۱۴۰۲/۵/۳۱، ۱۲:۲۷ عصر
18. آیا من ارزش اعتماد دیگران را دارم ؟ امروز چگونه میتوانم قابل اعتماد بودن را تمرین کنم؟(سنت۲)
اعتماد یک جاده دوطرفه است ،اگر من ارزش اعتمادی را که از طرف یک فرد یا یک گروه بهم شده را غنیمت نشمرم و نهایت سعی ام را در به اجرا درآوردن تعهداتم نسبت به اون اعتماد ایفا نکنم دیر یا زود خودم از دست میروم ،چون دیگر کسی نیست که باهاش تجربه ام را درمیان بگذارم ،کسی نیست که احساس مفید بودن و ارزشمند بودن رابهم بده، کسی نیست که فرصت جبران خسارت را در اختیار من قرار بده و یا فرصت سپاسگذاری را به من بده ...
اعتمادی که از جانب گروه یا یک شخص دیگر به من میشود در واقع یک فرصت را نیز به همراه خود برای من بوجود می آورد که خودم را به خودم اثبات کنم ، که متوجه بشم چقدر رشد کردم ، کجای داستان هستم ، چقدر با برنامه هستم ، اما در ضمن تمام اینها فراموش نکنم که من صاحب اختیار نیستم و قرار نیست جای خدا بشینم موعضه کنم .
تمرین قابل اعتماد بودن در سنت ۲ یعنی شعار و عملکردم هر دو در یک راستا باشد، یعنی نیت خیرم برای دیگران مشهود باشد ، یعنی هر جا نیاز بهم بود در دسترس باشم و اون کاری را انجام بدم که از من انتظار میرود،یعنی گمنامی دیگران را حفظ کنم ، یعنی سهمم و مسؤلیتم را تا حد توان بطور کامل انجام بدهم ، یعنی اگر پست خدماتی گرفتم طبق اساس نامه خدمت کنم .
قابل اعتماد بودن یعنی قابل اتکا بودن ، یعنی تداوم در خوب بودن در ارتباط و در خدماتی که انجام میدهم.
اعتماد یک جاده دوطرفه است ،اگر من ارزش اعتمادی را که از طرف یک فرد یا یک گروه بهم شده را غنیمت نشمرم و نهایت سعی ام را در به اجرا درآوردن تعهداتم نسبت به اون اعتماد ایفا نکنم دیر یا زود خودم از دست میروم ،چون دیگر کسی نیست که باهاش تجربه ام را درمیان بگذارم ،کسی نیست که احساس مفید بودن و ارزشمند بودن رابهم بده، کسی نیست که فرصت جبران خسارت را در اختیار من قرار بده و یا فرصت سپاسگذاری را به من بده ...
اعتمادی که از جانب گروه یا یک شخص دیگر به من میشود در واقع یک فرصت را نیز به همراه خود برای من بوجود می آورد که خودم را به خودم اثبات کنم ، که متوجه بشم چقدر رشد کردم ، کجای داستان هستم ، چقدر با برنامه هستم ، اما در ضمن تمام اینها فراموش نکنم که من صاحب اختیار نیستم و قرار نیست جای خدا بشینم موعضه کنم .
تمرین قابل اعتماد بودن در سنت ۲ یعنی شعار و عملکردم هر دو در یک راستا باشد، یعنی نیت خیرم برای دیگران مشهود باشد ، یعنی هر جا نیاز بهم بود در دسترس باشم و اون کاری را انجام بدم که از من انتظار میرود،یعنی گمنامی دیگران را حفظ کنم ، یعنی سهمم و مسؤلیتم را تا حد توان بطور کامل انجام بدهم ، یعنی اگر پست خدماتی گرفتم طبق اساس نامه خدمت کنم .
قابل اعتماد بودن یعنی قابل اتکا بودن ، یعنی تداوم در خوب بودن در ارتباط و در خدماتی که انجام میدهم.
