امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 5: من چگونه طبق اراده شخصی خود عمل کرده ام ؟ انگیزه هایم چه بوده اند ؟
#1
اراده شخصی



سوال 5: من چگونه طبق اراده شخصی خود عمل کرده ام ؟ انگیزه هایم چه بوده اند ؟
پاسخ
#2
چون اراده ی شخصی من با عدم سلامت عقل همراه است پس براساس بیماریم و نواقصم عمل میکنم
و وقتی براساس اراده شخصی خودم عمل میکنم و مشورت نمیکنم به بیراهه میرم وانگیزه هایم میشه:هوای نفس-لذت جویی
لدت طلبی و....پس اراده ی شخصی من الوده به هواهای نفسانیست که این همان نقطه مقابل اعتماد به خداوند است
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، admin ، Nazer 5 ، حـمـیـد ، moosavi307 ، حمیدص ، ناظر10
#3
مثالها : در حالیکه نیازم چیز دیگری بود گوشی عوض کردن کامپیوتر و غیره در مورد کارم مشورت نکردن با راهنما و دیگران رهجو گرفتن کنترل خانواده و رهجو و همکاران خدماتم در برنامه افراط در شهوت رانی سرویس ندادن عاطفی و مالی به خانواده برنامه ریزی خودخواهانه و بیمار گونه
سپردن دو نوع : اراده شخصی
اراده خداوند
چگونگی اراده شخصی : مجذوب خود بودن
ملاحظه و مراعات دیگران را کنار گذاشتن دنبال منافع و خواسته های خود بودن سعی در تغییر شرایط به دلخواه خودم زندگی از روی نواقص و هوای نفس در نظر نگرفتن احساسات و نیاز و منافع دیگران خودخواهی و خود محوری مشورت نکردن و یکه تازی کردن تسلیم نبودن از روی ترس عمل کردن موافقت و یا مخالفت دیگران را در نظر نگرفتن نداشتن حق انتخاب له کردن دیگران و گاهی هم برعکس کنار کشیدن کامل و خودفریبی و تنها شدن به هر قیمتی به خواسته رسیدن وسوسه و اجبار پاسخ دادن به تمایلات انی -
انگیزه هایم : لذت طلبی
رسیدن به رشد و اهدافم و خواسته ها تایید طلبی و ارضاع کردن بیماری و نواقصم انتقام گرفتن و جلب توجه و نظر دیگران مصرف نواقص و سیراب کردن بیماری پوشش دادن به ترسها و نواقص خودم را مثبت جلوه دادن و ماسک زدن خودمحوری و یکه تازی ثابت کردن به دیگران که من هستم 
پاسخ
 سپاس شده توسط بهادر ج ، ناظر11 ، admin ، بَرمک ، Nazer 5 ، ssaeedg ، حـمـیـد ، moosavi307
#4
بعضی مواقع اراده‌ي شخصی باعث می‌شود که ما هرگونه ملاحظه و مراعاتی را کنار گذاشته و فقط به دنبال خواسته خود باشیم، ما احساسات و نیازهای دیگران را ندیده می‌گیریم و با تمام قدرت هر کسی بخواهد با ما روبرو شود او را زیر پا له خواهیم کرد. زمان‌هایی برای انجام کارهایم فقط به اراده‌ي شخصی اقدام به عمل می‌کردم و انگیزه‌ام زود به نتیجه رسیدن بود و گاهی هم برای تایید شدن با انجام کارهای خودمحورانه انگیزه‌ای جزتایید خود و رد دیگران نداشتم ـ در پاره‌ای اوقات شاید نیّت خیری در سر داشتم و اقدام به کاری می‌کردم ولی در اواسط راه انگیزه‌ام به انگيزه‌اي منفی تبدیل می‌شد اراده‌ي شخصی من همیشه چوبی لای چرخ طبیعت بود، هر کجا حتّی با نیت خیر با استفاده از اراده‌ي شخصی جلو رفتم دست كم به یک نفر خسارت زده‌ام. این سوال  می‌خواهد بگوید هر کجا خودخواهانه، بدون مشورت و با اراده‌ي خود تصمیم بگیرم شکست خواهم خورد.
پاسخ
 سپاس شده توسط admin ، ناظر10 ، بَرمک ، Nazer 5 ، حـمـیـد ، moosavi307 ، Reza.z1362
#5
زمانیکه زندگیمو بر محور اعتیاد اداره می کنم با اراده شخصی عمل می کنم.
انگیزه هام پیشبرد اهداف بیمارگونه ام و ارضاء خودخواهی هامه.

منظورم از اعتیاد انجام هر عملی چه خوب و چه بد که از حالت تعادل خارج شه و باعث صدمه زدن به خود یا دیگران بشه.

انگیزه من در اعمال منفی منفعت طلبی و لذت جویی است.
و در انجام کارهای مثبت که با اراده شخصی است انگیزه ام خودنمایی و تاییدطلبی است.
پاسخ
#6
گاهی اوقات در اوایل بهبودی میدانستم که یک دوستی احساسی سمی کشنده برای من است اما فکر میکردم اگر دست بکشم طرف مقابل صدمه میخورد.در واقع انگیزه من شاید در ظاهر کمک بود اما به طرف مقابل صدمه میزد و به خودم هم همینطور.زندگی متکی به اراده شخصی محکوم به شکست است حتی اگر نیت من خیر باشد.من باید یاد میگرفتم که کمک به دیگران با بازی کردن نقش خدا فرق میکند
پاسخ
#7
اراده شخصی یعنی درک نکردن
ارزشهای دیگران ، نداشتن تمایل
صداقت و روشن بینی و سلامت
عقل و بسته بودن دریچه افکار
افراط و تفریط کوته بینی، 
خودخواهی و خودمحوری
پاسخ
#8
من همیشه انگیزه موفقیت و خوشبختی و زندگی با آسایش و آرامش را داشتم اما چون اراده شخصی من تحت تاثیر هوای نفس و بیماری ام بود بجای سازندگی و موفقیت، تخریب و ورشکستگی حاصل انگیزه هایم شد.
من فکر می کردم که با تکیه بر اراده شخصی خود در زندگی موفق خواهم شد. اما این نشانه ایی از عدم سلامت عقل من بود. 

هیچ انسانی بی اراده نیست هر یک از ما دارای اراده شخصی می باشیم اما استفاده مخرب و از روی هوای نفس، خسارت در پی خواهد داشت.
پاسخ
#9
با سلام....
یعنی گاهی من به هیچکس و هیچ چیز دیگری اعتماد ندارم و چون آدم واقع گرایی نیستم بجای توجه کردن تصور میکنم و از روی تصورم عمل میکنم.
مثلا معیار عملکرد من >>>> چگونه،کجا، با چه کسی یا با چه مقدار پول یا با چه ماشینی یا چه خونه ایی وووووهستند و بیرونیات میشود هدایتگر من و اینجا اراده خداوند هیچ نقشی برایم ندارد.
مثلا میخواهم به خودم کمک کنم بجای اینکه بر روی خودم متمرکز شوم و قدمهارو مرور کنم تصور میکنم اگر اینگونه عمل کنم موفق میشوم مثلا در معامله بجای اینکه مشورت کنم با تصور و برداشتم عمل میکنم و به مشکل میخورم.


بجای واقعیت با تصورات زندگی میکنم.انگیزه من بیشتر اثبات خودم است و فقط دنبال پذیرش اجتماعی هستم و همه کارها را برای دیگران انجام میدهم.من خیلی شخصیت پرور هستم بجای اینکه اصولگرا باشم.

مثلا در خودخواهی ،حکومت،سلطه طلبی یا زورگویی شاید همه چیز خوب بنظر برسد ولی دیگرا چه عذابی میکشند را نمیبینم.

اعتیاد و اراده شخصی اول به افکارم میزند بعد به نیَتَم بعد به رفتارهایم ایده های بهبودی باید از دل اصول روحانی بیرو بیاید تا بشود اراده خداوند.
پاسخ
#10
زیرا مادرقدم یک اقرار کردیم که بیماری اعتیادداریم ودربرابر این بیماری عاجزیم وخودبه تنهایی نمیتوانیم بااین بیماری مقابله کنیم وبه کمک یک نیروی برتر از خوداحتیاج داریم درقدم دوم به به شناسایی نیروهای برترخودپرداختیم وحال در قدم سوم برای کمک گرقتن ازنیروی برترمان زندگی واراده مان رابرای تغییر به نیروی برترمان بسپاریم زیرا نیروی خواست واراده خودمان همیشه مخرب بوده وجز تخریب برای ماچیز دیگری نداشته وهرچقدراین سپردن ما قوی ترباشد میتوانیم کمک بیشتری راازنیروی برترمان بگیریم
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، moosavi307
#11
سلام
مصرف مواد مخدر طبق اراده شخصی بود.از بین بردن شغل از اراده شخصی بود.جدایی از اراده شخصی ام بود.فکر می کردم کار درست انجام میدهم اما در اشتباه بودم و همیشه نتیجه مخرب و از بین برنده برایم داشت.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، moosavi307
#12
اراده شخصی یعنی #خودخواهی
هر جا که کنار کشیدم و تنها شدم و به دنبال رسیدن به خواسته های #خود به هر قیمتی بودم
و با بی ملاحظگی و خودخواهی دنبال صدای بیماری بودم
جز خسارت و درد و آشوب و ویرانی چیزی به بار نمیاورد.
انگیزه هایم لذت طلبی، خودخواهی، برآورده کردن خواستنه هایم به هر قیمتی بودند
که حاصل کار جز خلاء و درد و ترس بیشتر چیزی نبود.
پاسخ
 سپاس شده توسط حوریا ___Bu ، moosavi307 ، حـمـیـد
#13
ازروی عادت یانواقص ولی عمومامن همیشه ازروز فکربسته باورهای
قدیمی واعتیادی باقدرت وسوسه واجبار
دردام چرخه بی پایان خودمحوری
گیرمیکردم وبدون توجه بهدنتایجش افراطی
عمل میکردم
یکی دیگه ازمشکلاتم دراین مورد
ازروی احساس عمل کردن بودوترس
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#14
چگونگی عمل بر اراده شخصی برایم  زندگی کردن بر اساس نیات خود خواهانه ام و خودمحور هایم است و عمل بر اساس ترس هایم می باشد و امروز درکم از  اراده شخصی یعنی دوری از خداوند و تسلیم نبودن و عدم پذیرش واقعیت و همچنین استفاده از غرور و خودخواهی و دیگر نواقصم می باشد که در تمام آنها به خودم و دیگران خسارت وارد کرده و می کنم
و در این میان انگیزه هایم شامل: لذت طلبی و تن پروری و راحت طلبی و خود خواهی ، انتقام جویی  و خودی نشان دادن بوده است
پاسخ
 سپاس شده توسط Darush sistan
#15
سلام
-اوایل مصرف مواد مخدر من بر اساس اراده شخصی بود اما بعد از مدتی دیگر اجبار به مصرف اختیار زندگی از من گرفته شد...
پاسخ
#16
من براساس اراده شخصی بدون فکروراه درست ازروی وسوسه خشم رنجش ترس لذت انی تاییدطلبی نفرت مطرح شدن دام ارضای فوری عمل میکنم انگیزه هام اگرهم درست بودزودازمسیرخارج میشدم مثلابرانمره ودرس خوندن تقلب کردن براپولدارشدن دزدی وکلاه برداری برالذت بردن مسخره بازی موادوالکل چون برای انگیزه هام راه درست وبرنامه ای نداشتم وعمومااحساسی ویاازروی نواقص عمل میکردم وهمیشه ته کارخراب میشدهمچی
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، Reza.z1362
#17
زنگ زدن به دوست بهبودی که احوالش بگیرم ولی نیتم فضولی و آمار بقیه گرفتنه...خدمت قدم انتقال دادن داشتم فقط به خاطر اینکه راهنمام گفته بود زیر بناش اجبار و ترس و تایید بود....بیشتر مواقع خودی نشان دادن...یا ترس از تایید نشدن...ترس از قضاوت...کارهای خونه هم یه زمان هایی پشتش ترس و اجباره...تجربه تو جلسه میدمکه بگم از همتون بهتر تجربه میدم و خودی نشون بدم و تایید بشم...چند وقتی تو مسائل دینی افراط میکنم و وارد میشم فقط از ترس باورهای قدیمی هست که بالا میاد....همشون از سر وسوسه اجبار و عادت های خودمحورانه هست...لذت جویی...ترس...تایید طلبی...بیشتر مواقع پاشون وسطه...طبق اصول و رضایت نیروی برترم خیلی کم رفتم
اصول روحانی یعنی همان اراده خداوند و خواست او
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، Reza.z1362
#18
از روی اراده شخصی وقتی عمل میکنم غیبت میکنم..قضاوت میکنم
فقط خودمو میبینم...روی خواسته هام پافشاری میکنم
در توهمات خودم به سر میبرم و در تخیلاتم تایید میگیرم
هر زمان از نواقصم استفاده میکنم با اراده شخصی پیش میرم
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، Reza.z1362
#19
هر زمان که از مسیر روحانی و اصول روحانی انجمن فاصله میگیرم و با بیماری ام زندگی و رفتار میکنم در آن زمان ها است که فقط و فقط با اراده شخصی خود عمل میکنم و اصلا نمیتونم همه جوانب رو در نظر بگیرم و به موضوعات دیگر توجه کنم.
انگیزه ام هم این است که در سریع ترین زمان ممکن و کوتاه ترین روش ممکن به خواسته های خودم برسم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر9 ، ناظر9 ، ناظر10
#20
از کودکی برای اثبات خودم و ارضای بیماری اعتیاد خلاف گفته دیگران.جامعه حرکت کردم.اراده شخصی من یعنی نیروی درونی من در هماهنگی با بیماری من باشد ومن نسبت به ان هماهنگی رفتار نشان میدهم..هر فکر و احساسی که مشورت نشود هر جا غرق لذت شویم ترس داشته باشیم و به دنبال خواسته هایمان باشیم اراده شخصی کار میکند اراده من همیشه به دنبال خواسته های من است انگیزه هایم ... تایید دیگران گذر و ندیدن حقارت وترس هایم است اراده شخصی یعنی عدم اعتماد به نفس و اینکه فکر میکنم چیزی بیرون از من من را کامل میکند 
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر۷ ، ناظر۱۶ ، ناظر9 ، ناظر۴


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان