۱۳۹۹/۴/۵، ۰۴:۱۸ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳۹۹/۴/۵، ۰۴:۵۸ صبح، توسط امیر عباس.ک.)
اکثر ما متوجه شده بودیم که اعتیادمان یک خودکشى تدریجى است. اما اعتیاد، این دشمن زیرك زندگى، قدرت انجام هر گونه اقدامى را از ما سلب کرده بود. در نهایت بسیارى از ما کارمان به زندان ها کشیده شد. بسیارى دست به دامن پزشکان، روان پزشکان و یا مذاهب شدیم، اما هیچ یک از آن ها براى حل مشکل ما کافى نبود. بیمارى ماهمیشه یا دوباره عود مىکرد و یا بدترمیشد. تا عاقبت از روى ناچارى در معتادان گمنام به یکدیگر پناه آوردیم.
کتاب پایه فصل دوم
چرا اینجا هستیم
زمانی که بپذیریم که امکان بهتر شدن برای ما بی انتها است ،وهیچ پایانی بر نعمت های بهبودی متصور نیست ،تازه درک می کنیم که روحانیت فقط راهی برای رهایی نیست ،بلکه روشی برای زندگی است که دائما هدایای جدید ،امکانات جدید و آگاهی جدیدی برای ما به همراه دارد،اگر به تمرین آن ادامه دهیم.(پاک زیستن ص ۲۳، ۲۴)
کتاب پایه فصل دوم
چرا اینجا هستیم
زمانی که بپذیریم که امکان بهتر شدن برای ما بی انتها است ،وهیچ پایانی بر نعمت های بهبودی متصور نیست ،تازه درک می کنیم که روحانیت فقط راهی برای رهایی نیست ،بلکه روشی برای زندگی است که دائما هدایای جدید ،امکانات جدید و آگاهی جدیدی برای ما به همراه دارد،اگر به تمرین آن ادامه دهیم.(پاک زیستن ص ۲۳، ۲۴)