۱۴۰۳/۳/۲۰، ۰۷:۵۷ عصر
"داشتن دو راهنما هم زمان بسیار گیج کننده است اما به من کمک کرد تا تصمیم بگیرم که : تا چه اندازه می خواهم صادق باشم ؟ به چه چیز هایی فکر کنم ؟ چه چیز هایی را باور دارم ؟ چه احساسی می کنم ؟ چه چیزی مهم است : صداقت ، درست کاری ، زندگی با اصول و ... – در ابتدا هر دوی آن ها را فریب می دادم . اگر یکی از آن ها سعی میکرد مرا با یکی از نقص هایم روبه رو کند که من آماده ی آن نبودم ، سریع فرار می کردم و می گفتم : "من دارم روی این نقص با راهنمای دیگرم کار می کنم " . بهای این کار را هم پرداخت کردم .
من در دیدن خودم کند تر حرکت کردم .
ولی فکر کنم این اتفاق زمانی افتاد که خدا می خواست . من خیلی چیز ها به خاطر داشتن دو راهنما یاد گرفتم که فقط می توانم بگویم ، خیلی مثبت بود .
«کتاب راهنما و رهجو »
من در دیدن خودم کند تر حرکت کردم .
ولی فکر کنم این اتفاق زمانی افتاد که خدا می خواست . من خیلی چیز ها به خاطر داشتن دو راهنما یاد گرفتم که فقط می توانم بگویم ، خیلی مثبت بود .
«کتاب راهنما و رهجو »