امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
3. درک من از روشن بینی ،چگونه کمک میکند تا سنت دوم را به کار گیرم؟ من چگونه اعضای جدی
#1
3. درک من از روشن بینی ،چگونه کمک میکند تا سنت دوم را به کار گیرم؟ من چگونه اعضای جدیدتر را به ارائه ایده ترغیب میکنم؟آیا نیاز ها و نظراتن کسانی که در جلسات نیستند را در نظر میگیرم؟چگونه شهامت پرسش سوالات سخت در جلسات اداری را پیدا می کنم؟
پاسخ
#2
روشن بینی کمک می کند تا در هنگام تصمیمات فکر نکنم که من کامل ترین فکر را دارم و بهترین نظرات از وجدان من سرچشمه می‌گیردروشن‌بینی کمک می کند تا من ایده های جدید و نظرات و وجدان گروهی را ببینم به آن توجه کنم صدای مخالف را بشنوم و آن را در نظر بگیرم همین‌طورباعث می شود تا من اعضای آتی را در تصمیمات در نظر بگیرم حتی کسانی که در جلسات اداری و یا در خدمات ماشرکت نمی کنند هم در نظر بگیرم همین موضوع کمک می‌کند تا من بدون ترس از تلافی و در جهت اراده نیروی برتر نظر خودم را با گروه درمیان بگذارم حتی اگر احساس کنم که صدای تنها هستم و به خودم جرات مخالفت را می‌دهم البته با احترام به وجدان گروهی و نظرات دیگران
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر10 ، ناظر11
#3
روشن بینی من میگه وقتیکه من تو وسوسه واجبار گیر هستم
و اختیار زندگیم از دستم میره
چطوری میتونم صاحب اختیار یک جلسه یا انجمن بشم وفکرکنم هرچی من میگم درسته
سنت دو هدیه ای برای من هست تا بتوانم با سپردن اختیار خودوانجمن به خداوند من هم بتوانم فرد مفیدی باشم.بادرک سنت دوم میتوانم راحتربه خود ودیگران فرصت اشتباه بدهم ومتوجه باشم خداوند دارد این گروه رو هدایت میکند.به ایده دیگران بادل گوش بدم وبرایشان ارزش قائل شوم
ایده از تفکر نو میاد وبرای اینکار
باید خوب گوش کردن رو تمرین کنم...تا بتوانم همه نکته ها زمینه ها ایده ها ونظرها
رو بررسی کنم که بشه بهتر در جهت اتحاد خدمت کنم.حتی ایده ونظرات کسانی که حضورندارند.

وخدا شهامت لازم برای انجام اصول حتی پرسشهای سخت را به من خواهد داد به شرط اعتماد.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#4
روشن بینی به من کمک میکندتابپذیرم وایمان داشته باشم که درسنت دوم حرف اول واخرراخداوندمهربان میزندچون منبع وحدت وهدایت کننده بهبودی من است علیرغم اگاهی ودانشی که من دارم به یک نیروی برتردرونی بنام وجدان اجازه میدهم تادرحین تسلیم شدن نظرات دیگران رانیزبشنوم باوجود یک نیروی مضاعف به اگاهیم اضافع میشود.روشن بینی یعنی پذیرش نظروعقایددیگران واحترام گذاشتن به انهابااستفاده ازاصل روشن بینی بیاموزم که تعصبات شخصی خودرابمنظورتشریک همکاری بادیگران کناربگذارم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، ناظر10
#5
روشن بینی یعنی کنارگذاشتن تعصب با دیگران اتحادهمکاری داشتن
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#6
امروز بیماری دیدم لغزش کرده با اون همکلام شدم با انجمن آشنا بود بهترین چیزی که در خاطر داشت این بود خاطره از کسی که بیماران رو با فرقون به کمپ میآورد و با بنز برمیگردوند در آغوش خانواده روشنبینی یعنی کار اون مرد یعنی خاطره‌ای بگذار تا در نبودت هم از خودش انرژی باقی بگذاره خاطره بد در ذهن‌ها کشت نکن کلام و عمل رو یکی کن و دوستتون دارم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10
#7
من وقتی روشن بینی داشته باشم ، زمانی در جمعی قرار گرفتم مثل گذشته شروع نمی کنم افکارم را به آنها القاء کنم ، قبول می کنم فکر من هم کامل نیست . چون همین افکار توانسته زندگیم را غیر قابل اداره کند .
