امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فرای "قابل قبول اجتماع بودن"
#1
فرای "قابل قبول اجتماع بودن"
وقتی وارد انجمن می شویم به ما گفته می شود: "برای ما مهم نیست که شما چه چیز و چه مقدار مصرف کرده اید و یا آن را از کجا خریده اید. کارهایی که درگذشته کرده اید و یا دارایی و نداری شما برای ما بی تفاوت است. تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد این است که شما می خواهید درمورد مشکلتان چه بکنید و ما چطور می توانیم به شما کمک کنیم". سالها پس از ورودمان به انجمن, این گفته هنوز به قوت خود باقی است. ما بدون توجه به مقصدمان ,زندگی های جدید خود را به همان روش بنا می کنیم .به موق ع خود خواهیم آموخت که مقصدمان به اندازۀ چگونگی دستیابی مان بدان, اهمیت ندارد.
یکی از مُ حَ سَ نا ت تجربه مان این است که ما می دانیم برای شرکت نمودن در امو ر جامعه حق انتخاب داریم. ما تصمیم می گیریم که چگونه با دنیای اطراف تعامل داشته باشیم و اینکه آیا می خواهیم جایگاهی درآن داشته باشیم و این جایگاه کجا خواهد بود, نیز تصمیم ما می باشد. ترکیب شدن دردنیا به طریقی که برایمان راحت باشد, بخشی از سفرمان بوده و مقصدمان نمی باشد .پیداکردن جایگاه خود در اجتماع هدف اصلی مان نبوده و راهی است که از طریق آن به اهدافمان دست میابیم. مورد قبول اجتماع واقع شدن می تواند ما را ازهدفمان که بیدار نمودن روحمان می باشد, منحرف سازد.
پاسخ
#2
 امروز مسئولیتهای شخصی را میپذیرم و سهم خودم را میپردازم و به روند رو به رشد بهبودیم ادامه میدهم چونکه تجربه . قدرت و امید مورد نیازم را در انجمن بدست آورده ام . قضاوت های منفی خودم در مورد دیگرانو کنار گذاشتم و در عوض بر صفات مطلوب دیگران تمرکز میکنم . ازحمابت دوستان  بهبودیم استفاده میکنم و ریسک اعتماد به راهنمایم را میپذیرم تا به پاداش صحبت کردن با او برسم و دیگر از گذشته خود پشیمان نیستم  زیرا از طریق آن میتوانم با دیگر معتادان درد دل کنم و شاید درد معتاد دیگری را تسکین بدهم و یا شاید بتوانم از مرگ او جلوگیری کنم و سعی میکنم بر اساس رشدی که در بهبودی داشته ام رفتار کنم و سعی میکنم با همان احساس تعلقی که خودم در NA یافتم دیگران را جذب کنم و نهایتا کارهایی را انجام میدهم که موجب حفظ بهبودیم بشود . و اینجا یاد گرفتم خوشبختی خود را از طریق خدمت کردن به دیگران بدست بیاورم ...
پاسخ
#3
بسیاری از ما ازخود می پرسیم که می خواهیم مورد قبول کدام جامعه واقع شویم. منظو ر برخی از ما ازجامعه, خو د
NA می باشد. با وجودیکه ما همیشه منزوی, شکاک و بیگانه بوده ایم, راهی پیدا می کنیم تا در NA احساس راحتی
کنیم. ولیکن زمانی که راجع به پیداکردن جایگاه مان در دنیا فکر می کنیم, ممکن است با چالش های بیشتری روبرو
شویم. اگر هویت خود را از بیگانه بودن و تعلق نداشتن گرفته باشیم, ملحق شدن به هرچیزی می تواند کمی برایمان
عجیب به نظر آید. بازگشت به اجتماع گام دشواری است و ممکن است برایمان توأم با ریسک باشد اما هیچکس
نمی تواند این تصمیم را برایمان بگیرد. یکی از اعضا چنین مشارکت کرد: "زمانی که درحال بزرگ شدن بودم
همیشه احساس بیگانگی می کردم, در دنیای مواد مخدر پذیرفته شدن را پیدا کردم". احساس تعلق داشتن می تواند
برایمان جاذبه باشد و بعضی اوقات رها نمودن روش زندگی مشکل تر از رها نمودن مواد مخدربه نظر میاید.
پاسخ
#4
-----
وقتی به آنچه که ما را وادار می کند تا این حد برروی چیزهایی بیرون از خودمان تمرکز کنیم, نگاهی می اندازیم,اغلب متوجه می شویم عامل محرک مان ترس می باشد. ما ازخودمان, از دنیا و از اینکه مبادا کسی پی ببرد چقدر واهمه داریم, می ترسیم. ما پشت انواع نقاب ها پنهان می شویم, از و فق دادن انعطاف ناپذیر خود با اجتماع گرفته تا خصومت آشکار. برای اشخاصی که چنین دردهایی را متحمل شده اند, می توانیم فوق العاده حساس و ظریف باشیم.
اشتباهأ باور می کنیم که مورد قبول اجتماع بودن می تواند ما را از درد معاف کند, دردی که به نظرمی رسد از مهم
دانستن تفکر دیگران, سرچشمه می گیرد.



---پاکزیستن
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حوریا ___Bu ، حـمـیـد ، آریا داریوش
#5
 سلام

مادامیکه این راه را دنبال کنم از هیچ چیز واهمه نخواهم داشت.
برای قبول زندگی به روش جدید باید یک سری کارها را انجام دهم.
اما راضی نگه داشتن همه ممکن نیست.
 اما من باید بتوانم درست عمل نمایم و زندگی ام را با راه و رسم درست ادامه دهم...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان