امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 6: من چگونه سعی می کنم تا نواقص شخصیم را کنترل یا برطرف کنم ؟ نتیجه سعی من چه ب
#1
تا خداوند برطرف کند ...



سوال 6:  من چگونه سعی می کنم تا نواقص شخصیم را کنترل یا برطرف کنم ؟ نتیجه سعی من چه بوده است ؟
پاسخ
#2
من اگرمیتوانستم نواقص شخصیتی ام راکنترل کنم قبل ازهرچیزمصرف موادمخدرم راکنترل میکردم.
هرزمان که خواستم بااراده خودم نواقصم رابرطرف کنم شاید توانستم برای مدتی کوتاه آنراسرکوب ویاخفه کنم اما بعدازچندروزباشدت بیشتری دوباره بروز کرده است درمواقعی که فکرمیکنم حق بامن است ویاازانجام آن نقصم لذت میبرم هیچ کنترلی روی آن نقص ندارم.
من بایدتسلیم باشم وعجزم رادرموردنواقصم بپذیرم ولی چون تسلیم نیستم نمیپذیرم،خصوصا زمانیکه پای شهوترانی،لذت طلبی،زیاده خواهی ،خودمحوری،افراط وتفریط وتاییدطلبی به میان میایدبابیماریم زندگی کرده و واردانکار میشوم وهیچ چیز را بعنوان نقص نمیپذیرم زمانی که خودم سعی میکنم ازنواقصم استفاده نکنم باعث اذیت وآزارخودم میشوم وبلافاصله دیگرآزاری هم میکنم همیشه جواب سعی کردنهای من برای برطرف کردن نواقصم به جنگ وچراها ختم میشدودچارافراط وتفریط میشدم.
باتمرین کردن درموقعیت قرار نگرفتن، خودم رابه خداوندمیسپارم وسعی میکنم درشرایط قرارنگیرم.
5آیتم بهبودی مارابه تعادل نسبی میرساند.باکارکردن قدمهاودرپروسه بهبودی بودن،روزبه روز دارم رشدوتغییر میکنم وکفه اصول روحانی ام نسبت به کفه نواقصم داردسنگین تر میشود.
یادمان باشد:اقرارکمک میکند تا از زمین بلند شویم.
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، AMAN56
#3
همیشه با خودم قول و قرار میگذارم تصمیم میگیرم که انها را نداشته باشم و برای نداشتن انها نقشه میکشم برنامه ریزی می کنم مثلا: به خودم می گویم دیگر دعوا نمی کنم بد دهنی نمی کنم هواسم به خشم هست و جلویش را می گیرم روابط جنسی ام را کنترل می کنتم بعضی مواقع می فهمم هیچ کاری نمی توانم بکنم اما باز هم به خودم قول می دهم و قرار می گذارم و می گویم این بار کنترلش می کنم
نتیجه :از جای دیگر که فکرش را نمی کنم بیرون می زندودوباره شروع به استفاده از ان نقص می کنم (استخر و فشار روی توپ پر باد )- اول کمی شور روحانی دارم و چند روز استفاده نمی کنم و حالم خوب می شود و بعد دباره فراموش می کنم و بعد از مدت کوتاهی دوباره شروع می شود
بدترین نتیجه :
اینکه باورم نسبت به برنامه خودم و نیروی برتر خراب می شود و امیدم را از دست می دهم
پیام سوال : اولین کاری که ما در مورد نواقص می کنیم این است که سعی می کنیم با زور اراده خود نواقص را منترل کنیم ولی متاسفانه این کار دقیقا مثل کنترل مواد مخدر پوچ و بیهوده است
مشکل اصلی این است که این نواقص جزئی از وجود ما هستند و ما تا در شرایط قرار می گیریم به انها رجوع می کنیم  
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر11 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، محمد خدمتگزار
#4
من بايد با دست برداشتن از خودمحوری در رابطه با نقص‌هایم قدم اول را به اجرا بگذارم و دست از کنترل بردارم و مثل مواد مخدر با نقص‌ها و ضعف‌هایم برخورد کنم و در مورد هر نقص دست به قلم شوم و عجزهای آن را بنویسم.
این نکته را هم بايد در نظر داشته باشم که این نقص‌ها جزيی از وجود من شده و باید برای آنها اقدامی کنم.


گاهی هم پیش می‌آید که ضعفی درون من فعال می‌شود و برای برطرف کردن آن از ضعف دیگری استفاده می‌کنم. در هر صورت خود به تنهایی هیچ کاری نمی‌توانم انجام دهم باید آنها را به مشاركت و مشورت بگذارم و از کنترل ضعف‌ها دست بردارم و تا جایی که امکان دارد خود را در معرض استفاده از نقايص قرار ندهم.
پاسخ
#5
بله . من اگر چه بطور آگاهانه جلوی برطرف شدن نواقصم مقاومت نمی کنم ولی اینرا می فهمم که چیزی هایی از درون برای تغییر من مقاومت   می کند و این مقاومت به خاطر حفظ نقصهایی است که از نقص بزرگ لذت طلبی می آیند و به این خاطر که این نقص ریشه عمیقی در وجود من دارد مدتها باید رویش کار کنم تا شاید بتوانم با کمک نیروی برتر آنرا کمرنگ کنم و در مسیر درست از آن استفاده کنم
پاسخ
#6
مثال?قضاوت کردم شاگردم را،نتیجه اش?به خانه که می آیم پذیرشم پایین می آید،زندگیم را آشفته میکند?

مثال?نقص شهوترانی را کنترل میکنم نتیجه آن?احساسم بالا پایین میشود?

کنترل کردن نقص یک افسانه است،من فقط برای امروز نواقصم را، باصداقت اقرار میکنم و در یک نقطه متوقف میکنم وترمیم میکنم تا کمرنگ شود?

نتیجه سعی من ?درعملکرد من و آگاهی پیدا کردن نسبت به نقص  نشان داده میشود
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر2
#7
من هر چیزی رو بتنهایی بخام کنترل یا متوقف کنم گند میزنم توش.هر وقتی خواستم خودم متعادل کنم برعکس شده .متوجه شدم نواقص ی اخر خطی داره  ک همان اگاهی هست ک باس بنویسم و متوجه شم ک با عمل کردن از روی انها چ اسیب و صدمه ای به خودم و اطرافیانم میزنم. بعدش میفهمم ک از دست من بغیر از انجام ارکان بهبودی و خواستن از خدا برای رفع، هیچ کاری برنمیاد ک همان فروتنی قدم هفت هست.
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی1 ، حـمـیـد ، ssaeedg ، ناظر2
#8
من در قدم ششم فقط لیست نواقصم را به کمک راهنم و تجربه دوستان انجمن می نویسم و شناسایی میکنم .. در مورد هریک اطلاعاتی را کسب میکنم ... و سپس به کمک خداوند و دعا کردن قدم در جهت رفع نواقص در یک فرایند بر میدارم
پاسخ
 سپاس شده توسط ssaeedg ، ناظر2 ، حـمـیـد
#9
سلام
من هر وقت بخواهم که کاری انجام دهم در زمینه نواقص انجام دادن آن جز خسارت و یا منفعت طلبی هیچ اثر خاصی ندارد. سبک و سنگین می کنم و بعد هر جا لذت و منفعت بود هیچ اقدامی نمی کنم و هر جا ضرر کنم اقدام می کنم ان هم که دوباره خسارت برایم دارد.در اصل هیچ کنترلی ندارم.نمی توانم...
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر2 ، حـمـیـد
#10
سلام

-من در مورد نواقص هر کاری انجام دهم بدون فکر است ونمی دانم چگونه عمل نمایم وباعث می شود تا خسارات بیشتری انجام دهم.
من ناتوان هستم برای این که در عملکردن همیشه یا ترس ویا استفاده ظاهری می خواهم...
پاسخ
 سپاس شده توسط Mehran270 ، ناظر2 ، حـمـیـد
#11
درداینجاست که من همیشه برای بعدبرای فردا
تصمیم به هرکاری رودارم وخیلی زودرهامیکنم
تصمیمیوکه گرفتم ودرثانی اگرمن
میتونستمونقصیوکنترل کنم که بیماری اعتیادنداشتم
ومصرفموکنترل یاقطع میکردم
من عموماهرنقص یارفتاریوکه بتنهایی سعی درکم
رنگ کردنشون داشته ام بسرعت بصورت افراطی تروشدید
ترهمان کارروانجام داده ام قدرتم محدود وبسیارکمه 
وبرای همین به برنامه واصولش وقدرت وکمک خداوندنیازهمیشگی
دارم من بیماری دارم مکارمضمن وپیش رونده وانکار
بخشی ازاین بیماریست که همیشه باماسک زدن مصرف موادیاهرسرپوش
دیگه ای مثل سیگارقدرت و....من روبرای برطرف کردن
نواقص گول میزند
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر2 ، حـمـیـد ، راکی ، یثنا
#12
درود به دوستان همدردم

تجربه من به این شکل است که با اراده شخصی و به صورت خودمحورانه قادر به از بین بردن نواقصم نیستم.
شاید موقتاً استفاده از یک نقص کمرنگ یا محو شود ولی باز به آن رجوع میکنم.

اما اراده خداوند به این شکل است که کاری را برایم انجام می دهد که خود به تنهایی قادر به انجام آن نبوده ام، مثل قطع مصرف مواد، قطع نیکوتین و برخی دیگر از نواقصم آزاردهنده ام.

البته کسب آگاهی در مورد نواقص و فکر کردن به عواقبی که مصرف آنها برای من می تواند به همراه داشته باشد می تواند مفید واقع شود ولی صحبت اینجاست که در نهایت این خداوند مهربان است که می تواند من را از آنها مصون بدارد.

* مهمترین تجربه من در مورد استفاده نکردن از نواقص عبارت است از در شرایط قرار نگرفتن

آیا توانایی مصرف نکردن مواد را دارم وقتی کنار یک مصرف کننده زندگی کنم و مدام با او نشست و برخاست؟
آیا توانایی خودداری از یک رابطه نامشروع جنسی را دارم وقتی مدام در آن شرایط قرار گرفته و در تماس خارج از چارچوب متعارف با او باشم؟

به نظر من (درک امروز من) بهترین راه در شرایط قرار نگرفتن و البته دعا به صورت روزانه و کمک گرفتن از خداوند است.
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#13
عمومابااراده شخصی سعی درکنترل نواقص دارم ازروی وسوسه واجباربهرنقصی دست میزنم افراطی وبی عقلانه ازان نقص استفاده میکنم وبعدتازه متوجه میشوم سپس بخودم میگم دیگهداین کارونمیکنم ولی دیوانگی یعنی تکراریک اشتباه من اگرقدرت کنترل داشتم ک کارم بمعتادان گمنام نمیکشیدبرای من کنترل معنی ندارد
پاسخ
 سپاس شده توسط راکی ، یثنا


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان