۱۴۰۰/۱۲/۲۸، ۰۳:۰۷ عصر
درابتدا ممکن است سردرگم بوده وفکر کنیم باید تسلیم بیماری مان شویم. اما درواقع این کاری بود که بسیاری از ما قبل از ورود به انجمن انجام می دادیم. درزمان اعتیاد فعال ما روزانه ارادۀ خود را به بیماری مان می سپردیم اما در بهبودی یاد می گیریم تسلیم فرایند, برنامه ودر نهایت یک نیروی برتر از خود شویم. وقتی که دست از جنگ برمی داریم خود را کاملأ به مراقبت یک نیروی برتر ازخود می سپاریم. طبیعتأ متعهد می شویم که درخدمت آن نیروی برتر, همانطور که او را درک می کنیم, باشیم. تسلیم شدن به معنای داشتن روشن بینی لازم برای دیدن چیزها به نوعی تازه و همچنین داشتن تمایل به یک زندگی متفاوت می باشد. زمانی که نسبت به نگرش های جدید پذیرش پیدا می کنیم, ممکن است به جای یافتن جواب, با سؤالات بیشتری مواجه شویم. هربار به امکاناتی برمی خوریم که قبلأ به فکرمان خطور نکرده بود, به آزادی بیشتری دست میابیم. آزادیم تصمیمان را عوض کنیم, نگرشمان را تغییر دهیم و زندگی مان را متحول سازیم. آزادی یعنی اینکه ما دیگر مجبور نیستیم تحت تأثیر شرایط اطرافمان زندگی کنیم. بیشتر و بیشتر متوجه می شویم تسلیم شدن چقدر به شهامت نیاز دارد. وقتی معتادی که فکر نمی کردیم بتواند بهبود پیدا کند پیام برنامه را دریافت می کند, معجزۀ بهبودی را درعمل مشاهده می کنیم.