امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 43 : چه کارهای نیاز است انجام دهم تا از این ترسها رها شوم ؟
#1
سوال 43 : چه کارهای نیاز است انجام دهم تا از این ترسها رها شوم ؟
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#2
پیدا کردن نقطه مقابل هر ترسی. مشورت گرفتن. اقرار این ترسها. برنامه ریزی برای ارتباط با راهنما و جلسه منظم رفتن. دنبال کردن هدف با باورهای جدید. صداقت در اقرار. پذیرفتن اینکه بیماری به تنهایی قابل کنترل برای من نیست.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#3
اول اینکه نیاز نیست که به تنهای این دردها و رنجها را تحمل کنم تمرین اصل روحانی اعتماد و ارتباط با او اعتماد به نیروی برتر و و ارتقاءرابطه با او با ادامه قدم ها هر روز در برنامه ایمانم را تکرار و تمرین کنم مرتب به جلسات بروم مشارکت و خدمت و گوش دادن به رهنمودهای برنامه اقرار به این ترسها در هر شرایطی می دانم که عشق نیروی برتر در کنارم حاضر است و من دیگر هرگز تنها نیستم استدلال ها و توجیه و بهانه ها را کنار می گذارم و آغوش خود را برای پذیرش نیروی برتر باز می گذاریم
باورهای گذشته را دور می ریزیم و یک اعتماد نو را برپایه شناخت و اگاهی کامل می سازیم 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ssaeedg ، ناظر14
#4
تجربه شخصی من : مواجهه با ترس.
وقتی میدانم کاری را که انجام می‌دهم درست است، پس نتیجه درست خواهد بود.
طبق روال برنامه و اصول انجمن پیش بروم و قبل از عمل باید بیاندیشم و مشورت کنم و سنجیده عمل کنم، باید با راهنمایم در ارتباط باشم.

باید ایمانم را قوی تر کنم، قبل از کاری دعا کنم و سپس کار را به بهترین صورت ممکن انجام دهم، به ترس هایم اقرار کنم.
اگر ایمان قوی باشد مسلما می توانم به ترس هایمان غلبه کنم.

اعتماد کردن هم نقش اساسی در بهبودی دارد.
البته اعتماد یکی از مهمترین ارکان ایمان آوری است و بدون این فاکتور ، روند ایمان آوری امکان پذیر نیست .

اعتماد برگرفته از اطمینانی است که با شناخت کامل و کافی و بر اساس تحقیق و بررسی و مشورت حاصل می‌شود.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ssaeedg ، ناظر14
#5
(۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۴ عصر)admin.a نوشته است: سوال 43 : چه کارهای نیاز است انجام دهم تا از این ترسها رها شوم ؟
دعاکنم-قدمها را کار کنم-خودم و ترسهایم را بشناسم-خداوند را در زندگیم با کارهای مثبت احساس کنم-خدمت صادقانه کنم-روز به روز به علم و اگاهی و کسب تجربه از طریق برنامه و نشریات بیفزایم-تعهدبه بهبودی را هر روز داشته باشم-به خداوند ایمان داشته باشم و با او در موردشان صحبت کنم-برای خودم ارزش قایل باشم و برای بهبودیم وقت بگذارم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#6
باید ترس‌ها را شناخت و با یکایک آنها روبرو شد و از کسانی که با این ترس‌ها روبرو شده‌اند، تجربه گرفت، تا زمانی که با ترس‌ها زندگی کنم فرصتی برای ایمان آوردن نخواهم داشت، به افکار منفی خود بها ندهم و پشت آنها خود را پنهان نکنم چون اعتماد مرا ضایع خواهند کرد.

به استقبال دردهاي نيامده نروم و دست از پیش‌داوری‌ها بردارم. به خداوند، گروه و راهنما  اعتماد کنم چون توان آن را دارند که به من توان روبرویی با مشکلات را بدهند و بدانم که بزرگترین دستاوردهای زندگی بعد از تحمّل درد و رنج به دست خواهند آمد نه در ابتدای آن باید اعتماد کنم عملکرد داشته باشم تا ایمان بیاورم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#7
پا گذاشتن بر روی ترسها و عبور از آنها راهی است برای رها شدن از ترسها.

مشارکت در مورد ترسها.
مشورت برای رها شدن از ترسها.
اقدام و عمل برای رهایی از ترسها با دعا و درخواست کمک.
قبول مسئولیت و انجام آن در وسع توان.
تمرین اصول برنامه با برداشتن قدمهای دوازده گانه.
سعی بر متلاشی کردن مثلث خودمشغولی و تمرین اصل خویشتن پذیری.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#8
اعتماد یکی از مهمترین ارکان روند ایمان آوری می باشد  ، ما تا زمانیکه نتوانیم به این اصل روحانی دست پیدا کنیم متاسفانه نمی توانیم به یک ایمان سالم و کامل برسیم ، در واقع روند ایمان آوری بدون فاکتور اساسی ، اصل روحانی اعتماد ، مقدور نمی باشد لذا می طلبد در مسیر بهبودی و فرایند ایمان آوری به این نکته مهم توجه خاص و آنرا در خود مرتفع سازیم .

برای بدست آوردن اعتماد مجبوریم این مسئله را از زوایه بهبودی و از بُعد خوش بینی آگاهانه نگرش کنیم ، و اگر بخواهیم از منظر بیماری این اصل را مورد برسی قرار بدهیم و با دیدگاهها و انحراف فکری های معتادگونه و پیش داوری های مغرضانه به آن بنگریم ، عملا هیچ حاصلی بدست نخواهیم آورد .  ما در گذشته به علت نداشتن سلامت عقل متاسفانه اتفاقاتی  برایمان رخ داده است که در نهایت منجر به عدم اعتماد کلی در ما شد 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#9
با جلسه رفتن مشارکت صادقانه باراهنما
دعا مراقبه کردن 
پذیرفتن بیماری  وزانو زدن در مقابل خداوند
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#10
یه زمانی ترس زیاد داشتم چون ابزار مقابله با اونها رو نداشتم مصرف کننده بودم وپراز ترس

امروز راهنما هست مشارکت صادقانه میکنم به خاطر ترسهایی که به سراغم میاد.جلسات رو دارم .
تجربه ومشارکت دیگران رو دارم
نیروی برتر همیشه درکنار من هست .

وقتی مسئولیتهای خودم روانجام میدم ترسی ندارم حتی اگر نتیجه دلخواه من نباشه .مهم این هست که پا رو ترسهام گذاشتم وبا مشورت کردن کارم رو انجام دادم  .
امروز ترسی ندارم چون یک راه درست رو پیدا کردم .
ومادامی که این راه ومسیر درست رو برم از هیچ چیزی ترس و واهمه ندارم
سعی میکنم که برای امروز زندگی کنم وایمانم رو بیشتر کنم .
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#11
اگر اعتمادمان را به فرآیند بهبودی و به یک نیروی برتر از خودمان ارتقاء دهیم ، می توانیم از این دوران دردآور در بهبودی مان عبور کنیم . ما می دانیم که در انتهای این دوران چیزی که منتظر ماست ، بیش از یک شادی مصنوعی است ، بلکه یک تغییر بنیادین خواهد بود که زندگی ما را از لحاظ رضایت عمیق تر خواهد کرد .
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#12
ترس مثل زیرزمینی تاریک میمونه که هیچی توش نیست فقط من باید شهامت داشته باشم برق روشن کنم برای ترس ها من باید شهامت داشته باشم به جلو حرکت کنم مشورت کنم ایمان داشته باشم که خداوند و حرفای راهنما
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، بَرمک ، ناظر10 ، حـمـیـد ، Nazer 5 ، ناظر14
#13
با سلام....
بد نیست اگه از این زاویه هم نگاه کنم.
بهتره ببینم چه کارهایی نیاز نیست بکنم مثلا به نتیجه فکر نکنم، خودم رو قضاوت نکنم، تصمیمات بزرگتر از حد و اندازه هام نگیرم، خودم رو بخاطر گذشته سرزنش نکنم، رو ایده هایم حتی اگر درست باشند پافشاری و اصرار نکنم......
ترس ایمان مرا متوقف میکند و مرا دچار شک و تردید میکند و من باورم میشود که دچار آشفتگی شدم در صورتی که نشدم حالا میخواهم برگردم ولی نمیدونم با ادعاهای خوبم چه کنم چون از قضاوت دیگران میترسم.
باید آگاه شوم که ترس چه کاربردی دارد(شناسایی ترسهای واقعی و غیر واقعی) ما عادت داریم به خودمان از چشمهای دیگران نگاه میکنیم یعنی همیشه صدای اعتیاد دیگران را در مورد خودمان میشنویم مثلا مدتی جلسه نرفتم حالا میخوام جلسه برم صدای اعتیاد دیگران را در ذهنم به وضوح میشنوم که دارن روی من قضاوت میکنند حال اینکه این صدای افکار خودمه نه صدای دیگران.
من باید به راهنما اعتماد کنم تا از این ترسها رها شوم اعتماد به برنامه ۱۲قدم اعتماد به خداوند است و کمک میکند که نه کاری را بخاطر ترسهایم انجام بدهم نه کاری رو بخاطر ترسهایم ندهم.
یکی از کارهایی که لازم است برای رها شدن از ترسها انجام بدم اینستکه درک کنم ترس داشتن طبیعی ست ولی با ترس زندگی کردن غیر طبیعی.

با سلام
ترس یک عنصر بشری و ابزاری بسیار کارآمد و نعمت خدادای است خداوند ترس را مثل بقیه احساس ها درون انسانها نهادینه کرد تا انسانها بتوانند از جان و مال و آبرو و شرف خود محافظت و مراقبت کنند اما در مورد من،ترسها سرِ جای خودشان قرار نگرفتند و از تعادل خارج شدند چرا؟ چون هیچوقت،هیچکس از زمان کودکی در مورد ترسها به من آموزش ندادند. و مرا از همه چیز ترساندن.ور این سوال صحبت از ترس از اعتماد به اصولی است که میتواند به تعقیرِ زندگی من کمک کند مثلا درستکاری،پاسخگویی یا انتقاد پذیری ما میخواهیم از بیرون خوب دیده بشویم(تعقیر کاذب) به همین خاطر دروغ میگوییم فرافکنی میکنیم زیاد از خودمان تعریف میکنیم توجیه و بهانه درست میکنیم و بعد نمیتوانیم خود واقیعیمان را بپذریم ما میخواهیم تعقیر کنیم اما نمیخواهیم هزینه آنرا بپردازیم.
کارهایی که برای اعتماد به نیروی برتر نیاز است: باورهای پوسیده خود را کنار بگذاریم - تاثیر عمل از روی مشورت را با زمانیکه با ایده خودمان عمل میکنیم را با راهنما و دیگر اعضا به اشتراک بگذاریم - در جلسات از ضعف ها و توانایهایمان همانگونه که هستند صحبت کنیم یا وقتی که میخواهیم اصولی عمل کنیم و ترس داریم بسادگی بگوییم که آن ترس حامل چه پیامی ست و در آخر جهان بینی و طرز تلقی خود از دنیای اطرافمان را با صداقت بیان کنیم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، Nazer 5 ، ssaeedg ، ناظر20 ، ناظر14
#14
داریوش معتاد
کارکرد قدم ها خصوصا ترازنامه های قدم ۴ و شش که به من در شناخت خود و بیماری و ترس هایم کمک می کند و می توانم پس از شناخت آنها کارهایی را که ترس داشتم از انجام انها صدمه ببینم به انجام برسانم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر20 ، ناظر14
#15
سوال 43 : چه کارهای نیاز است انجام دهم تا از این ترسها رها شوم ؟(قدم۲)
اگر ایمان لازم را هم داشته باشم اما اعتماد کافی برای اجرای آن در من نباشد باز نمیتوانم این قدم را بردارم .
ترس هایی که سد راه اعتمادمن هستند ازعدم شناخت،عدم آگاهی ، عدم باور به ذات نیروی برتر، عدم کمبودها، ...میباشد.
برای رهایی از این ترس ها،دعا ،حرکت درجهت ایمان، کسب آگاهی و تجربه ، شناخت ناشناخته ها،مشورت باکسانی که این قدم را برداشتند، کارکردن بر روی خودم ، کنار گذاشتن باورهای غلط و پوسیده ، شهامت حرکت رو به جلو....
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#16
نقطه مقابل ترس ایمان است و برای رهایی از ترس باید ایمانم و اعتماد و باورم را تقویت کنم، و بر ایمان به خداوند تاکید مجدد کنم ، در خواست کمک کنم و از باورهای گذشته دست بردارم و اقدام عمل بهمراه  مشورت داشته باشم، چگونگی تقویت ایمان کار کردن جدی برنامه ، دعا و مراقبه مرتب، و ارتباط آگاهانه با نیروی برتر،  تماس با راهنما ، اقرار کردن به ترس ها ، و خدمت کردن ایثار گرانه و فروتنانه داشتن، بهاء ندادن به فکر خودم می باشد چون اغلب به من غیر واقعیات را نشان داده و دروغ می گوید، نوشتن مرتب و ترازنامه گرفتن ، و شکر گزاری کردن
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، ناظر14
#17
شناسایی واقراربترسها رفتن تودل ترس
برخلاف ترس عملدکردن مشورت ومشارکت 
باراهنما ودوستان باتجربه مطالعه نشریات
دل ندادن به ترسهاونواقص کمک خواستن
ودعاکردن شرکت منظم تردرجلسات ...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14 ، اریا،ب ، ناظر9
#18
سلام

 ترس ریشه در عدم آگاهی وباورهایم دارد-اگر بخواهم بر ترس هایم فائق بیایم باید بتوانم از قدم ها واصول روحانی انها مانند ایمان پیروی نمایم وبهتر به مسائل بپردازم وبرای هر مساله ایی که برایم پیش می آید علت ها را پیدا نمایم و آنها را رفع نمایم.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#19
درد روز اول مقابله با ترس چیز لاینفکی است گاهی اوقات ما آنقدر خوش باوریم که انگار نباید یک روز ترس ما را احاطه کند، درد حاصل از ترس در دقایق و ساعات اول ما را وادار به واکنش میکند و و این واکنش باید با اعتماد به برنامه بهبودی و خداوند باشد، نباید آن لحظه فقط به این جمله که نیروی برتر خودش همه چیز رو در دست می‌گیرد و اقدام میکند، اکتفا کنیم،  باید به سراغ اصول روحانی که مهمترین آن شهامت،صداقت، درستکاری، پذیرش و اقدام عمل(عملکرد) هست برویم... و با تکرار و تمرین به مرور بر ترس حاصله کمرنگ میشود نه اینکه با پرتوقعی انتظار محو آنرا داشته باشیم...
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر14
#20
اقراربه ترسهانوشتندترسهاکمک گرفتن ازاعضا
مشارکت کردن دعاوکارکردن بقیه قدمهابمن کمک میکنه تاازترسهای خودمحورانه رهاشوم
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan ، ناظر20 ، ناظر9 ، ناظر14 ، اریا،ب ، حـمـیـد
#21
 سلام
مشارک کردن با راهنما. دعا کردن و شرکت در جلسات.
پیدا کردن ریشه ترس در تراز قدم ۴...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر20 ، ناظر۴ ، ناظر14 ، ناظر۳ ، A.Nasihat ، حـمـیـد
#22
داشتن برنامه ریزی دعاکردن ادامه قدمهانوشتن ومشارکت کردن ترسهاسپردن بصورت یک کاریک کاروکوتاه کوتاه کارهایست که میتونه کمک کنه ازترسهارهابشم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر۳ ، A.Nasihat ، ناظر۴ ، ناظر14 ، حـمـیـد


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان