تالار گفتگو انجمن معتادان گمنام ایران

سوال 34: آیا امروز در هیچ یک از روابط خود درگیر تنش شدم ؟ آنها چه بودند ؟

اینکه در گیر یک سری تنش ها و
مشکلات شوم ،مهم نیست بلکه مهم
چگونگی برخورد با تنش های روز مره
است ..

مهم این است که از آنها درس بگیرم و
سعی کنم آنها را از زندگی خود دور کنم ..

جواب ۲
بررسی در : خانواده ، اقوام ، دوستان ،
همسایگان ، محل کار ، اجتماع ، NA با
خودمان و خداوند..

ایجاد تنش در روابطمان حتما نباید در
عملکردمان باشد ، بلکه می تواند همین
که از خودمان ، خداوند یا دیگران ایجاد
یک ذهنیت منفی یا احساس ناخوشایند
بنماییم ، خودمان سبب تنش و ناهنجاری
در روابط شده ایم..

سوال می خواهد بگوید ، آیا در روابط
خود چون گذشته از خودخواهی و
خودمحوری استفاده کرده ای که برایت
موجب تنش شده باشد . یا این که طبق
اصول برنامه زندگی امروز را پشت سر
گذاشتیم و دارای آرامش بودی و دور از
تنش ؟

اینکه در گیر یک سری تنش ها ومشکلات شوم ،مهم نیست بلکه مهم چگونگی برخورد با تنش های روز مره است.

 مهم این است که از آنها درس بگیرم و سعی کنم آنها را از زندگی خود دور کنم

توی روابط کاریم با همکاران و مدیر یه بحث خیلی جدی داشتیم ولی به خوبی هم از خودم دفاع کردم و هم از همکارم که زیرابش رو می زدند، دفاع کردم و قاطی بقیه نشدم.
امروز در بحث خانوادگی با فرزندم دچار مشکل شدم ولی سعی کردم با آرامش مشکل رو بیشتر نکنم
بعضی از مشکلات من ریشه از گذشته داره
و من باید بهشون زمان بدم
ولی سعی خودم را در عمل و اقدام و حفظ آرامش می کنم

(۱۳۹۹/۴/۲۹، ۰۸:۲۱ صبح)ناظر 13 نوشته است: [ -> ]سوال 34: آیا امروز در هیچ یک از روابط خود درگیر تنش شدم ؟ آنها چه بودند ؟

بله من هنوز بعضی وقتها فکر میکنم توروابطم باهرکسی که باشه دارم قربانی میشم ونقش یک رابازی میکنم که باخودمن مشکل داره و باعث تواون روابطم دچار تنش بشم ودرگیر مشکل ذهنی بشم

سلام
هر زمان من بر اساس بیماری عمل کنم و رنجش داشته باشم در روابط تنش دارم.بحث با خانواده.داد و بیداد و رنجش های خدماتی و...

سلام

- خیر- امروز سعی کردم تا بهتر بتوانم در روابط هم رفتار نمایم واین مساله باغث نشود تا من حرف یا عملی را انجام دهم تا به احترام خودم خدشه ای وارد شود...

بله بخاطربیماریدهمسرم عصبی بیحوصله
رنجشی وپرترس بودم رابطهدخوب وموثری باخودم
کارم فرزندانم خداوندوبچهایی که دوروبرم
بودندحتی رهجوهانداشتم باخودم درگیرافکاربحرانزا
وترس ازاینده بودم بابقیه وخودم رابطه
ام ضعیف وناکارامدبود

امروزکلاپراسترس نگرانی دل اشوبه بودم روزموسرتاسرباخشم طی
کردم مثل همیشه اروم وبالبخندنبودم خیلی
تهاجمی وبدرفتاراخمووبی حوصله بودم
کسایی ک دوروبرم بودندرابالج بازی ازاردادم

بله به خاطر خودخواهی خودم و نداشتن برنامه برای نیاز های اطرافیانم وارد تنش شدم و با اخم و داد و بیداد نشون میدادم که کسی نزدیکم نشه

سلام

خیر

= تا الان سعی کده ام تا از ایجاد تنش جلوگیری نمایم وحفظ آرامش داشته باشم...

در رابطه با خودم دچار تنش شده بودم چون از راهنمایم رنجش داشتم در درون خودم تصور میکردم زنگش بزنم و با عصبانیت دلیل کارش رو بخوام
از اون ور با خودم درگیر شدم و خودمو شروع کردم سرزنش که چرا گذاشتم این حرف رو بهم بگه...چه حرکتی زدم که راهنمام به خودش اجازه داد این حرف رو بزنه

ولی وقتی به خودم اومدم پذیرفتم که من بقیه رو نمیتونم تغییر بدم و منم دنبال تایید اون بودم
به محض اینکه تایید طلبیم و احساس بی ارزشیم رو دیدم 
کله من خاموش شد

 سلام
 
مقداری بابت تفکرات یکی از اعضاء خانواده دچار تنش شدم...