۱۴۰۰/۳/۲۳، ۰۵:۱۱ عصر
با سلام....
من به دو صورت تمایل به رها کردن و سپردن پیدا میکنم.
۱- یا از سر نیاز و ترس از دست دادن چیزی کوتاه میایم یعنی کاملا آگاهم که خواسته ام بیمار گونه است اما اگر بجنگم از دست داده ام و باخته ام اینجا تمایل به رها کردن ندارم ولی رها میکنم ولی همراه با درد-رنجش-نقشه کشیدن و آزار دادن خودم میباشد یعنی شخصیت را به اصول ترجیح دادم.
۲-مواقعی ایی که آگاهی از مخرب بودن میل و اراده خودم دارم و با فرض بر اینکه در آن جنگ پیروز شوم اما با تمایل و فروتنی و اصل روشن بینی و ایمان به خداوند ترجیح میدهم نجنگم و نتیجه را به خداوند بسپارم و به آرامش برسم.
بعضی مواقعه خداوند کار میکند بعضی مواقع کار نمیکند و باید خودم کار کنم یعنی باید با موقعیت شناسی و تشخیص شرایط سخت از روی اعتیادم عمل نکنم.
جایکه خودم بستر اعتیاد را فرهم میکنم خداوند برایم کار نمیکند و نمیتوانم رها کنم.
من به دو صورت تمایل به رها کردن و سپردن پیدا میکنم.
۱- یا از سر نیاز و ترس از دست دادن چیزی کوتاه میایم یعنی کاملا آگاهم که خواسته ام بیمار گونه است اما اگر بجنگم از دست داده ام و باخته ام اینجا تمایل به رها کردن ندارم ولی رها میکنم ولی همراه با درد-رنجش-نقشه کشیدن و آزار دادن خودم میباشد یعنی شخصیت را به اصول ترجیح دادم.
۲-مواقعی ایی که آگاهی از مخرب بودن میل و اراده خودم دارم و با فرض بر اینکه در آن جنگ پیروز شوم اما با تمایل و فروتنی و اصل روشن بینی و ایمان به خداوند ترجیح میدهم نجنگم و نتیجه را به خداوند بسپارم و به آرامش برسم.
بعضی مواقعه خداوند کار میکند بعضی مواقع کار نمیکند و باید خودم کار کنم یعنی باید با موقعیت شناسی و تشخیص شرایط سخت از روی اعتیادم عمل نکنم.
جایکه خودم بستر اعتیاد را فرهم میکنم خداوند برایم کار نمیکند و نمیتوانم رها کنم.