۱۳۹۹/۵/۲، ۰۸:۴۲ عصر
درک من از قدم دو اینه: من زندگی کردن به روال روحانی رو یاد نداشتم.
همیشه در عالم توهم، تصور و تخیل بودم.
هرگز عقیده و نظر دیگران برام مهم نبود و چیزی که برام اهمیت داشت عقاید شخصی خودم بود.
با بکارگیری قدم یک و دو درک من نسبت به وقایع زندگی تغییر کرد و متوجه این مسئله شدم که من با انسانهای عادی فرق دارم.
انسانهای عادی ویار بدنی ندارند و انسانهای سالم حساسیت، لجاجت و تعصبات واهی از خودشون نشون نمیدن، ولی من هنوز در همان دوران نوجوونی گیر کرده ام.
برای بزرگ شدن، متواضع شدن و آموزش پذیری لازمه که اصول قدم دوم را در تمام زمینه های زندگیم بکار گیرم تا اشتباهاتی را که برای من و دنیای پیرامونم مشکل آفرین هستند تکرار نکنم.
همیشه در عالم توهم، تصور و تخیل بودم.
هرگز عقیده و نظر دیگران برام مهم نبود و چیزی که برام اهمیت داشت عقاید شخصی خودم بود.
با بکارگیری قدم یک و دو درک من نسبت به وقایع زندگی تغییر کرد و متوجه این مسئله شدم که من با انسانهای عادی فرق دارم.
انسانهای عادی ویار بدنی ندارند و انسانهای سالم حساسیت، لجاجت و تعصبات واهی از خودشون نشون نمیدن، ولی من هنوز در همان دوران نوجوونی گیر کرده ام.
برای بزرگ شدن، متواضع شدن و آموزش پذیری لازمه که اصول قدم دوم را در تمام زمینه های زندگیم بکار گیرم تا اشتباهاتی را که برای من و دنیای پیرامونم مشکل آفرین هستند تکرار نکنم.