیره حرفه ای یعنی استفاده از تمام پتانسیلهای فرد ی ام برای رساندن پبام بوسيله رساندن تجربه ام و نشان دادن راهها ی درست بهبود ی برای فرد.غیر حرفه ای یعنی در زمینه ای تجربه داشتن بدون تخصص ومدرک خاصی.
دربرنامه مابازیربنای کمک یک معتاد به معتاد دیگر بهبودی کاملا برپایه تجربه وانتقال تجربه استوارشده که از این تجربه هاهیچوقت درامدزایی نداریم وبهبودی رامعامله نمیکنیم.مادر زمینه بهبودی فقط ازتجربه اینکه چطور پاک بمونیم ودرست زندگی کنیم استفاده میکنیم.حرفه ای بودن یعنی تخصص و مهارت داشتن در یک زمینه خاص که باتلاش در اون زمینه مدرک به دست میاد و یا با یادگیری فنون کار به مرحله استاد بودن یا تخصص رسیده میشه که از طریق ارایه این تخصص میشه موقعیت اجتماعی کسب کرد و درآمدزایی کرد.
حرفه یعنی داشتن یک هنر وشغل برای درامد زایی وامرارمعاش که جلسات بهبودی جایی برای درامد زایی وامرارمعاش نیست.اما غیرحرفه ای منظورش اینه که باپشت درگذاشتن حرفه ومدرک،فقط باتجربه شخصی از بیماری اعتیاد وبهبودی وارد جلسات بشویم وتجربه خود با دیگران به مشارکت بگذاریم.
قسمت دوم سوال ：
تعهدی که برای من به عنوان یک عضو در بهبودی شکل میگیره منو مجاب میکنه که اصول رو طبق آموخته های NA دنبال کنم که نتیجش غیر حرفه ای عمل کردن در برنامه و عملکردی که من میتونم توی این زمینه داشته باشم یکیش دریافت و انتقال اصوله که بابت این انتقال و دریافت وجه نقدی رد و بدل نمیشه بلکه عشق و انرژی و بهبودی ماحصل این کاره و یکی دیگه اینه که من به عنوان عضو نه تنها در جلسات حضور مرتب ومستمر داشته باشم بلکه دردسترس دیگر معتادان هم خودم رو قرار بدم تا از طریق گردش اصول در بین اعضا هم خودم بقا داشته باشم هم سهم خودم رو در قبال حفظ روحانی وتجربی بودن برنامه انجام بدم.بااین تعهد اعضای ما به طور مساوی از فضای بهبودی سهم میبرند.به دنبال تجملات وسلسله مراتبی که دیگرسازمانها ومراکز سم زدایی دارندنیستیم ودر عین سادگی مشغول پیامرسانی هستیم.هیچ یک از اعضانسبت به دیگری ارجعیت نداشته.عضو درجه یک ودو نداریم.اعضا طبقه بندی نشده وقدرت نمایی نمیکنند.وبرای رساندن پیام عشق وامید،بهبودی وقدم دوازده خود راخرید وفروش نمیکنند.
بارعایت اصول برنامه بشرطی اینکه سازماندهی نکنیم خدمات انجمن اصل چرخش توخدمات رعایت کنیم.تعهد از طریق غیرحرفه ای باقی موندن تمامی خدمات ما اتفاق می افتد یا به عبارتی بهبودی خودمان را نمی فروشیم با عشق وسپاسگزاری و به رایگان تمامی امورات برنامه را انجام می دهیم.تعهد در این مقوله یعنی بها ندادن به وسوسه ی دخالت در مسائل خارجی،تقرقه انگیز و نظر ی است. تعهد به غیرحرفه ای ماندن یعنی فقط بر روس هدف اصل ی مان و در چهارچوب تجربه ی بهبود ی و اعتیادمان است
