۱۴۰۰/۱۲/۲۳، ۱۲:۴۶ عصر
اگر نگاهی به فصل اول کتاب پایه داشته باشیم در مورد شخصیت معتاد مثال های زیادی را زده اند ونکته قابل توجه به بیماری اعتیاد هم هست چرا که این بیماری را قبل از اولین بار مصرف داشته ایم واز قابلیت های عالی تر فکری و احساسی به خوبی استفاده نمی کردیم.
در فصل دوم با ابزار برنامه آشنا می شویم و راه تمایل بدون مصرف مواد مخدر را پیدا کرده و شروع به پذیرفتن آنها در زندگی می کنیم چرا که با همان اتحاد هم سانی و امیدواری تداوم بهبودی را قبول می کنیم وفصل سوم نقطه متوقف کردن بیماری اعتیاد است زندگی به روال برنامه شخصیت سازی خود و اعتماد به نفس داشتن و چرا باید در این جا باشیم؟
ما می دانیم که برنامه na کار می کند این برنامه مارا قانع کرد که به جای سعی در تغییر دادن مردم و شرایط محیط باید خودمان را تغییر دهیم.
ما می دانیم که برنامه na کار می کند این برنامه مارا قانع کرد که به جای سعی در تغییر دادن مردم و شرایط محیط باید خودمان را تغییر دهیم.
اینجا هستیم تا از تجربیات جدید برای زندگی جدید درس بگیریم با سنت ها و مفا هیم گروهی آشنا شده ودر گروه و اجتماع خود بکار گیریم تا به یک عضو سازنده اجتماع خود تبدیل شویم.
شدم معتاد وبا اقرار خود آغاز کردم = امیدی را برای ذهن خود هم باز کردم
هنوز هم من معتاد هستم = ولی طالب درس چند استاد هستم
با آمدن وعضو شدن در انجمن معتادان گمنام و تمایل داشتن متوجه بیماری اعتیاد می شویم و این بیماری با ما هست وبا حضور در برنامه می توانیم این بیماری رادر نقطه ای از فعالیت باز داشت و به دنبال بهبودی رفتشدم معتاد وبا اقرار خود آغاز کردم = امیدی را برای ذهن خود هم باز کردم
هنوز هم من معتاد هستم = ولی طالب درس چند استاد هستم