بهبودی در انزوا صورت نمی گیرد. در این راه ما به یکدیگر نیازمندیم و باید به دنیای اطرافمان متصل باشیم. پاک زیستن ما در روابطمان نهفته است و این شامل رابطه مان با خود، با دوستان بهبودی، با عزیزانمان، با جامعه و نهایتا با نیرویی برتر از خودمان می گردد. وجود دیگران در زندگی ما وسیله ایست که از طریق آن عنایت الهی را تجربه میکنیم. همانگونه که معجزۀ تغییر را در دیگران می بینیم، دیگران نیز شاهد تغییرات ما بوده و آن ها را به خودمان بازتاب خواهند داد. روابط ما دریچۀ جدیدی را به دنیای اطرافمان باز نموده و موجب پیشرفت روحانی مان می گردند. واقعیت این است که اغلب ما نمی دانیم چگونه با دیگران رابطه برقرار کنیم. بعضی ها معتقدند ناتوانی در ایجاد و حفظ یک رابطه در دراز مدت, نشانگر بیماری اعتیاد ماست. کتاب پایه به ما می گوید بیماری اعتیاد ما را به اشخاصی منزوی، وحشت زده و حیله گر با عاداتی عجیب و غریب تبدیل می کند که نزاکت اجتماعی خود را از دست داده اند. وقتی وارد بهبودی شدیم نمی توانستیم درک کنیم چرا قادر به ایجاد رابطۀ درست با دیگران نیستیم. عادات وتوقعات ما تحت تأثیر تجارب ما در اعتیاد فعال قرارگرفته بودند. برای دیگران آسان نبود که با ما زندگی کنند. وقتی مصرف می کنیم به دیگران خسارت می زنیم و کسانی که به ما نزدیک ترند صدمات بیشتری میخورند. ما می توانیم انسان هایی لجباز, شکاک ,خشمگین, وحشتزده و پر ازکنایه باشیم که باید همه کارها را طبق ارادۀ شخصی خویش انجام دهیم. زندگی ما جهنم بود و دیگران را نیز با خود به آنجا می بردیم. ما شکست و اغلب خشونت را تجربه کردیم و چیزهای زیادی را در زندگی از دست دادیم. حتی اگر به هنگام ورود به برنامه, خانواده و شغل خود را از دست نداده باشیم باید طرز برخورد مان با آنها را تغییر دهیم. کسب این مهارت ها در بهبودی فرایندی طولانی و دردناک است. وقتی نگاهی به دوران اعتیاد فعال می اندازیم، از خساراتی که به بار آورده ایم و فرصت هایی که برای داشتن روابط صمیمی از دست داده ایم شگفت زده می شویم. اما در عین حال می توانیم برای پاک بودن و در مسیر تغییر قرار داشتن سپاسگزار باشیم. به رابطه هایی که در گذشته داشته ایم می نگریم و فکر می کنیم که دیگر امیدی برایمان باقی نمانده است. اما تجربه مان از قدم دوم به ما ثابت کرده است که سلامت عقل میتواند به ما بازگردانده شود. ما به کمکی نیاز داریم که عزیزانمان نمی توانند آنرا برایمان فراهم کنند. هیچ چیز ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر را ندارد.