به مرور و به صورت فرایند.
اول با حضور در جلسه و گوش فرا دادن و مشارکت .
بودن در گروه .
تهیه و مطالعه نشریات.
راهنمای گرفتن و گوش به حرف راهنما دادن.
بعد اصول و برنامه.
هر چه این اصول و راهنما گفت من هم گفتم چشم.
کارکرد قدم.
و حال متوجه شدم که وجودم ادغام شده از این اصول می باشد .
تمایل صداقت روشن بینی.
وقتی نتیجه ای را دیدم و باور کردم ، کم کم بیشتر سعی و تمرین کردم .مثل کار ،جلسه، خدمت.
وحال خدایم را باور دارم ک ک سر منشا اصلی او میباشد ک مرا از این طریق ب خود رسانده.
اول با حضور در جلسه و گوش فرا دادن و مشارکت .
بودن در گروه .
تهیه و مطالعه نشریات.
راهنمای گرفتن و گوش به حرف راهنما دادن.
بعد اصول و برنامه.
هر چه این اصول و راهنما گفت من هم گفتم چشم.
کارکرد قدم.
و حال متوجه شدم که وجودم ادغام شده از این اصول می باشد .
تمایل صداقت روشن بینی.
وقتی نتیجه ای را دیدم و باور کردم ، کم کم بیشتر سعی و تمرین کردم .مثل کار ،جلسه، خدمت.
وحال خدایم را باور دارم ک ک سر منشا اصلی او میباشد ک مرا از این طریق ب خود رسانده.