۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۳ عصر
سوال 41 : ایا قادر بوده ام انجام کاری را برنامه ریزی کنم و و ایمان داشته باشم که اعتیادم بر سر راه انجام این کار مانع ایجاد نخواهد کرد ؟
سوال 41 : ایا قادر بوده ام انجام کاری را برنامه ریزی کنم و و ایمان داشته باشم که اعتی
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۳ عصر
سوال 41 : ایا قادر بوده ام انجام کاری را برنامه ریزی کنم و و ایمان داشته باشم که اعتیادم بر سر راه انجام این کار مانع ایجاد نخواهد کرد ؟
۱۳۹۸/۱۰/۳۰، ۰۹:۵۰ صبح
اگه روزی نفس و بیماری اعتیاد از من دور شود آنوقت دیگر من معتاد نیستم و هیچ وقت اینگونه نیست .
بیماری اعتیاد زمانی می تواند مانع شود که ذهن و فکر من به انجام ان کار ایمان نداشته باشد . مهم اینست که من باید یاد بگیرم برای زندگیم برنامه ریزی کنم و این یک فرایند است که به مرور بهبود پیدا می کندو من نیز می توانم برای زندگیم برنامه ریزی کنم .
۱۳۹۸/۱۱/۲، ۰۵:۵۵ عصر
بله البته من توقع ندارم که در زمینه ای اصلا ردپای بیماری نباشد اما برنامه ریزی در ارتباط موفق با خانواده و خدمات در برنامه و محل کار برایم صورت گرفت و بیماری نتوانست مانع از ایجاد این برنامه ها شود
پیام سوال : با ابزار ایمان – مشورت – و تکیه بر نیروی برتر می توان در امورات زندگی برنامه ریزی کرد و با سلامت عقل کامل ان را انجام داد کاراکتر بیماری اعتیاد : اعتیاد همواره می خواهد مانعی بر سر راه برنامه ریزی – اعتقادات و باورها و ایمان من ایجاد کند اما هر گاه ایمان من قوی باشد و با اصول روحانی زندگی کنم و حرکت کنم اعتیاد نمی تواند مانع باشد – با اعتماد به کس دیگری به اعتماد به خداوند می رسیم و با اعتماد به خداوند به اعتماد به نفس می رسیم – ما از طریق ایمان به برنامه می توانیم باورهای خود را قوی کنیم و به مرور ایمانمان نیز رشد خواهد کرد و کاراکتر بیماری ما کمتر می تواند برای ما مانع ایجاد کند و قتی نمی ترسیم که در حال دعا کردن و ارتباط با نیروی برتر هستیم و ان وقت است که می توانیم حرکت کنیم
به دفعات در مسیر بهبودی برنامهریزی داشتهام که در نهایت بیماری با شاخصههای متفاوت ،موانعی ایجاد کرده.
موانعی چون: بی تفاوتی،بی انگیزگی، تنبلی، ترس، ناامیدی. اما زمانی که وزن ایمانام از وزن موانع و نواقص بیشتر باشد ،بیماری نمیتواند در برنامهریزیهایم مشکل به وجود آورد. بیماری اعتیاد میتواند مسیرم را با توجه به شرایط سخت و دشوار کند اما تا زمانی که ایمانم قوی باشد و زندگیام طبق روال برنامه و اصول انجمن و فقط برای امروز باشد نمیتواند به طور قطع برنامهریزیهایم را کنسل کند.
۱۳۹۸/۱۲/۲۴، ۰۷:۵۱ عصر
(۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۳ عصر)admin.a نوشته است: سوال 41 : ایا قادر بوده ام انجام کاری را برنامه ریزی کنم و و ایمان داشته باشم که اعتیادم بر سر راه انجام این کار مانع ایجاد نخواهد کرد ؟خیر طرز فکر من طوری است که هنگام برنامه ریزی کردن به احتمالات منفی و مشکلاتی که ممکن است پیش اید فکر و تمرکز دارد و یا به دنبال لذت بیشتر و یا تایید شدن استکه این همان بیماری من است که همیشه منفی گرا و ناامید بوده و فقط به مشکلات فکر میکند و یا گاهی اوقات تصمیم میگرفتم کاری انجام دهم بدون فکر به پیش امدهایش بهطور کامل کاری نبوده است که من انجام داده باشم و طرز فکر و اعتیادم سر راه آن مشکل ساز نشده باشد
۱۳۹۹/۱/۱۱، ۰۵:۱۰ صبح
من برای خودم در ذهنم یک دنیای مطلوب ساخته بودم که جزو باورهایم شده بود و هیچکس نمیتوانست آنها را از من بگیرد .مثلا خودم را انسان قدرتمند با توان بالا برای هر کاری میدیدم و با غرور کاذب اجازه نمیدادم دیگران از برنامه ریزیهایم ایراد بگیرن و من را منصرف کنند . مثلا من برای مقداری از ارثیه ام برنامه ریزی کردم و خانواده ام مخالفت کردند و گفتن با مصرف مواد تو این کار جور در نمیاد و پولت رو داری توی چاه میریزی . اما من این کار را انجام دادم و ارثم را به فنا دادم ..
۱۳۹۹/۴/۲۸، ۰۹:۳۰ صبح
این سوال می خواهد من رامتوجه این
موضوع کند که ایمان من به مرور در برنامه رشد می کند واین قابلیت را به من خواهد داد که با کمک گرفتن ازاصول روحانی صداقت ، روشن بینی وتمایل اجازه رشد را به بیماریم ندهم وبرای جلوگیری از رشد بیماری خود نیاز دارم اصول را درتمامی امور زندگی خود به کار گیرم وباور داشته باشم که نیرویی وجود دارد که به من کمک می کند واورا با خود همراه سازم واز رهنمودهای برنامه استفاده نمایم وازتجربه اعضای قدیمی نهایت استفاده را بکنم.
۱۳۹۹/۵/۲، ۰۸:۴۰ عصر
خیر.
ترس ریشه بیماری منه و مثل سایه دنبالمه. برای برنامه ریزی در کارها باعث میشه تا عقب نشینی کنم. مثل تهیه ترازنامه قدم چهارم یا اقرار قدم پنجم. برنامه ریزی برای رها کردن نواقص شخصیتی. تهیه فهرست قدم هشتم. برنامه ریزی برای انجام قدم نهم در تمام برنامه های من ترس، غرور و خودمحوری نقش دارد که نمیتونم کارهامو برنامه ریزی کنم. ولی با شرکت در جلسات و تماس با دوستان در حال بهبودی و بکارگیری اصول روحانی قدمهای دوازده گانه بمرور ایمانم به برنامه تقویت پیدا میکنه و مطمئنم با عبور از ترسها و پذیرش اشتباهات و مشورت با مشاورین کاردان همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.
۱۳۹۹/۵/۴، ۰۸:۳۰ صبح
شركت درجلسات وكاركرد قدمها وبه اجرادراوردن اصول روحانى يعنى وقتى درقدمها من اشنا مى شوم بابيمارى اعتياد وباعجزهاى خود استارت ايمان اورى من شروع ميشود ووقتى درقدم دوياد ميگيرم كه من سلامت عقل ندارم وحتمن بيك نفر اعتمادكنم وبعدازان خودرابه يك نيروى برتربسپارم وشروع به درك ازنيروى برترخود ميكنم شروع فرايند ايمان اورى من شروع ميشود
۱۳۹۹/۵/۴، ۰۸:۵۴ صبح
اولین واکنشی,که من نسبت به کاری انجام میدهم بیمارگونه است
بخاطرهمین برنامه ریزی هایم به مشکل میخورد برنامه ریزی یعنی گرفتن تصمیمات اصولی وهماهنگ برای رسیدن به هدف ویژگیهای هدف مشورت شده باشد،روحانی وبه بهبودی شخصی کمک کند،الویت بندی شده باشد اگراین ویژگیهارا نداشته باشد هدف نیست بلکی دست آویز است نبایدتوقع داشته باشی که برنامه ریزی هایت بی عیب ونقص باشد یکی از چیزهایی که برنامه ریزی رابهم میزنداین است که قبل ازعمل به آن کار،سایه ی آن کاربزرگتر
۱۳۹۹/۵/۱۰، ۰۸:۲۲ عصر
نه
چرا که اولا اعتیاد ما برای ما برنامه ریزی میکرد مسافرت مهمونی حتی اداب معاشرت او تصمیم میگرفت که حتی بخوابم همه کنترل ما دست اون بود اعتیاد ما جنبه روانیش نه که حتی فیزیکی اون اولویت همه موارد بود
۱۳۹۹/۵/۱۰، ۰۹:۲۸ عصر
معمولا کارهای که در جریان و موافق اراده خداوند است مثلا خدمت کردن تمایل به پاک بودن رفتار سالم مثلام قدرتشان از قدرت بیماری اعتیاد بیشتر است و وقتی که همراه با حس تمایل درونی در راستای تغییر افکار منفی به سمت مثبت باشد با قدرت اینان می توان اعتیاد را کنار بذارم
۱۳۹۹/۵/۱۱، ۰۴:۲۲ عصر
چرا که اولا اعتیاد ما برای ما برنامه ریزی میکرد
مسافرت مهمونی حتی اداب معاشرت او تصمیم میگرفت که حتی بخوابم همه کنترل ما دست اون بود اعتیاد ما جنبه روانیش نه که حتی فیزیکی اون اولویت همه موارد بود
با سلام....
اعتیاد همیشه در روند ایمان آوری و برنامه ریزی های ما سد ایجاد میکند، ترس از موفق نشدن و توقع نتیجه مثبت گرفتن به عنوان یک اعتیاد در برنامه ریزی های ما شک و دودلی ایجاد میکند اما شک و دودلی نباید باعث شود به خودمان مجوز دهیم که حرکت نکنیم. مثلا به کسی قدم انتقال میدهیم و برود پشت سرمان حرف بزند اینجا احساس ما نباید باعث شود اصول را کنار بگذاریم با بها دادن به بیماریمان باعث میشود ایمان ما ضعیف شود. باید از ایمانمان مراقبت کنیم مسئولیت بهبودیمان را به عهده بگیریم تا از این سد عبور کنیم. واکنشهای اولیه ما برای برنامه ریزی ها همراه با ترس است اما اگر در برنامه ریزی ها بسته به برنامه ایی که داریم با اهل فنش و در نظر گرفتن قانون احتمالات مشورت کنیم به احتمال زیاد برنامه موفق میشویم. اگر برنامه ریزی میکنم باید به انگیزه هایم فکر کنم، برای آن تلاش کنم، حرکت کنم، در صورت نیاز صبر کنم ولی تعلل نکنم مثل رودخانه یا مورچه دانه کش و برای خودم مشخص کنم که چه میخواهم.
۱۴۰۰/۶/۲۱، ۰۲:۱۹ صبح
سلام
هر زمان که من بخواهم بر اساس معیارهای بیماری ام کاری انجام دهم همیشه مشکلاتی خواهم داشت.وقتی با خود محوری بخواهم که در مسائل فقط از فکر و نظر خودم استفاده کنم خسارت خواهم خورد.ویژگی های بیماری من این است که عمل از روی اعتیاد فقط شکست خواهد داشت.
۱۴۰۱/۵/۲۲، ۰۳:۳۷ عصر
سلام
اعتیاد در همه چیز تعلل ایجاد می کند.اعتیاد یک بیماری مزمن و پیش رونده است که علاج پذیر نیست و هیچ زمان نتوانستم
۱۴۰۱/۶/۹، ۱۱:۵۶ صبح
بله من هرگاه در اصول برنامه جدی بودم یعنی در کف NA قرار داشتم و برنامه در رأس امورم بود به نیروی برترم اعتماد داشته ام، و مطابق خواست و ارداه اش حرکت می کنم، مشورت دارم و خدمت می کنم ، هرگاه هدفی را برنامه می ریزی می کنم و پشتکار آن را گرفتم علارغم زمان اعتیاد که استاد کارهای ناتمام بوده ام کارم را به انجام رسانیده ام در این راه بیماری هم برایم نسخه هایش را پیچیده مانند پیش کشیدن نامیدی و یأس و خود کم بینی اما من با کمک برنامه، ایمان به نیروی برتر و مشارکت، آن کار را نهایی کرده و به نتیجه رسیده ام
۱۴۰۱/۸/۲۱، ۱۰:۱۲ صبح
بله توانسته ام باکمک برنامه ریزی مشورت استفاده ازاصول
روحانی برنامه کاری رابرنامه ریزی کنمودرست ازابتدا تاانتهابدون دخالت افکارمنفی یانواقص وتوجیح بهانا هاانجام دهم مثل شروع یک روزبابرنامه داشتن یارفتن سروقت بجلسه مطالعه یک کتاب انجام دادن تعهدبخدمت انجام مسیولیتهای روزانه و....
۱۴۰۱/۹/۳، ۰۳:۳۶ صبح
سلام
-خیر - اعتیاد برنامه ریزی نمی شناسد- اعتیاد وقت وزمان نمی شناسد- اعتیاد احترام نمی شناسد- نمی توانستم کاری را بدون مصرف مواد انجام دهم آن هم طول می کشید ومن همیشه برای این مساله گرفتاری داشتم و مدتها طول می کشید تا بتوانم کاری را انجام دهم ...
۱۴۰۲/۱/۱۴، ۰۳:۱۸ عصر
بله هربارکهدکاریوبرنامه ریزی کردم ونسبت به ان تعهدداشتم ومسیولیت پدیری راسرلوح قراردادم باوجودوسوسه های گوناگون اماان کاررابکمک اصول ونیروی برتربه انتهارساندم توانستم بدون دخالت بیماری موفق شوم مثلاجلسه رفتن ازسکوت اول تااخریاشروع یک خدمت وانجام ان تااخراستارت زدن قدمهاوادامه دادن تاامروزپاک ماندن حتی برای یک روز
اقراربراهنمابدون نگرانی وترس نوشتن ترازنامه هایم باوجوداسترس وتنبلی هرگاه ازاصول برنامه تبعیت میکنم ودرمسیربهبودی هستم باوجودوسوسهدهاولی میتوان بابرنامه ریزی هرکاریودرفرمول فقط برای امروزانجام داد
۱۴۰۳/۶/۳۰، ۰۲:۳۲ عصر
بله مثل جلسه رفتن تماس باراهنمابرنامه ریزی برای کارهای روزانه قدم کارکردن برای امروززندگی کردن ونقطه مشترک تمام این کارهاکمک خداوندبرنامه ریزی بکمک اصول روحانی
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|