وقتی افکارم را برای خوب گوش کردن باز می کنم و بدون غرض و خودخواهی فکر می کنم و در نهایت در مورد موضوع صحبت کرده و نظرم را می گویم یعنی اصل روشن بینی را در این سنت به کار میگیرم .
وقتی در جلسات اداری موضوعی به بحث کشیده می شود و شاید تازه وارد ، معنی و مفهوم موضوع را درک نکند من با مشارکت بصورت ساده موضوع را باز می کنم تا یک تازه وارد هم راحت تر تصمیم بگیرد . و با مشارکت های سمت و سو دار با کینه و قرض با منیت با خود خواهی با تیراندازی به یک نفر یا موضوع خاص ، تازه وارد را از اصول و انجمن فراری نمی دهم .
وقتی با وجدان آگاه و بدون در نظر گرفتن خواست شخصی ، با نیاز و نظر جمعی حرکت می کنم  نیاز کسانی که در جلسه حضور ندارد هم در نظر گرفته می شود .
من کلاً آدم روزهای سخت نبوده ام و همیشه در سختی ها جا زده ام ولی فقط زمانی می توانم بگویم شهامتم را در تمام زمان های سخت  زندگی پیدا کرده ام که نیروهای برتر که نهایتاً همان خداوند است را وارد زندگیم کنم . آن زمان پرسش سوالات سخت در جلسات اداری هم آسان خواهد شد .
پاسخ
 سپاس شده توسط Mehran270 ، ناظر10
#8
. درک من از روشن بینی ،چگونه کمک میکند تا سنت دوم را به کار گیرم؟ من چگونه اعضای جدیدتر را به ارائه ایده ترغیب میکنم؟آیا نیاز ها و نظرات کسانی که در جلسات نیستند را در نظر میگیرم؟چگونه شهامت پرسش سوالات سخت در جلسات اداری را پیدا میکنم؟(سنت۲)
درک من از روشن بینی اینه ؛ که برای هر سوأل پاسخ های صحیح متفاوتی وجود دارد.
روشن بینی یعنی از ایده های جدیداستقبال کردن،
ما ندای وجدان خود را در ایده های دیگر اعضا
می شنویم.
 یعنی فکرنکنم که فقط چیزی که من میگم درسته .
روشن بینی کمک میکنه که بادقت به تمام نقطه نظرات گوش بدیم تا به وجدان گروهی منصف ، عاقل و متعادل دست پیدا کنیم.
_تشویق و ترغیب اعضانیاز به الگوسازی داره، نیازهست که من پای صحبت آنهابشینم و قضاوت شان نکنم و همچنین جواب همدیگرو ندیم و اجازه بدیم درست یاغلط اعضا تفکرات ودیدگاه های شخصی شان که ممکن هم هست همونی باشه که درآینده ما رانجات میدهد،بشنویم.
_زمانی که وجدان ما از گوش دادن به تمامی نقطه نظرات، دعا ومراقبه،روشن بینی ،آینده نگری ، خاست خداوند و همچنین در بستری باز و تحت تأثیرارتباطات منظم تغـذیه شود،ظرفیت برآورده کردن بیشترنیازهای اعضا،حتی آنهایی که در جمع مانیستند یا هنوز به ما ملحق نشدند را در خود دارد.
_تضمین برنامه ما برای آن دسته از کسانی است که در جلسات اداری و خدماتی با آنها درست برخورد نشده است ، ما باید شهامت صدای تنهابودن یا برعلیه اکثریت صحبت کردن زمانی که اطلاعاتی در رابطه باموضوع مورد بحث در اختیارداریم داشته باشیم ،فراموش نکنیم بدون ابراز این عقیده ها در برابر راهنمائی خداوند که مرجع نهایی ماست مانع تراشی می کنیم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان