امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 50:چگونه آگاه بودن از اشتباهاتم (صداقت با خود) به من کمک می کند تا تغییر کنم ؟
#1
سوال 50:چگونه آگاه بودن از اشتباهاتم (صداقت با خود) به من کمک می کند تا تغییر کنم ؟
پاسخ
#2
درک صحیح از صداقت موجب شد که خود را فریب ندهیم و از انکار اجتناب کنیم. ما متوجه شدیم تنها چیزی که ما را نجات داد صداقت بود.

اقرار صادقانه به اشتباهات و پذیرفتن مسوولیت آنها کار بزرگی است که ما از ابتدای قدم یک و درک صحیح از انکار توانستیم آن را به صورت یک عادت برای خود دربیاوریم. صداقت در قدم یک پایه‌گذاری می‌شود و در قدم ده به بار می‌نشیند.
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی1 ، ali ghobadi ، ssaeedg ، ناظر9 ، حـمـیـد ، ناظر10
#3
درک صحیح از صداقت موجب شد که خود را فریب ندهیم واز انکار اجتناب کنیم تنها چیزی که مارا نجات داد صداقت بود
پاسخ
#4
هرگز نباید فراموش کرد که تغییر بدون آگاهی و شناخت از آنچه که باید تغییر کند، امکان پذیر نیست. اگر تغییر را به مداوای بیماری توسط پزشک تشبیه کنیم ، ابتدا پزشک با انجام آزمایشات و عکس و ... وضع موجود بیمار را بررسی و بیماری را تشخیص می دهد به عبارتی آگاهی خود را در ارتباط با بیمار و بیماری افزایش می دهد و سپس به اتخاذ راه کار می پردازد و نسخه تجویز می کند.
ضروری ترین راهکار برای معتاد تغییر است و اگر در مسیر تغییر قرار نگیرد بدون شک نابود خواهد شد. برای تغییر نیاز به ابزار داریم و مهمترین ابزار آگاهی است. معتاد با آگاهی از اشتباهاتش بصورت روزانه خود را بهتر و آگاهانه تر می شناسد درست شبیه همان پزشک. بعد از آگاه شدن از اینکه نیاز به تغییر دارم و نیز شناخت زمینه های تغییر بکارگیری نسخه بهبودی بسیار آسان است. معما چون حل شود آسان شود
پاسخ
#5
سلام
شناخت اشتباهات از قدم ۵ شروع شده و در قدم ۱۰ ادامه دارد و به صورت تراز است.این تراز به من کمک می کند به صورت روزانه من وضعیت احساسی.عاطفی و نقص خود را بشناسم.وقتی اشتباه متوجه بشوم راه و مسیر خود را تغییر می دهم.
پاسخ
#6
ما یک عمر با هواهای نفسانی خود جنگیدیم ، یک عمربا نواقص های اخلاقی خود جنگیدیم ، اما حاصل این جنگیدنها عاقبت برای ما چه ارمغان مثبتی به همراه آورد ؟! هیچ ، به گفته ایی نه تنها در این موارد پیشرفتی نکردیم ، بلکه پسرفت هم کردیم  ، و لذا نهایتاً بسیاری از ما به این مسئله پی بردیم که ما ، در رابطه با هرآنچه که با آن  میجنگیم  ، در غایت بازنده آن جریان هستیم ، اساساٌ کلماتی هستند که جزو لغات و  فرهنگنامه بیماری می باشد ، مثلِ ؛ زشتی –  پلیدی  - بدی – کینه – نفرت – جنگ و و .   ، بنابراین ، استفاده حتی ابزاری برای کسب بهبودی از این جریانات مغایر با اصول بهبودی می باشد . ما وقتی در مسیر بهبودی گرفتار جنگ و دغدغه های درونی میشویم ، معنای آن این است که باید تسلیم خود را تحکیم بخشیم ، و بهتر است تسلیم خود را کامل کنیم  ، تسلیم کامل یعنی ضمن پذیرفتن بیماری ،  پذیرش بهبودی را نیز بعنوان بهترین گزینه انتخاب کنیم  ، و لذا در همین روند در جای متوجه میشویم که بهتر است میزان تمایل خود را نیز گسترش بدهیم و برنامه بهبودی خود را شرطی و یا سلیقه ایی انتخاب نکنیم ، گاهی ممکن است در زمان بهبودی در اثر پایین آمدن شوق و تمایل به بهبودی ،  در مقابل آن مقاومت کنیم  ، و لذا اینجا نقطه ای است که باید متوجه شویم این جنگ و مقاومت ، بیانگر این است که میزان تمایل ما ،  در حال کاهش یافتن است و به دلیل همین مقاومت و جنگ در مسیر بهبودی درد میکشیم ، بنابراین ، برای اجنتاب از دردهای که لازم نیست آنها را تجربه کنیم  ، درچنین شرایطی سعی میکنیم تا تسلیم خود را تعالی بخشیم ، تا بدینوسیله میزان تمایل خود را افزایش دهیم .
پاسخ
#7
سلام
در زمان مصرف اکثرا مسیر اشتباه و فهم اشتباه از مسائل باعث می شد که من همیشه در یک چرخه معیوب قدم بردارم.این مسیر اشتباه هیچ زمان نمی پذیرفتم که درست نیست.در زمان بهبودی با بکار گرفتن اصول متوجه شدم که من با راه اشتباه اعمال اشتباه انجام می دادم.پس به دنبال راه جدید و تغییر اشتباه هات خودم انجام دادم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، حـمـیـد
#8
وقتی در قدم یک با خود صاد ق شدم  اعلام عجز و ناتوانی کردم 
 تونسم  اولین قدم برای کمک به خودم را بردارم در قدم دهم نیز وقتی در بررسی اعمال
روزانه خود صداقت داشته باشم 
می توانم نسبت به اشتباهات خود آگاهی پیدا کنم و پس از آن است که
برای تغییر خود وارد عمل می شوم.صداقت با خود پاد زهربیماری من
است و کمکم می کند تادست از خودخواهی و خودفریبی بردارم وبه
چگونگی دقیق خطاهایم بپرداز م به آنهااقرارکنم وپی ببرم که چه نقشی
داشته ام وبپذیرم که براساس کدام باوروانگیزه مخرب چنین اشتباهی
را مرتکب شده ام که لازمه آن انجام قدم دهم همراه باصداقت باخود
می باشد . تنهابااقراریک اشتباه به سادگی نمی توان ازعوارض آن باخبر
شد واصل صداقت باخود کمکم نمی کند تاباورهای مخربم را درهم
بشکنم و همچنین فرصتی
را برایم فراهم می کند تا به نیروی برترم نزدیکترشوم وطبق
ارزشهای درونی خود عمل کرده و رفتارم سالم تر و به مرور تغییرکنم ، چرا که رفتارهای من باورهایم را می سازند
و تغییر باورهای مخرب من  جایگزینی آنهااعتقادات وارزشهای
صحیح ورفتارسالم من راتشکیل
می دهند وبهبودی من دچار تحول
می شود
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر12 ، ناظر9
#9
سلام
 
یکی از بزرگترین مسائلی که من در مدت لغزش هایم متوجه شدم عدم صداقت با خود بود- دروغ گفتن به خودم که مواد مشکلم را حل می نماید. پس از بارها لغزش متوجه شدم من برای اشتباهاتم دلایل میاورم که اگر با خود صداقت داشته باشم دیگر سر خودم را کلاه نمی گذارم...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان