امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 22:رفتار و منش من در راهنمای دیگران بودن چگونه است ؟ آیارهجویان خود راتشویق میکن
#1
سوال 22:رفتار و منش من در راهنمای دیگران بودن چگونه است ؟ آیارهجویان خود راتشویق میکنم که خود در مورد مسائل تصمیم بگیرند ودرنتیجه رشد کنند ؟ آیا آنها را نصیحت می کنم ، یا تجربه خود را با آنها درمیان می گذارم ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط Essi.toobchi ، ssaeedg ، حـمـیـد ، ناظر9
#2
وقتی ما راهنمای دیگران می شویم ،
سعی می کنیم همیشه در دسترس 
باشیم و با صبر و تحمل به حرف هایش
آنها گوش داده.

سعی کنیم خودمان را جدی نگیریم ،
رفتاری مبتکرانه نداشته باشیم ، 
خودمان را بهتر ، برتر و صاحب اختیار
آنها نمی کنیم ، جدی هستیم و در شوخی
و فراح افراط نمی کنیم ، اصراری بر
اجرای رهنمودها و پیشنهادات مان
نداریم و به آنها حق انتخاب می دهیم ،
با متانت و قاطعیت رفتار می کنم ،
همبازی آنها در گفتار و رفتار غیر برنامه 
و غیر اصولی نمی شویم ،با هر کدام به
روش مخصوص شخصیتی اش رابطه
داریم ، توجه ما به کمیت بهبودی آنها
نیست ، بلکه کیفیت بهبودی آنها مد نظر
می باشد.

تلاش می کنیم با اشاره به توانمندیشان و تأکید بر نقاط مثبتشان ، روحیه اعتماد به نفس و احترام به نفس را در آنها ایجاد نماییم و با تکیه نمودن به عملکرد خودشان و نه در حمایت غیر مؤثر و دلسوزی افراطی و مخرب ما ، موفق و پاک باشند.

آوردن مثال های زنده از خودمان ، سعی می کنیم راه صحیح را معرفی نماییم و خطرات ناشی از بیماری را که منجربه لغزش و تباهی شان می شود را در قالب تجربه خودمان به آنها گوشزد نماییم ، از هر گونه نصیحت و ارشاد خودداری و فقط تجربه خودمان را با رهجو در میان می گذاریم و نمی گذاریم به ما وابسته شوند.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9
#3
در واقع نوع راهنما بودن مسیله ای کاملا شخصی است.عده ای ترجیح میدهند بگذارند رهجو خودش تصمیم بگیرد.عده ای رهجو را اصطلاحا هل میدهند.اما واضح است که من به عنوان راهنما میبایست در امور خانوادگی رهجو دخالت نکنم و قدم سوم را در مورد وی بگار گیرم و سعی کنم الگوی خوبی برای وی باشم.در برنامه نصیحت کردن و ارشاد کردن نداریم بلکه فقط تجربه خود را بازگو میکنیم.بهترین پاسخها برای این سوال در کتاب راهنما و رهجو امده است
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، حـمـیـد ، ناظر9
#4
بهترین کار استفاده از پمفلت راهنما و رهجو و رهنمودها و اصول خود برنامه هست.
من سعی می کنم اولا واجد اون عشق بدون شرط، از خود گذشتگی و ثبات قدم باشم،
تا اعتماد رهجو رو جلب کنم و تمایل رو در رهجو بالا ببرم.
هیچ وقت سعی نمی کنم خودم رو یک قدیس نشون بدم
ما راهنما می شیم تا بتونیم رهجو رو از اعتیاد فعال باز بداریم،
تا بتونن تو زندگی شخصی شون رشد کنن.
به نظر من رابطه راهنما و رهجو نباید تبدیل به رابطه فرمانده و سرباز تبدیل بشه.
ما صرفا بدون هیچ چشم داشتی اونچه که بلدیم به رهجو منتقل می کنیم
و تجربه مون رو در اختیارشون میزاریم.
ما به دنبال ستایش و تمجید و تعریف نیستیم.

تو قسمت دوم و سوم سئوال هم،
سعی می کنیم رهجوها رو تشویق کنیم تا بتونن در مورد مسائل خودشون،
فکر کنن و تصمیم بگیرن تا به رشد شخصی برسن.
به هیچ وجه هم نصیحت نمی کنیم(می دونیم معتاد چقدر از نصیحت بدش میاد)
سعی می کنیم تجربه، نیرو و امیدمون رو در اختیارشون بذاریم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9
#5
هیچگاه به دوستان وهمدردانم که در حال خدمت به آنهاهستم به چشم متعلقاتم نگاه نکرده ام وهمیشه خودم را ابزارو وسیله ای دردستان خداوندبرای اجرای اراده اش دیده ام،همیشه سعی کرده ام دوگوش شنواباشم وهیچگونه قضاوت ونصیحت وسرزنشی نکنم، امید واهی وبیجاندهم هرگزبه همدردانم راهکار نداده ام ودرکارهای خصوصی و مسائل خانوادگی آنهادخالت نمیکنم معمولا به مشارکتها ودرددل هایشان گوش میدهم وتجربه های خودم را البته اگرداشته باشم لخت وعریان وبدون تعارف دراختیارشان قرارمیدهم اما حق انتخاب رابه خودشان واگذارمیکنم البته عواقب وپیامدهای موردنظررابه آنها گوشزد میکنم اماتصمیم گیری نهایی رابعهده خودشان میگذارم.
باورامروزم این است که ناب ترین آگاهی ها ازدل سخترین تجربه هاخصوصا تلخ ترین آنهابدست میایدبسیاری از دوستانمان هستندکه باید خودشان امتحان کنندوتجربه بگیرند این افراد باید یادبگیرندکه مسئولیت کارهایشان راهم بپذیرند.
گمنامی تمام دوستانیکه باآنهاهمراهم بایدحفظ شود وتااین لحظه هرگز ازبالا به عنوان یک شخص برتر به همدردانم نگاه نکرده ام ،رهجویانم راتشویق میکنم که هم مشارکت کنند وهم مشورت،ودرمسیرتقویت روندایمان آوری باشندونتیجه کارهایشان رابخداوندبسپارندوبعدازتعیین هدف هایشان ورعایت توانایی وامکاناتشان ودرنظرگرفتن وشناسایی ریسک ها وخطرات کارهایشان بعداز دعاکردن وخودرابخداوندسپردن اقدام وعمل کنند
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9
#6
سعی می کنم رفتار و منشم همان چیزی باشه اصول اخلاقی و اصول روحانی نهفته در قدم ها به من یادآور میشه تشویق می کنم برای تجربه کردن احساسات جدید ایده های نو و راه های جدیدی رو در پیش بگیرند به هیچ عنوان باید و نباید نمیگذارم نصیحت و ارشاد نمی‌کنم همون چیزی رو که خودم تجربه کردم به صورت پیشنهادی در اختیارشون قرار میدم تا آنها با بررسی و مشورت راهکار مناسب مو پیش بگیرند
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، حـمـیـد ، ناظر9
#7
سلام
باید به رهجو فرصت داد تا خود را بر اساس ویژگی های خوش بشناسد و توانایی خود را درک کند نه اینکه چیزی که من فکر می کنم شود.باید رهجو را تشویق کرد تا به دنبال کارها.ارزوهاو نیازهایش هم برود.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9
#8
سلام داریوش معتاد
گوش دادن و نظریه حرفه ایی ندادن و دخالت نکردن در زندگی شخصی و توضیح اینکه تمام تصمیمات که در زندگی می گیرید مسئول آن خودتان هستید پس مراقب تصمیمات خود باشید.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر9
#9
وقتی ما راهنمای دیگران می شویم ،
سعی می کنیم همیشه در دسترس
باشیم و با صبر و تحمل به حرف هایش
آنها گوش داده..
سعی کنیم خودمان را جدی نگیریم ،
رفتاری مبتکرانه نداشته باشیم ،
خودمان را بهتر ، برتر و صاحب اختیار
آنها نمی کنیم ، جدی هستیم و در شوخی
و فراح افراط نمی کنیم ، اصراری بر
اجرای رهنمودها و پیشنهادات مان
نداریم و به آنها حق انتخاب می دهیم ،
با متانت و قاطعیت رفتار می کنم ،
همبازی آنها در گفتار و رفتار غیر برنامه
و غیر اصولی نمی شویم ،با هر کدام به
روش مخصوص شخصیتی اش رابطه
داریم ، توجه ما به کمیت بهبودی آنها
نیست ، بلکه کیفیت بهبودی آنها مد نظر
می باشد..
تلاش می کنیم با اشاره به
توانمندیشان و تأکید بر نقاط مثبتشان ،
روحیه اعتماد به نفس و احترام به نفس
را در آنها ایجاد نماییم و با تکیه نمودن
به عملکرد خودشان و نه در حمایت غیر
مؤثر و دلسوزی افراطی و مخرب ما ،
موفق و پاک باشند..
آوردن مثال های زنده از خودمان ،
سعی می کنیم راه صحیح را معرفی
نماییم و خطرات ناشی از بیماری را که
منجربه لغزش و تباهی شان می شود را
در قالب تجربه خودمان به آنها گوشزد
نماییم ، از هر گونه نصیحت و ارشاد
خودداری و فقط تجربه خودمان را با
رهجو در میان می گذاریم و نمی گذاریم
به ما وابسته شوند..
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر6 ، Darush sistan ، حـمـیـد ، ناظر9
#10
سلام

- من باید تجربه خودم را به صورت مشخص و واضح و قابل فهم به یک رهجو بگویم و از او بخواهم که خودش تصمیم گیرنده باشد وتجربه اعضاء رو هم در نظر بگیرد و مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرد...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر9
#11
در واقع نوع راهنما بودن مسیله ای کاملا شخصی است.عده ای ترجیح میدهند بگذارند رهجو خودش تصمیم بگیرد.عده ای رهجو را اصطلاحا هل میدهند.اما واضح است که من به ۷عنوان راهنما میبایست در امور خانوادگی رهجو دخالت نکنم و قدم سوم را در مورد وی بکار گیرم و سعی کنم الگوی خوبی برای وی باشم.در برنامه نصیحت کردن و ارشاد کردن نداریم بلکه فقط تجربه خود را بازگو میکنیم.بهترین پاسخها برای این سوال در کتاب راهنما رهجوآمده است
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر6 ، Darush sistan ، ناظر9


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان