امروزه گروهها چنان فضای متشنج در مورد فعالیتهای ساختاری درونشان بوجود آمده که دیدگاه نسبتا خوبی نسبت به
فعالیتهای خدماتی و ساختاری ندارند. سبد سنت هفتم گروه فقط در حد مایحتاج گروه جمع آوری میشود و این مقدار هم در
فضای اندک اعضایی که در جلسات اداری شرکت می کنند و با رای گیری و به قولی که وجدان گروهی نامیده میشود
صرف پذیرایی و تجمل گرایی گروه خودشان وخرج مسائلی میشود که اصول و روحانیت برنامه کمتردر ان دخیل هست
و این امر باعث شده اعضا به سمت و سوی باند بازی و راهنما و رهجویی گرایش پیدا کنندوبیشتر وقت و انرژی خود را
صرف این مقوله نمایند و اگر هم در طول چند ماه اعانه ای بشود که ساختارببرند، این ساختار هم درگیر مسائلی هستش
که در گروهها می باشد و به این سطح هم کشانده شده(باند-راهنما و رهجو-غرایض و...) چنان برنامه خاصی برای روند
رشد و توسعه و جود ندارد.