سوال 20 : چه احساسی نسبت به نیروی برتر دارم ؟

[admin.a]

سوال 20 : چه احساسی نسبت به نیروی برتر دارم ؟ 

[sepher1877]

در گذشته به خاطر ترس همیشه از او فاصله میگرفتم ولی امروز چون رابطه من بر اساس عشق و محبت و گذشت بنا شده به او نزدیک شده ام و از او نمی ترسم و حس خوبی به خداوند دارم .
احساس غرور ، بی نیازی ، امنیت ، دوست داشته شدن ، توانایی، امنیت و ازامش .
امروز هروقت به خداوند نزدیکم احساس خوبی دارم و هروقت به خاطر مشکلات و یا تنبلی و نداشتن وجدان بیدار و تمایل و توجه از او دور می شوم احساس بدی را تجربه می کنم

[shapor z]

احساسات مختلفی را نسبت به نیروی برتر تجربه کرده ام گاهی احساس می کنم او پدی مهربان است و دوستش دارم و درکش می کنم و لمسش می کنم و عاشق او هستم – و عشق و محبت او را احساس میکنم و من هم بروز می دهم و از دوری او گریه می کنم و برایش دل تنگ می شوم وقتی داشته هایم را می بینم احساس سپاس گذاری به او دارم و دوست دارم برایش کاری انجام دهم
البته گاهی هم از دست او عصبانی هستم به او ناسزا می گویم و از او می ترسم و دوری می کنم و یا قعر می کنم
و پیام سوال این است که هیچ ایرادی ندارد که ما کل احساسات بشری را با نیروی برترمان در میان بگذاریم اینم به ما کمک می کند تا به نیروی برتر که به او تکیه کرده ایم احساس نزدیکی کنیم و بیشتر به او اعتماد کنیم ما حق داریم به عنوان انسان تمام احساسات خود را با او در میان بگذاریم 

[آزاد۰]

یکی از بزرگترین ومهمترین چیزهایی که باعث میشه ما از دست خدا ناراحت و عصبانی بشیم ( درد ) است ۰
در صورتی که او چون مارا دوست دارد به مادرد میدهد که آن قسمت ناجور را که بابتش داریم درد میکشیم را درست کنیم
( متخصصان پزشکی به درد میگن سیگنال به معنای هشدار )
خیلی از چیزهایی که خداوند سر راه ما قرار میدهد که درد زیادی هم داره اما مارا به سوی رشد وآزادی سوق میدهد
به عنوان مثال : در خیلی از مواقع راهنما به ما حرفهای دردناکی میزند که توی ذوق ما میخوره ولی ما از او بدمان نمی آید چون قلبا دوسش داریم و میدانیم خیر وصلاح ما رو میخواهد
چون با تک تک حرفهای راهنما رفتم جنگیدم و به یه نقطه رسیدم که او مسیر درست رو داره بهم نشون میده و بهش ایمان آوردم

و مهم تر از این اینه که خودمان اورا انتخاب کرده ایم و باید به انتخاب خود احترام بزاریم 
به همین منوال در مورد خدا هم اگر خودمان انتخابش کردیم از روی روشن بینی پس دردهایش را هم باید دوست داشته باشیم

[Essi.toobchi]

وقتی بااوارتباط برقرارمی کنم احساس
نزدیکی کرده وبه اواعتماد می کنم.

احساسات مانسبت به نیروی برتر به
حالمان بستگی دارد ودرک ما درحال
تغییراست.

من احساس می کنم نسبت به من
مهربان است ، صبوراست وبعضی اوقات به خاطر گذشته ام نسبت به اواحساس شرم وخجالت دارم.بعضی وقتها عاشق اوبوده وگاهی به خاطر مشکلات زندگیم ازاوشاکی وناراضی هستم وگاهی ازاودورم ودلم می خواهد نسبت به اونزدیکترباشم.

وقتی به داشته هایم نگاه می کنم
احساس سپاسگزاری دارم ،وقتی که به
اونزدیکم وبنده اوهستم به خودم می بالم واحساس ارزش می کنم وهرزمان که
بااودرارتباط هستم احساس قدرت می کنم

[Essi.toobchi]

وقتی که با نامش شروع و با یادش مشغول انجام وظایف و مسئولیتها و خدماتم هستم و تمام تلاشم بر اینه که عشق بورزم احساس یکی شدن (یگانگی) می کنم.

[sepher1877]

هنگامی که در تعادل هستم احساسات خوب وخوشایندی نسبت به نیروی برتر دارم مثل احساس قیم داشتن احساس سپاسگزاری احساس شعف احساس اعتماد و امنیت احساس اینکه او مرا خواهد بخشید اما گاهی کهدر حخالت نامتعادل هستم احساسات منفی مثل احساس ترس ناسپاسی احساس بی اعتمادی و شک به سراغم می اید

هیچ ایرادی ندارد که کل احسایات درونی مان را با نیروی برتر در میان بگذاریم این کار به ما کمک می کند تا به نیرویی که به ان اتکا کرده ایم احساس نزدیکی بیشتر کنیم و بدان اعتماد نمایم

[Essi.toobchi]

امروز نیروی برتر من از طریق
وجدانم ، راهنما ، دوستان بهبودی ،
مشارکت دوستان ، رادیو ، رسانه
های گوناگون ، مشورت ، وجدان
گروهی ، خیلی راه های دیگر با من
رابطه برقرارمیکند..

[بَرمک]

با سلام....
اولا که من هیچ تعریف کاملی از خداوند نمیتوانم بدهم چون او خیلی خیلی بزرگتر از فهم و درک من است.
این سوال میخواهد بگوید آیا احساس نیروی برتر هست یا نه؟
بسته به شرایط موجود احساسات متفاوتی دارم احساس شک و تردید ، احساس بد ، احساس وصل و محکم ، احساس رنجش و نفرت ، احساس صمیمیت و داشتن حامی ، احساس تعلق و دوست داشتن ، احساس رها شدگی و بی صاحبی.
در واقع احساسات ما واکنش عملکرد ما است زمانیکه از روی بهبودی عمل میکنم احساس خوبی دارم و زمانیکه از روی اعتیادم عمل میکنم احساس بدی دارم.

اینکه در چه شرایطی احساسم نسبت به نیروی برتر تغییر میکند را لیست کنم حتما به قدم چهارم میخورد چیزیکه مهم است اینستکه من همیشه به نیروی برتر احتیاج دارم چه احساس خوبی داشته باشم چه احساس بد.

اگر نظم ،انظباط ،درستکاری ،صداقت ،تسلیم ،پذیرش........ را تمرین کنم همیشه احساس خوبی خواهم داشت.

[kakam04]

احساس اینکه باتکیه واعتمادبه نیروی برترم به زندگی بهتر وآرزوهای معقولم برسم وبایددرتمام امورزندگی اراده واداره زندگیم را به بسپارم وبه نیروی برترم تکیه کرده وازاوکمک بگیرم ،احساس تکیه گاه قوی، حامی وپشتیبانی قوی داشتن درتمام امورزندگی

[حوریا ___Bu]

احساس آرامش،امنیت،علاقه شدید بستگی به رابطه من بانیروی برتر
دارد.بستگی به شرایط دارد.
وقتی درهررابطه ای اعتمادمن نسبت به نیروی برتربیشتر میشود
احساساتم مثبت میشود.
هرچقدراحساسات بددرمن کمتر
میشود,احساس نیاز،امنیت وآرامش بیشتر میشود.مثال?
رابطه ام باراهنماودوستان بهبودی
احساس مخالفت،درموردسرویس گرفتن من ازروی ناصادقی،این احساس بستگی به درک من ازنیروی برتر دارد.
هرکجازیربنای درک من بیماری اعتیادباشد،احساسات من بد میشود ودائمانارضایتی دارم.
هرکجااز اراده شخصی استفاده میکنم نقش خداوند را نمیتوانم پیدا کنم وآنرا درک کنم

[ابی9145]

سوال 20 : چه احساسی نسبت به نیروی برتر دارم ؟ 

احساس دلگرمی امنیت داشتن پشتوانه داشتن پناهگاه داشتن هیچ وقت ناامید و تنها نبودن

[Kami.baghaei]

سلام وقت بخیر 
چیزی که میدونم خودمو بهش سپردم و در واقع ….
پروردگارا خود را تقدیم تو می دارم ، با من كن وازمن ساز آنچه خود اراده كنی ،از اسارت نفس رهایم كن تا انجا م اراده ات بهتر توانم ،مشكلاتم را بگیر تا پیروزی بر آنها شاهدی باشد برای كسانی كه با قدرت تو ،عشق تو وراه تو یاریشان خواهم داد ، باشد كه همیشه بر اراده تو گردن نهم????
فقط و فقط همین❤️❤️

[Darush sistan]

سلام
 من زمانی که به راهنمای زنگ میزنم احساس آرامش دارم و زمانی که به یک جلسه میروم احساس تعلق و همسان بودن دارم وقتی برای خدمات قدمی بر میدارم توانایی روبرو شدن به من دست میدهد و امیدوار می شوم.

[Mehran270]

من بطورکلی همه احساسات درموردنیروی 
برتردارم گاهی عاشقشم گاهی عصبانی
گاهی رنجوروپرگلایه
گاهی سپاسگزارودرکل احساسم ثابت ویک نواخت
نیست

[Darush sistan]

سلام
 احساس شخصی که یه نفر قدرتمند تر کنار خودش داشته باشد وقتی که این کمک کنار من است آرامش و اطمینان بیشتری دارم و ...

[Mehran270]

احساسهای متفاوتی دارم گاهی ازته دل بهش عشق میورزم ودوستش دارم گاهی ازش رنجش دارم وبدم میادازش گاهی بعنوان یک رفیق وپشتوانه کنارمدحسش میکنم گاهیم سرش دادمیزنم وبهش بی اعتنامیشم 
ولی نکته اینه که باوجودتمام احساساتی که نسبت بهش دارم باورشم دارم وهرگزحس نکردم که نیست چون هست وباورش دارم توشرایط مختلف احساسات مختلفی دارم نسبت بهش امامنکرش نیستم