امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 28 : کدامیک از این شرایط بدون آن که من در بوجود آمدنش نقشی داشته باشم ، باعث احس
#1
سوال 28 : کدامیک از این شرایط بدون آن که من در بوجود آمدنش نقشی داشته باشم ، باعث احساس خجالت در من شده ؟ 
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#2
مقایسه‌ی خود با دیگران، دیدن رشد مالی، معنوی، زیبایی ظاهری، شرایط اقلیمی و فرهنگی و خانوادگی دیگران، و گاهی هم اشتباهات دیگران که به من ربطی ندارد، گاهی برایم احساس خجالت را به همراه دارد
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد ، ناظر11 ، ناظر10
#3
معنی سوال : موضوعی که به من ربط ندارد و من الکی مسئولیت ان را به عهده گرفته ام چیست
ما در این سوال لازم است تا احساس گناه و خجالت خود را شناسایی و تفکیک کنیم و یعنی بفهمیم که کدامیک از انها احساس خجالت و گناه واقعی است و کدام یک نیست
یعنی خود را مسئول اعمال دیگران ندانیم مثلا رهجو سوتی داده یا لغزش کرده یا بچه ای عملی انجام داده یا کسی دیگر مشارکت بدی کرده فامیلی خراب کاری کرده و غیره باید بدانیم هر کس مسئول اعمال و رفتار خودش است و لازم نیست ما مسئولیتش را به عهده بگیرم مثلا اگر یکی از برادر هایم معتاد شده یا شاگردم کار نمی گیرد مسئولین به عهده خود هو می باشد در این سوال ما درباره موقعیت های می نویسیم که ما در انها بی تقصیر بوده ایم ولی بی دلیل احساتسمان بد می شود و مسئولیت قبول می کرده ایم در اینجا لازم است ازخود سوال کنم ایا به دلیل رفتار اشتباه دیگران خود را مقصر دانسته ام 
پاسخ
 سپاس شده توسط داراب م ، admin.a ، حـمـیـد ، eshgholi ، ssaeedg
#4
مقایسه‌ي خود با دیگران ، دیدن رشد مالی، معنوی، زیبایی ظاهری، شرایط اقلیمی و فرهنگی و خانوادگی دیگران، و گاهی هم اشتباهات دیگران که به من ربطی ندارد، گاهی برایم احساس خجالت را به همراه دارد.
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، حـمـیـد ، ناظر10
#5
در شرایطی که فاعل نبودم.
مثل اعتیاد خانواده ام.
پاسخ
 سپاس شده توسط eshgholi ، حـمـیـد ، ناظر10
#6
احساس گناه و خجالت دو نوع است?? 
یکی که من درآن نقش دارم و دیگری احساس و گناهی است که من هیچ نقشی در آن ندارم اما یکسری عوامل موجب این احساس در من میشوند.?
امروز من چون در مسیر بهبودی هستم و نیازمند به بخشش خودم برای ادامه این مسیرم را دارم باید از تمام احساساتی که موجب آزار و اذیت در من میشوند رهایی پیدا کنم تا بتوانم به یک تغییرکلی دست یابم?
 و مهمترین احساسی که موجب خودآزاری من میشود احساس گناه و خجالت است?
 بنابراین باید من نقش خودم را در این احساسات پیدا کنم.?
 
اما?زمانهایی که شاهد عمل منفی از کسی بودم(مثلا کسی یکی را آزار و اذیت میکرد یا به کسی بی حرمتی میکرد و یا غول 2بازی میکرد)?
دلسوزی کردن--زمانهایی که فقر دیگران را کنترل میکردم--سر و وضع آشفته دیگران موجب احساس گناه و خجالت در من میشود?
زمانی کسی را میدیدم بدی کسی را میگوید--کشیدن تعصب دیگران خصوصا فامیلها ?
خلاف خیلی اقوام ?
(مثل کلاهبرداری ،دزدی ، و تمام کارهای خلافشان)?
گدایی کردن دیگران--اشتباه دیگران و خیلی چیزهای دیگر که واقعا من هیچ نقشی در آنها نداشته ام و اصلا به من ربط نداشته است.?
اما هدف از لیست کردن احساس گناه و خجالت چیست؟??
جدا کردن احساسات واقعی و غیر واقعی--پیدا کردن نقش خودم--حمل نکردن گناه و خجالت--شناخت الگوهای رفتاری--اقرار کردن--پذیرفتن و پذیرش--رسیدن به شهامت--ادامه فراینده بهبودی--تکرار نکردن اشتباه--آشتی با خود--پذیرفتن اشتباه خود و دیگران--شناخت ترس ها--سرزنش نکردن خود--رهایی از احساسات بد و ...
پاسخ
#7
با سلام....
منظور سوال اینستکه باید ببینم کجاها بواسطه اعمال و رفتار اطرافیان بخصوص کسانیکه به ما نزدیک هستند ما خودمان را مورد قضاوت و سرزنش قرار دادیم و فکر کردیم که مسئول اعمال و رفتار دیگران بودیم ما اگر نگاه و قضاوت بیرونی را نسبت به اتفاقات ملاک قرار دهیم در ما تولید احساس خجالت میکنیم یعنی ما خیلی تاثیر پذیر هستیم نسبت به حرف دیگران.
خودکم بینی ، مقایسه ، احساس مالکیت ، شرایط فرهنگی و قومی که در آن زندگی میکنیم ، راهنمایم وقتی اشتباه میکند ، جلسه ایی که به آشوب کشیده میشود ، اشتباهات اعضای خانواده ام ، محل کارم که در آن از مردم اختلاس میکنند ، لغزش دوستانم در NA ، جدایی برادر یا خواهر یا مادر یا پدرم از همسرشان ، مشارکت زننده رهجو ، به کسی در NA رای دادم بعد اختلاس کرد ، قیافه ظاهری همسر یا فرزندانم یا خودم ، مثلا من کارگرم باجناقم کارخانه دار است و غیره
من مسئول بد وخوب دیگران نیستم دیگران خودشان انتخاب میکنند که خوب باشند یا بد من فقط باید احساساتم را شناسایی و سالم سازی کنم.
پاسخ
#8
موارد بسیاری وجود دارند مثل اعتیاد در خانواده مثل پدر، فرزند،برادر یا یکی از بستگان نزدیک یا خلاف کار بودن یکی ازاعضای خانواده یابستگان نزدیک یا ازدوستان نزدیک یا اینکه مقایسه کردن زندگی خودم با دیگران واینکه من چرا نتوانستم در زندگیم موفق بشم و زندگی مثل زندگی آنها برای خانواده و فرزندانم مهیا کنم ویا چرا مثل فلانی درس نخواندم وافرادی که در درس خیلی از من پایینتر بودن تونستن موفق بشن ولی من نتوانستم و خیلی اگر واماها که اگه بخوام بگم میشه مثنوی هفتادمن ولی شکرخدا تونستم راه درست رو پیدا کنم ومی دونم اگه بخوام می تونم موفق بشم وماهی روهر وقت از آب بگیری تازه است وهیچ وقت برای شروعی دوباره دیر نیست پس برام دعا کنین که بتونم موفق بشک چون معلوم نیست دعای کی قبول میشه   Heart  
پاسخ
 سپاس شده توسط حـمـیـد
#9
جنسیت نام شهرت شهرمدهب قیافه
لهجه زبان فامیلهای اطرافم اشتباهات دیگران
کارهای غیرعمداشتباهات کودکی وپوشش
لهجه شغل خانواده ویاپدر....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، یثنا
#10
رفتاروگفتاردیگران نوع پوشش انهالهجه وزبان حتی جنسیت هیکل شغل ریخت ظاهری خودم خطاهای ادمهای دیگه هرچندبمن نزدیک باشندرفتاری که درکودکی ازمن سرزده وتمام چیزهایی که دردایرهدقدرت من نیست 
گاهی برایم خجالت بارمیشودمثلالهجه پدرم سوادمادرم خطای برادرم اشتباه راهنمایم هیکل ورنگ پوست خودم وخیلی چیزهاهست که من اصلاتوشون دخیل نیستم ونمیتونم تغییرشون بدم اینهادرمن احساس گناه وخجالت غیرواقعی بوجودمیاره وخصوصامقایسه هاوضع مالی لباسهاو....
پاسخ
 سپاس شده توسط ناظر10 ، حـمـیـد ، یثنا


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان