۱۳۹۸/۱۰/۲۵، ۰۶:۴۹ عصر
سوال 9 : آیا تفکر درباره توقعات جامعه مرا آزار می دهد و می ترسم که نتوانم هیچوقت خود را با آن تطبیق دهم ؟
سوال 9 : آیا تفکر درباره توقعات جامعه مرا آزار می دهد و می ترسم که نتوانم هیچوقت خود
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
۱۳۹۸/۱۰/۲۵، ۰۶:۴۹ عصر
سوال 9 : آیا تفکر درباره توقعات جامعه مرا آزار می دهد و می ترسم که نتوانم هیچوقت خود را با آن تطبیق دهم ؟
۱۳۹۸/۱۱/۱، ۰۶:۴۹ عصر
جامعه همیشه از من می خواهد فرد مسئولی باشم و سعی کنم سهم خودم را انجام دهم .
به خاطر تغییراتی که در برنامه در من ایجاد شده امروز خیلی راحت تر و بهتر با جامعه تطبیق پیدا می کنم و ترسی از اینکه نتوانم خودم را با جامعه و عرف و شرع تطبیق دهم ندارم . اتفاقا در بعضی موارد این جامعه است ( مخصوصا در محل کار و اداره ) که می خواهد من دست از اصول روحانی بردارم و در بعضی مسائل همرنگ آنها شوم و در این موارد ترس که نه ولی درد می کشم .
۱۳۹۸/۱۱/۱۲، ۰۲:۱۶ عصر
بله گاهی وقتی در مورد درونیات و اخلاقیات و معیارهای خود تعمق می کنم متوجه می شوم که ممکن است بعضی از انها با اخلاقیات جامعه در تضاد باشد و این گاهی من را از نزدیک شدن به جامعه دور می کند
پیام سوال : من امروز در قدم چهارم باید بدانم به دنبال اصول اخلاقی جامعه نیستم بلکه فقط به دنبال اصول ارزشها و اعتقادات خودم هستم و می خواهم واقعیات و ارزشها ی خود را اشکار کنم و به ارزشهای انسانی خود پی ببرم – این تراز نامه من است و من به هیچ وجه مجبور نیستم ان را با ارزشهی مورد قبول جامعه تطبیق بدهم
۱۳۹۹/۴/۲۸، ۱۱:۴۰ صبح
در گذشته بله امروز هم گاهی، چرا که احساس میکنم خیلی از معیارهای ارزشی جامعه برای من ضدارزش است و گاهی هم خودم را میبینم و مصلحت اجتماع را نمیبینم و با رعایت نکردن قوانین میخواهم رنجشهای گذشته خود را تلافی کنم. امروز با ارزش قايل شدن در جهت بهبودی سعی میکنم خودم را با آن تطبیق دهم سعی میکنم تا جایی که میتوانم توقعات جامعه نسبت به خودم را برآورده کنم.
۱۳۹۹/۵/۲، ۰۹:۱۰ عصر
از همان دوران کودکی اسیر این خودآزاری بودم و برای جلب رضایت دیگران نقشهای اختراعی و قلابی متفاوتی رو ایفا کردم ولی نه تونستم رضایت ایشان را جلب کنم و نه خودم از اعمال و رفتارم رضایت داشتم.
تا اینکه بریدم و به مصرف مواد مخدر رو آوردم. و بعد از اینکه پاک شدم دوباره گرفتار همون افکار و احساسات شدم و ترس و انکار به من غلبه کرد و باعث شد تا به انزوا برم و از اجتماع رنجش بگیرم و همین رنجش و کدورت باعث شد تا لغزش کنم. همرنگ جماعت شدن کار انسانهایی است که سلامت عقل دارند نه من که سلامت روحی و روانی ندارم و در هر شرایطی تغییر چهره میدم. من باید خود بودن را تمرین کنم و طوری زندگی کنم که خودم آرامش داشته باشم تا دیگران در کنار من احساس امنیت کنند.
