۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۴ عصر
سوال 44 :چه اعمالی انجام می دهم که نشانگر اعتماد من به فرایند بهبودی و یک نیروی برتر از خودم است ؟
سوال 44 :چه اعمالی انجام می دهم که نشانگر اعتماد من به فرایند بهبودی و یک نیروی برتر
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۱۳۹۸/۱۰/۲۴، ۱۰:۳۴ عصر
سوال 44 :چه اعمالی انجام می دهم که نشانگر اعتماد من به فرایند بهبودی و یک نیروی برتر از خودم است ؟
۱۳۹۸/۱۰/۳۰، ۰۹:۵۴ صبح
از مشکلات نمی ترسم ، سعی نمی کنم مشکلاتم را به تنهایی حل کنم ، قدم کار می کنم ، جلسه می روم و مشارکت می کنم ، خودآزاری نمیکنم ، از گفتن کلمه نمی دانم و نمی توانم طفره نمی روم ، از دعا و درخواست نیروی برتر استفاده می کنم ، از خودم به اندازه میزان پاکیم توقع دارم و خودم را با دیگران مقایسه نمی کنم و خودم را به گذشته خودم مقایسه می کنم .مشکلاتم را با نیروی برتر در میان می گذارم و احساساتم را مخفی نمی کنم
۱۳۹۸/۱۱/۲، ۰۵:۵۴ عصر
مهمتر از هر چیزی اینکه هنوز در صحنه بهبودی هستم و در این فرایند شرکت دارم
ادامه قدم ها – ارتباط و اعتماد به راهنما – رفتن به جلسات به طور مرتب – گوش دادن و انجام دادن رهنمودهای راهنما – تحمل سختیها و درد های ناشی از تغییر بهبودی – اقرار صادقانه به ضعف ها و اشتباهات در بهبودی – بازگو کردن خودم به راهنما و نی روی برتر – تلاشهای در راه کسب تجربه و دانش برنامه – صبر کردن و فرار نکردن از مسیر بهبودی – تنها نماندن و اعتماد به جمع – پذیرش شرایط برنامه برای ماندن در بهبودی و دست برداشتن از وسوسه های مصرف – خدمت کردن در برنامه
حضور و شرکت در جلسات- ادامه روند بهبودی طبق روال برنامه و اصول انجمن-خدمت کردن- صبر کردن- کنار گذاشتن خودمحوری-خدامحور شدن- باز گذاشتن دریچه افکار و جایگزین باورهای جدید و صحیح به جای افکار غلط و باورهای اشتباه گذشته- دعا کردن -شاکر بودن و سپاسگزاری کردن از منبع قدرت برتر یعنی خداوند- سپردن نتیجهی تمام اعمال و کارهایم به خداوند -ادامه کارکرد قدم ها با عشق و علاقه- ارتباط صادقانه با راهنمایم - گوش فرادادن و چشم گفتن به اصول و راهنما - عمل به دانشی که از برنامه می آموزم- نداشتن نگرانی تحت هر شرایطی - به دست آوردن توانایی و برداشتن قدمهایم با ایمان و بدون ترس برای رسیدن به اهدافم - انتقال تجربه به دوستان تازه وارد البته با مشورت یاران با تجربه و طبق اصول انجمن .
هر چه از این اصول و برنامه یاد گرفته ام را در زندگیام به اجرا میگذارم و شاهد نتایج عالی و موفق این برنامه در زندگیم هستم.
۱۳۹۹/۴/۲۸، ۰۹:۳۵ صبح
فقط برای امروزم زندگی می کنم،بیماریم راپذیرفته ام وبه دنبال بهبودیش هستم،برای ایجاد رابطه با نیروی برتر وقت می گذارم،خدمت می کنم،به جلسه میروم،رهنمودهای راهنما وبرنامه راعملی می کنم،درزندگی برنامه ریزی می کنم،سعی می کنم اشتباهات گذشته راتکرار نکنم ورفتار واعمالم را نسبت به گذشته تغییر داده وبابت همه اینها حس سپاسگزاری دارم.
۱۳۹۹/۵/۲، ۰۸:۴۱ عصر
همینکه سعی میکنم عاجزانه رفتار کنم و قبل از انجام هر کاری به عواقب آن فکر کنم.
پرهیز میکنم از انجام هر عمل ناشایست در همان بار اول. سعی میکنم برای پر کردن خلا به عوامل خارجی رو نیارم و پنج کار روزانه رو انجام دهم.
۱۳۹۹/۵/۴، ۰۸:۳۷ صبح
دعا کردن تداوم مسیر بهبودی ارتباط با راهنما و جلسات بهبودی کمک به تازه وارد
گوش کردن هنگام مشارکت دیگران تمرکز بر روی بهبودی توجه کردن به تجربیات دیگران
۱۳۹۹/۵/۴، ۰۸:۵۵ صبح
داشتن رابطه مستمربانیروی برتر
رابطه درست باخانواده خدمت بامشورت کردن شکرگزاری کردن شهامت اقرارپیداکردن مدیریت مالی درست داشتن حدومرزی برای بهبودی نداشتن موقعی که تردیدمیکنم اعتمادم کامل نیست ترس ازاعتماد,تکراراشتباهاتم داشتن وابستگی های جدید سعی دردرک دیگران تاخیر درکارهایم باعث تردید میشود
۱۳۹۹/۵/۱۰، ۰۸:۲۳ عصر
پایبندی به اصول بهبودی دال بر اعتماد
ما به فرآیند بهبودی و یک نیروی برتر می باشد در ابتدای ورود به جلسات ما هیچ باوری بر تداووم پاکی با توسل به اصول برنامه نداشتیم اما با گذشت زمان این تداووم پاکی حاصل شد و باور ما شکل جدیدی به خود گرفت. که این باور زمینه ساز اعتماد ما به اصول برنامه شد که این اصول برای ما کار می کند و می تواند در پاکی و بهبودی ما نقش موثری ایفاد کند. بنابراین شرکت منظم در جلسات، خدمت، انتخاب راهنما، فقط برای امروز زندگی کردن و رعایت مثلث بهبودی( کار، خانواده، بهبودی)و .... دال بر اعتماد من به فرآیند بهبودی است.دست برداشتن از خودمحوری، صبوری و شکیبایی، تغییر باورهای مخرب و منفی و کارکرد قدم دال براعتماد به یک نیروی برتر است
۱۳۹۹/۵/۱۰، ۰۹:۱۹ عصر
مشورت کردن واعتماد کردن در زند گی به دنبال منا فعه شخصی خود نیستم مصلحت جمع را درنظر میگیرم به دیگران فر صت اشتباه را میدهم به جلسات بهبودی میروم وخدمت میکنم صبر کردن و پذیرفتن خود و امید به اینکه بهتر خواهم شد از خود گذشته گی تحمل ایمان تلاش بردباری درستی را در مسیر زندگی وبهبودی به کار می گیرم.
۱۳۹۹/۵/۱۱، ۰۴:۲۵ عصر
اعمال من از روشن بینی ودانشی که از برنامه معتادان گمنام کسب کردم .
امروز اعمالم بر پایه صداقت .ووجدان بیدار من نشعت میگیره . خدمت کردن به خانواده . خدمت به دوست همدرد . دعا کردن . پدیرفتن حقایق .و پدیرش خودم . صبر کردن .مشورت کردن .با نیروی برتر . دنبال نتیجه دلخواه نبودن . جلسه رفتن .به طور مرتب .. چیزیو که در ان ای به رتیگان وبا عشق در اختیارم گداشتن رو در اختیار دیگر معتادان گداشتن . وروز به روز ایمانم به برنامه قوی تر شدن .
۱۳۹۹/۸/۶، ۰۶:۰۲ عصر
با سلام....
مشورت کردن و اعتماد کردن به مشورت-اگر قضاوتم کردن بهم نمیریزم و توضیح میدهم. در خصوص اعتماد(تا،اما و اگر نمیگذارم) چون بهبودی ته ندارد. من بارها و بارها باید از نوع شروع کنم و نباید خودم رو مورد قضاوت بی رحمانه قرار دهم در فرایند بهبودی آنقدر که خودم،خودم را آزار میدهم دیگران نمیتوانند مرا آزار دهند. من جایکه خوابم و اشتباه میکنم فرق میکند با جایکه بیدارم خودم را به خواب زدم مثلا میخواهم یکشبه ره صد ساله برم روی اصول مصالحه میکنم این نشانه بی اعتمادی من به فرایند بهبودی ست. ما چون در فرایند بهبودی جلوتر از مکان و زمان خودمان حرکت میکنیم،مسائل مطابق به میل ما پیش نمیرود بعد میخواهیم با اعتیادمان موفق شویم که معمولا در این شرایط بهبودی سخت تر میشود. نشانگر اعتماد من یعنی آیا وقتی قدم کار میکنم ،جلسه میروم ولی مشکلاتم موقتا حل نمیشود بازهم حضور موثر دارم؟آیا اعتماد من زیر بنایش ترس و اجبار است یا صداقت و روشن بینی؟یا زمانیکه امنیتهایم کاملا برقرار است بازهم اعتماد میکنم یا تازه وارد بغل میکنم؟ دل کندن از از ابزارهای کهنه و قدیمی و پوسیده-پذیرفتن اعتیاد در کنار بهبودی-تمرین یک زندگی جدید حتی اگر سخت باشد-کاری به دیگران نداشتن و به خود پرداختن........ سلامت عقل یعنی پیدا کردن آگاهی در مورد ماهیت اعتماد و اینکه اصلا چرا باید اعتماد کنم که بهبودی یک فرایند است.
۱۴۰۰/۱۱/۴، ۰۶:۱۵ عصر
زمانیکه اقدام وعملهایم رابامشورت انجام میدهم اعتمادبنفس پیدامیکنم ازمشکلاتم نمیترسم آنهارامیپذیرم وسعی میکنم آنهاراباکمک خداوندازمیان بردارم بارفتن به جلسات بصورت مرتب مشکلاتم رابانیروی برترم درمیان میذارم ودیگه احساساتم روسرکوب ومخفی نمیکنم باتماس باراهنماودوستان بهبودی ومشارکت صادقانه وکارکردن قدمهاوانتقال آنهاصادق وروشن بین شده ام وباخدمت کردن از زاویه زیباتری به زندگی نگاه کرده وبرنامه ریزی دارم وبادرست زندگی کردن وکسب مال حلال خودآزاری ودیگرآزاری وقضاوت وکنترل وحسادت نمیکنم ودست ازخودمحوری برداشته ام ووقتی دعاومراقبه میکنم کمتردروغ میگم وشاکروسپاسگزارمیشم وخودم روباهیچکس مقایسه نمیکنم اصول روحانی برنامه رو درزندگیم قرارداده واجرا میکنم?
۱۴۰۱/۶/۸، ۰۵:۰۸ صبح
سوال 44 :چه اعمالی انجام می دهم که نشانگر اعتماد من به فرایند بهبودی و یک نیروی برتر از خودم است ؟(قدم۲)
قدم ها را کار میکنم، مشورت میگیرم، در جلسات مداوم و مستمر شرکت میکنم ، تماسم را باراهنما حفظ میکنم ، دعا و درخاست راهنمایی از نیروی برترمیکنم، دست از خودمحوری و تک روی برمیدارم ، اصول را هر چند که تمایل نداشته باشم به اجرا میگذارم.......
۱۴۰۱/۶/۱۵، ۱۰:۴۱ صبح
اعمالی که انجام میدهم شامل انجام برنامه بصورت منظم و روزانه ، شامل جلسات، تماس، کارکرد قدم ها، خدمت کردن در برنامه ، دعا کردن و درخواست کمک کردن، مشارکت، ترازنامه گرفتن، تسلیم بودن، رعایت مثلث بهبودی (جلسه، کار ، خانواده) اقرار کردن ، مشورت کردن، اقدام عمل داشتن،فکر نکردن با کله خودم، صبور بودن در کارها ، تمرین سپردن ، داشتن مراقبه و تماس آگاهانه با نیروی برتر، قبول و پذیرش مسؤلیتها و واقعیات زندگی
۱۴۰۱/۸/۲۲، ۰۷:۰۳ صبح
من هنوزبعدازسالهاپاکی راهنمادارم قدم کارمیکنم
خدمت میکنم دعاوبرنامه ریزی دارم بطورمرتب درجلساتدشرکت میکنم وهرانچه درجهت بهبودی بمن پیشنهاد داده میشودراانجام میدهم ومهمترازاینها امروزاقرارهایم دقیقتروبدون ترس است ورابطه ام باراهنمایم موثرتروبهتراست
۱۴۰۱/۹/۳، ۱۱:۰۸ صبح
سلام
-این که به جلسات می روم وبرای بهبودی ام مشارکت می کنم- کارکرد قدم هایم و تبادل تجربه با اعضاء درباره قدم ها- تماس گرفتن با راهنما و تجربه گرفتن از راهنما...
۱۴۰۲/۱/۱۵، ۰۷:۳۴ صبح
پاک ماندن ودنبال کردن مداوم مسیربهبودی
جلسه رفتن قدم کارکردن خدمت توجه به تازه واردین زندگی بروال برنامه وانجام فرمول فقط برای امروزاقراربه راهنماودعاکردن خواندن نشریات وباهدف بودن وتمرکزروی بهبودی شخصی مهمترین کاربرای من دراین روندبوده وهست
۱۴۰۲/۸/۳۰، ۱۲:۱۰ عصر
سوال 44 ـ چه اعمالی انجام می دهم که نشانگر اعتماد من به فرایند بهبودی و یک نیروی برتر از خودم است ؟
یک عمر با تکرار اشتباهاتم ، ترسها و دردهایم را به تنهایی به دوش کشیدم. سردرگم ، آشفته و بیاراده از ادامه زندگی به نقطه ناتوانی رسیدم .
در این نقطه با تسلیم شدن پا روی ترسهایی که از قضاوت دیگران دارم گذاشتم و پذیرفتم دیگر نیاز نیست این همه درد را تحمل کرده و ترسها را به دوش بکشم .
فقط نیاز دارم اقرار کنم که ناتوان بوده و با اعتماد و ایمان به اصول و نیروی برترم به حرکت خود با رفتن به جلسات ، مشورت با راهنما و درخواست کمک و عملکرد به آنها ادامه دهم . این ها نشانههای اعتماد به این فرآیند و نیروهای برتر من است .HH
۱۴۰۳/۶/۳۰، ۰۴:۴۲ عصر
جلسه رفتن بصورت مرتب اقرارب اعتیادوشکل وفرم وبروزان داشتن راهنماوخدمت کردن دعاکردن وبرنامه ریزی ومشورت درکارهاوانجام دادن اصول روحانی بصورت روزانه باازمون وخطاو.....
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|