۱۳۹۹/۱/۳، ۱۲:۴۹ عصر
۱۳۹۹/۴/۲۰، ۰۴:۰۹ صبح
تعهد به اصولی که در معتادان گمنام یاد گرفته ام ، و باور داشته ام ، در راستای : رشد ، ایمان ، کمک به تازه وارد ، خدمت ، کار و خانواده ، اجتماع ، ارتباط با نیروی برتر ، و .... بسیار
مهم و الزامی است . وقتی متعهد هستم ، از خیلی کارها صرف نظر خواهم کرد که به نفع بهبودی من نیست . و می توانم در راستای اصول انجمن به جلو حرکت نمایم .
مهم و الزامی است . وقتی متعهد هستم ، از خیلی کارها صرف نظر خواهم کرد که به نفع بهبودی من نیست . و می توانم در راستای اصول انجمن به جلو حرکت نمایم .
۱۴۰۰/۸/۲۷، ۱۲:۳۵ عصر
تعهد : از طریق پاک ماندن پیام رسانی می کنیم شرکت در جلسات و خدمت کردن و مسئولیت رفتار و اعمالمان را یه عهده میگیریم
۱۴۰۱/۳/۱، ۰۳:۴۵ عصر
سلام
متعهد بودن به بهبودی خودم و برای خودم تلاش کردن و مسئولیت پذیری در اجرای اصول و تعهد به اجرای اصول باعث می شود که من در زندگی دیگران نیز هم متعهد باشم و برای رعایت حق دیگران نیز تعهدات خودم را اجرا کنم سهمی که دارم.
متعهد بودن به بهبودی خودم و برای خودم تلاش کردن و مسئولیت پذیری در اجرای اصول و تعهد به اجرای اصول باعث می شود که من در زندگی دیگران نیز هم متعهد باشم و برای رعایت حق دیگران نیز تعهدات خودم را اجرا کنم سهمی که دارم.
۱۴۰۱/۴/۲۴، ۱۰:۰۸ صبح
تعهد تصمیمی است که ما در نتیجه علاقه به ادامه زندگی به روال انجمن اتخاذ میکنیم شرکت مرتب در جلسات یکی از راه هایی است که توسط آن تصمیم خود را به مرحله عمل می گذاریم
۱۴۰۱/۱۱/۱۱، ۰۲:۵۸ عصر
مفهوم تعهددرسنت یکم یعنی باوربه اینکه اصول روحانی
NAزندگی منونجات دادومن متعهدمیشوم شخصااین اصول را
درزندگی ودرجلسات به اجرادربیارم متعهدمیشم
خوش نامی جایی که بمن زندگی دادراخراب نکنم
متهدمیشوم درموردمسیولیت خودم نسبت به معتادان
گمنام کوشاباشم
NAزندگی منونجات دادومن متعهدمیشوم شخصااین اصول را
درزندگی ودرجلسات به اجرادربیارم متعهدمیشم
خوش نامی جایی که بمن زندگی دادراخراب نکنم
متهدمیشوم درموردمسیولیت خودم نسبت به معتادان
گمنام کوشاباشم
۱۴۰۲/۵/۹، ۰۷:۳۵ صبح
اصل روحانی ' تعهد ' سنت ۱ ؛
تعهد در سنت ۱ یعنی؛ دیدگاه و چشم اندازم را تغییر بدم و بجای کلمه ' من ' از ' ما ' استفاده کنم .
تعهد من در اینجا زندگی در گروه است ، تعهد من به تسلیم شدن در برابر منافع مشترک است، تعهد من خط کشیدن روی خودم و حل شدن در گروه است، تعهد من به حفظ روحیه اتحاد است .
تعهد در سنت ۱ یعنی؛ دیدگاه و چشم اندازم را تغییر بدم و بجای کلمه ' من ' از ' ما ' استفاده کنم .
تعهد من در اینجا زندگی در گروه است ، تعهد من به تسلیم شدن در برابر منافع مشترک است، تعهد من خط کشیدن روی خودم و حل شدن در گروه است، تعهد من به حفظ روحیه اتحاد است .
۱۴۰۲/۷/۱۳، ۰۳:۰۸ عصر
تعهد یعنی هر کجای این انجمن هستی یه گوشه کار را بگیر از سکوت اول جلسه تا کارهای گروه تعهد یعنی اهمیت و ارزش جلسات بهبودی را عملی نشان بدهی .
۱۴۰۲/۷/۱۴، ۰۲:۳۵ عصر
تعهد در سنت یعنی آنها کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم آها بخورند
۱۴۰۳/۶/۱۴، ۱۰:۰۴ صبح
((((تعهد))))
اینکه با گروه احساس اتحاد می کنیم به آن تعهد میگوییم تعهد یعنی پایبندی به سنت یک حتی اگر مخالف نظر من باشد کسی که تعهد دارد همیشه مورد احترام و اعتماد دیگران است
اینکه با گروه احساس اتحاد می کنیم به آن تعهد میگوییم تعهد یعنی پایبندی به سنت یک حتی اگر مخالف نظر من باشد کسی که تعهد دارد همیشه مورد احترام و اعتماد دیگران است