۱۳۹۹/۵/۳، ۰۵:۲۵ صبح
در گذشته بله امروز هم گاهی چرا که احساس می کنم خیلی از معیارهای ارزشین جامعه برای منضد ارزش است و گاهی هم خودم را می بینم و مصلحت اجتماع را نمی بینم و با رعایت نکردنقوانینمی خواهم رنجش های گذشته خود را تلافی کنم امروز با ارزش قایل شدن در جهت بهبودی سعی می کنمخودم را با ان تطبیق دهم سعی می کنمتا جایی که م توانم توقعات جامعه نسبت به خودم را براوده کنم
۱۳۹۹/۵/۴، ۰۹:۱۴ صبح
وقتی جامعه ازمن توقع رفتاردرست رادارد.درجایگاه خودم ولی من میخواهم فرارکنم،نمیتوانم خودم رامطابقت دهم✌️ مثال?درورق بازی یاپاسوربازی، خوشگذرونی های شخصی،رفیق بازی وسیگار.✌️
رفتاردرست رابایدخودت تشخیص دهی،طبق معیارهاواصول .✌️ رفتاردرست یعنی رفتاری است که به توارزش میدهدکه باعث میشود که بادیگران درتضادنیوفتی ،تعادل توبهم نمیخوردوراحت میتوانی خودرا باجامعه مطابقت بدهی.✌️ بهترین معیاراصول روحانی است که باعث میشودخودت رابادیگران مقایسه نکنی.✌️ به داشته هایت قانع میشود مثال?صداقت. اگر صداقت داشته باشی خودت رابادیگران مقایسه نمیکنی خودت واقعیت راقبول داری
۱۳۹۹/۶/۱۰، ۰۶:۲۰ صبح
در خودمون ببینیم وببینیم ازکجا اومدم ومیخوام به کجا برم
درگذشته بله وهمیشه شاکی بودم از این مسیله کهنمیتونم خودموبااینفرهنگوشرایط موجود وفقبدم چون ارزشهای جامعه برایمنضدارزش بودن ومن باهاشون سخت درجنگوستیز بودم وهمیشه جوری وانمود میکردمکه تایید بشم وتقکرخودمو پیش ببرم واینها نشونهبیماری نقصهاخودخواهی وخودمحوری وتفکر اشتباهمنبودن مثل دور زدن قانونجعل سند زدوبند بازی دنبال ناموس مردم بودن واینها باعث شده بود
۱۳۹۹/۶/۱۷، ۰۴:۲۵ صبح
چو ن در گذشته هر سخنی که دربا ره ارز ش ها ی ا خلاقی بو د در گو ش ما خیلی نا هنجا ر و ضد ارزش شنا خته می شد ولی امر وزه با کا رکر د قد م ها فهمید م بر ای پیشر فت کر دن نیا ز به این ارز ش هایاخلا قی هست
۱۴۰۰/۴/۸، ۰۲:۴۸ صبح
با سلام....
گاهی بدلیل عدم آگاهی و درک درست از جامعه به خودم میگویم مگر جامعه برای من چکار کرده که من توقعات جامعه را برآورده کنم. یادمان باشد امروز در جامعه نوع پوشش ما، نوع گویش ما، نوع رفتارهای اجتماعی ما میتواند روی نوجوانان تاثیر گذاسته از ما الگو بگیرند و ناخواسته روش اعتیاد گونه ما را در پیش بگیرند پس بای حواسمان به نوجوانان و آیندگان این جامعه باشد جامعه یعنی جمع بودن ، به جامعه کمک کردن ، مفید بودن یعنی به نظم و انضباط جامعه کمک کردن اما من بیشتر از جامعه میگیرم تا اینکه به آن ببخشم اما لزوما به این معنی نیست هر چه که جامعه خواست باید انجام بدهم مثل شرکت در بعضی اجتماعات سیاسی یا رشوه دادن یا به من بگویند بسه دیگه چقدر میخواهی به NA خدمت کنی و از این دست. من باید اول توقعات جامعه رو درک کرده و تصمیم درستی منطبق با اصول انسانی ، روحانی و ارزشهای سالم انسانی بگیرم و نقش خودم رو در جامعه ایفا کنم. امروز هر کاری که در جامعه میکنم روی خودم ، خانواده ام و افراد این جامعه حتی انسانهای دیگر جوامع اثر خواهد داشت. مثلا گاهی ممکن است در جامعه گذشته مرا به رخم بکشند یا از من سوء پیشینه بخواهند که بعدا امنیتهایم بخطر بیافتد بعد من نسبت به جامعه بی ملاحضه و بی تفاوت میشوم گاهی فکر کردن در مورد توقعات جامعه در من تولید ناراحتی میکند. مثلا اگر در گذشته در جامعه یکنفر پول مارو خورد ما پول ۱۰۰ نفر رو خوردیم امروز وقت آن است تا در این قدم در مورد توقعات جامعه از ما را باره بنویسیم و بنویسیم و بنویسیم تا آمادگی پیدا کنیم حداقل سهم خودمان را در جامعه درست ایفا کنیم.
۱۴۰۰/۴/۲۱، ۱۲:۱۸ عصر
خیر- زیرا درهرشغل ومقام ویا درهرکسوتی که باشی باز هم افرادی پیدا می شوند که توقعات بیجا وبیش ازحد از آدم داشته باشند دراین برهه زمانی مهمترین چیز برای من ساختن یک زندگی برطبق اصول برنامه ویک زندگی که اراده واداره آن به دست خداوندباشد ومن تابع اراده خدابوده ودر آن نقش خودم را صادقانه انجام دهم می باشد.
۱۴۰۰/۹/۲۸، ۰۹:۴۷ صبح
در گذشته بله
اما امروز به این درک رسیده ام که در جامعه زندگی می کنم و سعی می کنم خود را با توقعات واقعی اجتماع و جامعه ای که در آن زندگی می کنم وقف دهم ( اینکه توقعات یا واقعی هستند یا غیرواقعی ) مثلا؛ سر و وضع آراسته داشته باشم، قانون گریزی نکنم، در مراسم مذهبی به اعتقاد دیگران احترام بگذارم.مسئولیت پذیر باشم، و خلاف عرف ، قانون و ارزشهای یک جامعه حرکت نکنم. وقتی توقعات جامعه مورد قبول اکثریت جامعه است باید به آن احترام گذاشت و براساس آنها خود را منطبق کنیم. << منظور از توقعات جامعه توقعات فرد فرد جامعه نیست ، ما نمیتوانیم همه را از خود راضی کنیم >>
۱۴۰۰/۱۰/۱۷، ۰۷:۰۹ عصر
سلام
بله وقتی که با اخلاق ولغت اخلاقی مشکل داشته باشم مثل عصا قورت داده ها بخواهم عمل کنم وخودم را در گیر یک سری مسائلی که تا الان با انها روبرو نشده بودم میشوم تفکر درباره توقعات جامعه من را ازار می دهد واما باید دقت کتنم که توقعات جامعه ان چنان نیز سخت نیست احترام به دیگران وحقوق مردم ودر نظر گرفتن احساس وشرایط افراد دور بر خودم کمک می کند درک بهتری داشته باشم.
۱۴۰۰/۱۱/۳۰، ۰۷:۱۴ صبح
-توقعات جامعه یعنی رعایت کردن قوانین وبهادادن به ارزشهاواصول وعرف موردقبول آن جامعه مثل رعایت کردن قوانین رانندگی ویا قانون اساسی ویا مسایل شرعی کشورمان حال ماچه زمانی بااین توقعات مشکل داریم؟زمانی که پای نفع شخصی ومسایل خصوصی مان به میان میاید ویا برای مثال رعایت نکردن حجاب درجامعه مسلمانان ویا مثل وادارشدن به بعضی از کارها مانندرشوه دادن قسم دروغ خوردن شهادت دروغ دادن رعایت نکردن قوانین که تماما بخاطر منافع شخصی خودمان میباشدپس مابایداصول وارزش های خودمانرابا توقعات جامعه ازما تطبیق دهیم اگربرخلاف توقعات جامعه حرکت کنیم ونتوانیم خودمانرا باقواعداجتماع تطبیق دهیم ضدقانون ویاقانون گریزشده ودچار ترس وخودآزاری ودیگرآزاری میشویم. من باید اصول وارزشهای خودم را با اصول وارزش های جامعه تطبیق بدهم درغیر این صورت باید بااصول وتوقعات جامعه کنار آمده وآنها را بپذیرم اگر که نمیخواهم ضدقانون باشم.درکل درشرایط نادرست است که باید کار درست را انجام داد?
۱۴۰۱/۹/۸، ۰۵:۲۴ عصر
نه منوازارنمیده چون مفهوم بهبودی برایم بنوعی احترام بقانون
وقانون مداریست امروزلغت اخلاقی برای من اصول روحانیست ودرمسیربهبودی بودن
۱۴۰۱/۹/۲۴، ۱۰:۴۲ صبح
سلام
ممکن است گاها بابت یک سری اتفاقاتی که برایم می افتد و حقی از من ضایع می گردد ناراحت شوم و توقعات جامعه را سرسخت بدانم اما در کل بابت احترام به قوانین و عرف جامعه مشکل خاصی ندارم.
۱۴۰۲/۲/۴، ۰۶:۰۱ صبح
توقعات جامعه خانواده فامیل اطرافیان همیشه برام مسیبت باربوده هرکی دوس داره من بدل اون یجوری باشم بجزچیزی که هستم درسخون باکلاس پولدارخوشتیپ موادب ولی همه اینهابنوعی باعث مقایسه وبی زاری من ازخودم ودیگران شد
اکنون وقتش رسیده که توقع خودم ازخودم ودیگران وجامعه ازخودمورهاکنم وبهترین خودم باشم ودرگیرتوقعات غیرواقع گرایانه ازخودم نباشم
۱۴۰۳/۱۰/۷، ۰۵:۱۶ عصر
درود خدا به شما خدمت گزاران درمورد سوال داشتم فکر میکردم که توقع بهبودی خودم با گذشت تفاوت در چه زمینه ای میتونم مشخص کنم؟ گذشته همش برخلاف ارزش های خودم حرکت میکردم، فکر میکردم که به نظام، وارگانها بی احترامی کردم.؟ ولی دیدم که دارم ارزش های خودم زیر سوال میبرم؟ تفاوت در این مورد متوجه شدم که اول احترام به خودم بزارم تا ارزش های خودم پیدا کنم، مشورت میکنم، اولویت بندی برای کار، برنامه ریزی های بهبودی که جلسه، راهنما، قدم، مشورت کردن، مشارکت کردن، کار، خانواده، دوستان بهبودی، باعث حرکت به درون وبیرون از خودم ورابطه های خودم تعقیر دهم؟ ترس از عدم سلامت عقل دارم، ترس از بیماری اعتیاد درون وبیرون دارم،
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|